۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

فیلسوف احساس گرا!

اسلاوی ژیژک از نظر من فیلسوفی است که بیشتر از محتوا، جنجالی است. او خوب بلد است بر سر مسائل مورد علاقه اش با اتخاذ مواضعی «شاذ» جنجال ایجاد کند. جنجالی که قبل از آنکه تحریک کننده قوه عاقله مخاطب باشد، تهییج کننده احساسات ایشان است.

مصاحبه اخیر وی با تلویزیون BBC نمونه بارزی از رویه مسبوق به سابقه وی را در اختیار می گذاشت.


ژيژک در این مصاحبه به شیوه ای شیطنت آمیز کوشید عواطف و احساسات مخاطب فارسی زبان را متاثر کند. کوششی که ظاهراً تا حدود زیادی موفقیت آمیز بود و لااقل در ابتهاج و وجد ظاهری مصاحبه گر BBC بوضوح قابل مشاهده شد.

شیطنت ژيژک از آنجا ناشی می شد که در آن مصاحبه مدعی شد ایرانیان بی دلیل نسبت به فیلم آمریکائی 300 اعتراض کرده اند.

(فیلمی تاریخی ـ تخیلی که در آن ایرانیان را قومی وحشی و جنگ طلب نشان داد که با وحشیانه ترین شکل ممکن سپاه 300 نفره یونانیان را در نبردی نابرابر و بعد از دلاور مردی یونانی ها قلع و قمع کردند)

به زعم ژيژک بی دلیلی اعتراض ایرانیان به فیلم 300 از آنجا ناشی می شود که در این فیلم سپاه خشایار شاه بمثابه ابرقدرتی امروزین آمریکا ظاهر شده. با همان اقتدار و توان نظامی و قدرت برتر عقیدتی.

ژيژک هوشمندانه جنگ نابرابر خشایارشاه به استعداد ادوات پیشرفته نظامی و سربازان مجهز و گسترده اش با ارتش 300 نفره و فقیر یونانیان را با جنگ نابرابر سربازان پاپتی طالبان با سپاه برتر و قدرتمند ایالات متحده مقایسه کرده و درست در همین جا است که انگشت بر نقطه ضعف آن بخش از ایرانیان خود کمتربین گذاشته وبا این همانی نشان دادن ایرانیان آن دوره با آمریکائیان این دوره، ایشان را به اعماق یک حظ ذهنی عمیق و خوش باشی روانی پرتاب می کند.

چیزی که ژيژک کمتر به آن توجه کرده و یا عمداً خود را مبتلا به بی توجهی کرده آن است که جنس اعتراض ایرانیان معترض به فیلم 300 ناظر بر سفاکی و جنایت پیشگی سپاه ایران نبود و نیست.

تاریخ ایران مملو از جنایات و لشکرکشی های پادشاهان ایرانی است که دستان خود را یا همچون آغامحمد خان قاجار به خون ملت خود آغشته اند و یا همچون نادر و سپاهیانش در لشکرکشی توسعه طلباته اش به هندوستان که چه خونریزی ها و ددمنشی هائی در این کشورگشائی جنایتکارانه مرتکب نشدند.

ژيژک متوجه نیست یا بی توجهی کرده که اعتراض ایرانیان معترض به فیلم 300 ناظر بر این مسئله است که چرا کارگردان ما ایرانیان را تا این اندازه کریه و بد صورت و زشت به تصویر کشیده. دعوا بر سر حسن و قبح جنایت نیست. محل منازعه ناظر بر خوش تیپی و خوش سیمائی است.

ژيژک متوجه نیست بخش عمده ای از ایرانیان ضمن داشتن کراهت از خاستگاه خاورمیانه ای و ایرانی شان، در ضمیر نچندان ناخودآگاه شان، خود را سفید پوستانی چشم آبی و خوش قد و قامت می انگارند که احتمالاً با «برت پیت» قرابت خانوادگی داشته و آنجلینا ژولی نیز يحتمل دخترخاله شان بوده و دست تقدیر از بد حادثه ایشان را متولد ایران کرده!

هفته گذشته وقتی به اتفاق همسرم برای خرید مواجه با یک دخترخانم جوان ایرانی در مقام صندوق دار یک فروشگاه آمریکائی شدیم و همسر بنده بعد از آنکه متوجه شد فروشنده مزبور ایرانی است با توجه به چهره نچندان خاورمیانه ای وی به ایشان گفت:

شما اصلاً شبیه ایرانی ها نیستید. بمثابه ضرب المثل:«رنگ رخساره نشان میدهد از سر درون» آنچنان لبخند رضایتی بر صورت آن علیا مخدره نشست و از خود بی خود شد که کم مانده بود ازشدت شادی قالب تهی کند. این در حالی است که اظهار نظر همسر اینجانب ناظر بر شاخصی مثبت یا منفی در چهره وی نبود. اما از آنجا که این بخش از ایرانیان بشدت از عقبه ایرانی و ملی شان شرمنده و ناراضی اند، به همان شدت نیز از هرگونه تعریفی که ایشان را ولو به صفت ظاهر از وجوه ایرانی دور کند استقبال می کنند. همان طور که بشدت دل چرکین هر گونه نمایه ای خواهند شد که همچون فیلم 300 ایشان را با استاندارهای هالیوودی زیبا و خوش قد و بالا تصویر نکند.



۵ نظر:

سجاد بسیجی سبز گفت...

خیلی جالب بود
من با خواندن مطالبتون کیف می کنم :)
.
منم خیلی از ژیژک خوشم اومد . کاراشو نخواندم . البته سواد فلسفه خواندن هم ندارم .
فیلم 300 خوب تحلیل شد

ناشناس گفت...

همین مونده بود که داریوش سجادی ژیژک رو نقد کنه!

سجاد بسیجی سبز گفت...

ناشناس ناشناس گفت...

همین مونده بود که داریوش سجادی ژیژک رو نقد کنه!

مگه فرقی میکنه !!
من نمیدونم را همه خوششون نمیاد ایشون نقد کنه حالا هرکی
اگه مخالفتی با حرف ایشون دارید بگید منم بدونم چرا؟
پی نوشت : به همون 150 سال ما هنوز نتونستیم همدیگه رو تحمل کنیم

ناشناس گفت...

داریوش جان! دوباره که زدی به صحرای کربلا و به موی بلوند خانم ها گیر دادی! برادر من ژیژک چیزی از بی دلیلی اعتراض نگفت، فقط نشانه شناسانه یک بدیل را پیشنهاد کرد که به نظر باورپذیر هم هست، برادر جان این همانی را نفهمیدم چرا استفاده کردی یعنی چه این همانی سپاه ایران با آمریکا؟ این همانی چنانچه شاید بدانی مفهومی است با حد و مرز مشخص در متافیزیک که نباید هر جایی خرج کرد که البته اگر با موی بلوند همراهش کنی خیلی بدتر هم خواهد شد. برادر عزیز حکایت آن که به داروخانه می رفت و میخ می خواست را دانی که؟ شما هم از موی بلوند را بچسب چی کار به ژیژک و سیصد داری؟

ناشناس گفت...

بهتره اين تحليل رو در مورد نبشته خودتون هم ببينيد
http://www.policyanalysis.blogfa.com/post-110.aspx