۱۳۹۳ شهریور ۲۸, جمعه

تپه های سبز ـ (1)


تپه های سبز را بتناوب خواهم نوشت و طی آن اشاره به حواشی خواهم کرد که در شهرآشوبی های سال 88 بی آزرمانه مطرح شد بدون آنکه کسی به روی مبارک خود بیآورد این حواشی بنام غوغائیان و در تاسف آورترین بخش تاریخ ثبت و بایگانی شد!
نخست ـ ترانه موسوی!
ترانه موسوی به اعتبار تصویر منسوب به ایشان، دختر خانم حدوداً 25 ساله و زیباروئی بود که در 24 تیر 88 در خلال اغتشاشات مقابل مسجد قبای تهران توسط دو بسیجی و بر ترک موتور سیکلت ربوده شد و در ادامه توسط حجت الاسلام طائب تصاحب شده و بعد از تجاوز مکرر به ایشان از مهبل و مقعد (!) بدلیل شدت جراحات از ناحیه پارگی مهبل پیکر نیمه جان ایشان به بیمارستانی در کرج منتقل شد، اما 24 ساعت بعد جهت «اختفای رسوائی» جنازه ایشان در بیابان های قزوین پیدا شد در حالی که پیش تر آلت تناسلی ایشان با اسید سوزانده (!) و جنازه ایشان نیز به آتش کشیده شده بود!
کار تا آنجا بالا گرفت که در ادامه سناتور جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا «تدیوس مک کارتی» نیز طی نطقی در کنگره در مقام خونخواهی ترانه خانم برآمد!
همه لواحق لازم برای خلق یک تراژی مهیب در ماجرای ترانه موسوی مهیا بود جز آنکه با گذشت 5 سال از آن تاریخ هنوز نه پدر ایشان نه مادر ایشان نه خواهر ایشان نه برادر ایشان نه عمه ایشان نه عموی ایشان و نه خاله ایشان و نه دائی ایشان ایضاً دیگر اقوام دور یا نزدیک مشارالیها پیدا نشده اند هم چنانکه نه شغل ایشان و احیانا همکاران ایشان و دوستان ایشان و هم دوره ای های ایشان و بچه محل های ایشان و مغازه داران محل ایشان هیچ کس و هیچ کس پیدا نشد تا بگوید این ترانه خانم کیست و کجا زندگی می کرده. گوئی فرشته ای سهل الوصول بوده که در 24 خرداد از زیر بوته به عمل آمده و در مقابل مسجد قبا ظاهر شده و دو روز بعد هم بدون آنکه هیچ عقبه ای از خود بجا بگذارد جنازه مشارالیها بدان شکل پیدا شده و تاکنون هم بی سر و صاحب مانده!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

DOOROOGHEH BOZOORG
KHOODA LANATESHOON KONEH ke az hech kareh kasefe bara nabood kardan va zayef kardaneh joomhooreh eslameh daregh narardan

ناشناس گفت...

و از آن بدتر کاریکاتور اول انقلاب در آوردن و رفتن پشت بامهای شمال تهران و الله اکبر گفتن [ بعد از چپقی کشیدن و جوره ای ویسکی ], خیال کردند مردم ایران احمقند ." در مکتب امام هیچ قدرت و غلبه ای که با اعمال زور و سلاح حاصل شود مورد قبول نیست , البته قدرت و اقتدار ناشی از نتخاب مردم , محترم و پذیرفته شده است و هیچکس نباید در مقابل آن سینه سپر کند , که اگر کرد این کار او فتنه است . در برابر رای مشروع حق الناس نباید اردو کشی خیابانی کرد , که اگر کند اسمش فتنه گر است ,"

ناشناس گفت...

یکی از رفقا می گفت اگر این آشوب ها هیچ چیز نداشت حداقلش مسلمان شدن همسایه زرتشتی ما بود! پرسیدم چطور؟
گفت این بابا بعد اعلام سران فتنه شب ها می رفت بالای پشت بام الله اکبر می گفت! من از همین جا از تمامی سران و پادوها و مواجب بگیران و مزدوران فتنه تشکر می کنم که باعث شدند این زرتشتی سبز حداقل چند شب در عمرش از ته دل فریاد الله اکبر سر بدهد!