۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه
بازیگران و بازی خوردگان!
با گذشت یک هفته از پخش فیلم حمله هشت ماه پیش پلیس و لباس شخصی ها به خوابگاه کوی دانشگاه در تلویزیون فارسی بی بی سی، کماکان چرائی و چگونگی خروج این فیلم از آرشیو نیروی انتظامی و رساندن آن به دست مسئولین تلویزیون بی بی سی محل تامل است.
هر چند مسئولین بی بی سی طی این مدت کوشیدند با توضیحاتی ابهامات موجود در این خصوص را بزدایند اما در عمل توضیحات بی بی سی مطلب ويژه ای را نشان نداده جز آنکه قرائن حکایت از بازی خوردن بی بی سی در این «پروژه» دارد.
http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/editors/2010/02/video-attack-dormitory.html
پروژه ای که از بد حادثه مقارن شد با خبر دستگیری عبدالمالک ریگی و دامنه اثرگذاری آن را تحت الشعاع قرار داد و به حاشیه بُرد.
همانطور که در مطلب قبلی متذکر شده بودم، فیلم مزبور از حیث خبری حائز اهمیت ويژه ای نبود. نه تنها حائز اهمیت خاصی نبود بلکه تا حدود زیادی برخوردار از بار مثبت بنفع عملکرد نیروی انتظامی بود.
تا قبل از پخش این فیلم تلقی افکارعمومی از وقایع آن شب ناظر بر حمله ائی کور و بغایت وحشیانه و آتیلاگونه از جانب نیروهای انتظامی به خوابگاه بود. تلقی که تا حدود زیادی می توانست و می تواند برخوردار از صحت باشد و مطابق قرائن و شواهد قطعاً در شب حمله به کوی دانشگاه حجم و وسعت و کیفیت تهاجم تا آن اندازه بالا بوده که گفته شد پنج دانشجو نیز در آن شب کشته شدند.
اما فیلمی که بی بی سی شتابزده و هیجان زده اقدام به پخش آن کرد و مجری برنامه نیز قبل از پخش دلنگرانه خبر از شنیع بودن بخش هائی از آن را می داد در نهایت نشان دهنده امر و فعل چندان نامتعارف و تحیرآور و شنیعی نبود.
مجموعه تصاویر پخش شده عمدتاً تصویرگر رفتار و گفتار بعضاً خشن و نامتعارف قابل تصور و توقع در برخورد جمیع پلیس های ضد شورش در تمام دنیا با معترضین است.
صحنه هائی از قبیل باتوم زدن و یا دستگیری و بر روی زمین کشاندن بازداشت شدگان.
طبعاً چنین رفتاری نیز شایسته انجام توسط پلیس با جوانان دانشجو نیست. اما مسئله مهم آن است که این فیلم برخلاف انتظار تا حدود زیادی تصور عامه از میزان و نوع خشونت در شب حمله به کوی دانشگاه را تقلیل داد و می دهد.
اما پرسش اساسی اینجاست آنها که از درون بدنه نظام اقدام به خارج کردن و ارسال این فیلم به بی بی سی کرده اند تا جائی که مسئولین بی بی سی هم بنا به اعتراف خودشان قبل از هر گونه اقدام برای انتشار آن فیلم، دغدغه امنیت جان ایشان را داشته اند آیا در تحلیل نهائی و درکی ساده اندیشانه علی رغم ظاهر اولیه فیلم با فریب بی بی سی بدنبال تقلیل تصور عامه از حجم خشونت پلیس با دانشجویان بوده اند؟
قطعاً اگر بخش نخست این گزاره مبنی بر فریب خوردن بی بی سی درست باشد بخش دوم آن را نمی توان به این سادگی پذیرفت.
چینش پازل های مرتبط با تحولات یکی دو هفته اخیر قبل از انتشار این فیلم علائم دیگری می دهند که مبین رقابت های زیرپوستی در درون جناح اصولگراست.
اصلی ترین رد پا در پروژه بودن ارسال این فیلم به بی بی سی صداگذاری ناشیانه در آن بخش از فیلم است که فردی ناشناس بدون مقدمه یا زمینه ای قبلی در فیلم می گوید:
دستور حمله به کوی رسماً توسط سردار رجب زاده (فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ) صادر شده.
ظاهراً همه اهتمام طراحان پروژه مزبور در همین یک جمله خلاصه شده تا بدینوسیله بتوانند همه مسئولیت وقایع آن شب را متوجه رجب زاده و اعتبار اجتماعی و سیاسی آتی! وی کنند.
فیلم مزبور در حالی در مورخه دوشنبه سوم اسفند در بی بی سی پخش شد که بنا به اظهار بزرگمهر شرف الدین (تهیه کننده برنامه شصت دقیقه) روز یکشنبه دوم اسفند این فیلم به دست بی بی سی رسیده بود و این تاریخ دقیقاً مقارن است با مراسم تودیع سردار عزیزالله رجب زاده ازسمت فرماندهی نیروی انتظامی تهران بزرگ.
دقیقاً در همین روز و در همین مراسم تودیع بود که سردار رجب زاده گفت:
به عملکرد خود در نیروی انتظامی بخصوص پس از انتخابات افتخار می کنم که در مدت مسئولیتم پلیس در کشته شدن حتی یک نفر هم نقش نداشته ضمن آنکه کشته هم نداده.
فهم سخنان بین سطور سردار رجب زاده در مسبب یابی کشته شدگان ناآرامی های تهران برای تحلیلگران سیاسی سخت نبود.
خصوصاً آنکه در اقدامی قابل فهم بلافاصله سرادر رجب زاده توسط محمد باقر قالیباف شهردار تهران به سمت رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران منصوب شد.
طبیعی است با توجه به رقابت تنگاتنگ قالیباف و متحدین سیاسی اش با تیم سیاسی دولت مستقر در پاستور، هر گونه یارگیری قالیباف می تواند بمنزله دورخیز وی و عقبه سیاسی وی برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری معنا شود. بر همین مبنا نیز طبیعی خواهد بود که طرف مقابل نیز ضمن «احساس خطر» از هر ابزاری برای رفع اتهام از خود و سوزاندن مهره های رقیب ولو با بازی دادن بی بی سی، بهره ببرد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
کامنتی از مرتضی
آقای سجادی،
با سلام،
با تحلیل شما کاملا موافقم که احتمالا درز این فیلم به بی بی سی، در نتیجه رقابت درون جناحی اصولگرایان بوده است.
فعالین جنبش سبز در چند ماه اخیر نشان داده اند که اگر اخباری جنجالی در این سطح را بدست بیاورند، ابتدا آن را از طریق رسانه هایی مانند جرس و یا کلمه منتشر میکنند نه از طریق بی بی سی.
در چند ماه اخیر، آقای احمدی نژاد خود را در حد رقیب آقای خامنه ای مطرح کرده است نه مطیع رهبری. لذا بهتر است رقابت درون جناحی فعلی در بین اصولگرایان را رقابت آقایان خامنه ای و احمدی نژاد بنامیم. آقای مجتبی واحدی در تحلیل دقیقی به این موضوع اشاره کرده است:
http://www.rahesabz.net/story/11265
جناح احمدی نژاد-مشایی در چند سال اخیر ثابت کرده است که در راه رسیدن به هدف سیاسی، به هیچ حد و مرزی از اخلاق پای بند نمیباشد و هیچ بعید نیست که برای تضعیف جناح آقای خامنه ای، حتی به بی بی سی متوسل شود. کاملا قابل پیش بینی میباشد که کاندیدای آینده مد نظر رهبری، اقای قالیباف میباشد که بقول شما با این فیلم قالیباف نیز تضعیف شده است.
البته شخصا بسیار متاسفم که میبینم مقام رهبری و ولایت فقیه که باید جایگاه پدری در جمهوری اسلامی داشته باشد و فراتر از اصلاح طلبان و اصولگرایان باشد، ولی متاسفانه رهبری جایگاه خود را در حد سردبیر یک حزب و جناح سیاسی تقلیل داده است.
با تشکر،
مرتضی
جناب مرتضی
ضمن تائید نظر شما مطلب مشروح تری در این خصوص بزودی منتشر خواهم کرد
آقای سجادی
از تغییر در افکار عمومی می گویی، در ایران که نیستی، موسسه معتبری هم نیست که به نتایج افکار سنجی آن استناد کرده باشی. پس برادر من از چیزی که نمی دانی حرف نزن.
ارسال یک نظر