اگر اعلامیه جهانی حقوق بشر تنها یک مخالف در جهان داشته باشد به قطع و یقین اینجانب شخصاً مسئولیت آن مخالفت انحصاری را گشاده رویانه استقبال می کنم!
مخالفتی که ریشه اش را باید در همان بند نخست «برابری حقوقی همه انسان ها» در آن اعلامیه کذائی کاوید.
برابری حقوقی همه انسان ها شعاری است بظاهر زیبا و بغایت عوام فریبانه!
هیچ انسانی به احتساب توانمندی و استعداد های منحصر بفردش با انسانی دیگر یکسان نیست و به اقتفای همین نایکسانی غیر قابل انکار، به رسمیت نشناختن تفاوت در انسان ها و کلیشه کردن ایشان در یک استاندارد حقوقی عین ظلم به انسان است.
به اعتبار متفاوت بودن انسان ها از حیث امکان و استعداد، اگر بتوان قائل به اعلامیه ای جهانی برای بشر شد آن اعلامیه جهانی باید حول محور «عدالت» باشد که ذیل آن همه انسان ها از امکانی عادلانه جهت به فعلیت رساندن توان و استعداد های بالقوه شان برخوردار باشند.
یکسان سازی حقوقی «فرصت ها» برای انسان های «متفاوت» بدون لحاظ «امکان» های محدود و «توان» انحصاری ایشان، ولو با عنوان غلط انداز «اعلامیه جهانی حقوق بشر» عین ظلم و تحمیق بشر است.
۱ نظر:
"اگر اعلامیه جهانی حقوق بشر تنها یک مخالف در جهان داشته باشد به قطع و یقین اینجانب شخصاً مسئولیت آن مخالفت انحصاری را گشاده رویانه استقبال می کنم!"
داریوش سجادی از بیماری شخصیت "خودشیفته"
NARCISSISTIC PERSONALITY DISORDER
رنج میبرد.
ارسال یک نظر