۱۳۹۳ مرداد ۲۴, جمعه

زن و تن!


خانم «مریم میرزاخانی» با نشستن بر سکوی دُردانگی دنیای ریاضی ، بصورتی ناب و در لحظه و ناخواسته سمبل سرشکستگی و مظهر حقارت زنانی شد که بیرون از «استعدادهای دماغی» شانیت خود را در «دماغ های سـِرجریک» خود می نمایانند!
میرزاخانی را به اعتبار کامیابی اش در عرصه ریاضیات می توان نماد زنی تلقی کرد که نخواست تن به خریت بزک شده و تحمیلی آن سیکل معیوب از فرهنگ منحط تنانگی غربی بدهد که با فریبائی در گوش ایشان نجوا می کند:
ای پری وش تو همه ماهیچه ای!
میرزاخانی نیز اگر مقهور جریان مسلط «تن در مقام بیلبورد» بود قهراً بجای لذت غور و تفحص در دنیای هذلولی ها و هندسه دیجیتال و جبر بولین و الگوریتم و هوپیتال و دیفرانسیل و انتگرال و مشتقات توابع، بلاهتاً همه اهتمام و وقت روزانه اش را باید به ثمن بخس مانند کثیری از هم نسلان و هم جنسان مفتونش صرف خودآرائی و تن نمائی و جلوه گری و توجه طلبی و بطالت خیابان نوردی های روزانه و عیاشی های شبانه می کرد.
اما تقدیر خود خواسته و خود ساخته «میرزاخانی» آن بود تا با همان صورت و سیرت ساده و بی آلایش بدون نیاز به دکلته و بیکینی و ریمل و بوتاکس و رُژ و فرمُژه و دکـُلره و هایلات و اپیلاسیون و پروتز و ساپورت و مانیکور و پدیکور و سولاریـُم و هزار کوفت و زهر مار دیگر (!) نشان دهد « زن » بیرون از« تـن » نیز موجودیت و صلاحیت و شانیت دارد تا بتواند از مسیرهائی مشروع و معقول خود را در کانون اقبال و توجهی میمون قرار دهد!
علی القاعده وقتی بجای دانش و ارزش و اخلاق و معرفت، این ابعاد و جوارح و اندام های جنسی «زن» باشد تا ملاک منزلت وی در جامعه شود بالتبع نجاساتی چون «کیم کارداشین» به اعتبار سایز باسن (!) و «پاملا آندرسون» به یـُمن حجم پستان (!) قدر می بینند و صدر می نشینند و در این بهیمیت بزک شده، البته که آن چیزی که محلی از اعراب ندارد حجم و عمق و بـُعد و طول و عرض، بینش و دانش و ارزش و اندیشه مفروض انباشته در مغز جماعت نسوانی است که در شرح وظایف شان چیزی جز «ارائه خدمات بستر» را در مخیله خود تعریف و توشیح و املاء نکرده اند!
خوش خرامان و خوش جمالانی که همه موجودیت خود را تنها مدیون لاشه های خودند!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

salam ,,,,,, in matneh besyarrrrrrrrrrrrrr khob va jaleb ra be ingelese nadared? khele lazem daram . mamnoon mesham javab beded
batashakor

ناشناس گفت...

ALBATEH AZ HAGH NAGZAREM IN KHANOOMEH NABEGHEH KHOSH HAM KHOSHGELEH MASHALAH

داریوش سجّادی گفت...

متاسفانه فرصت لازم برای تحریر انگلیسی این متن را نداشتم