۱۳۹۹ خرداد ۲۹, پنجشنبه

از ملودرام تا ملوتراپی!



آقایان نشسته‌اند و آنچنان با غلیظ ترین چگالی آنتولوژیک(!) و توسل به اگرسیوترین خوانش‌های اپیستمولوژیک(!) خلق‌الله را بر سر حجم و قعر و عمق و ژرف و میزان رأفت و خشونت و خوف و خشیت موجود در اعلی علیئین و اسفل السافلین «بهشت و جهنم» دلالت و دموگرافی می‌کنند و راهجویان بهشت و محترزین از جهنم را «گوگل‌مپآنه» راه‌بلدی می‌نمایند کآنه «آنتالیا اندیشی از بهشت » و «آلکاتراز پریشی از جهنم» موضوع نزاع و محل مناقشه نزد مومنین است!
بقول شادروان سلمان هراتی:
بگذار گریه کنم
برای انسانی که راه کوره‌های مریخ را شناخته است
اما هنوز
کوچه‌های دلش را نمی‌شناسد!

نقش مار می‌زنند! سوراخ دعا را گم کرده‌اند.
کژتابی آنجاست که نفهمیدند اسلام نه «بهشت محور» و نه «دوزخ عبرت»
گوهر اسلام «خدامحوری» است.
بقول مرحوم امام:
این شیفتگان که در صراط‌ند همه
جوینده چشمه حیات‌اند همه
حق می‌طلبند و خود ندانند آنرا
در آب به دنبال فرات‌اند همه!

#داریوش_سجادی

هیچ نظری موجود نیست: