این فریاد نیست. سمفونی مرگ ظالمان است.
فرزندم ـ این فریادت هرگز نمی میرد. زنده و شاداب در دالان های تاریخ می سُــرد و می خرامد و توفنده و کوبنده در روز واقعه چون پتکی سهمگین ویرانگر کاخ ستم آنانی خواهد شد که خیره سرانه ویرانگر آشیانه گرم تو شدند.
به صرافت سیمین:
گریه نکن ...
در خانه ات درختی خواهد روئید
و درخت هایی در شهرت و بسیار درخت در سرزمینت
و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رساند
و درخت ها از باد خواهند پرسید:
در راه که می آمدی سحر را ندیدی؟ (سووشون)
۱ نظر:
در راه که می آمدی سحر را ندیدی؟
ارسال یک نظر