شیدائی و نفرت از بلیه های است که از ناحیه عوام دامنگیر دنیای سیاست می شود و تا آن درجه قوت دارد که بتواند فضای سیاست را مه آلود و هیجان زده «بت وارگان» و «بت خوارگان» کرده به قسمی که نه امکان سیاست ورزی عقلانی را به سیاستمداران مصلح بدهد و نه بتوان آن هیجانات شیدائیان را تدبیر و مدیریت کرد.
مصداقاً پست اخیرم (فتنه اکبر) که ناظر بر عوام زدگی «علی مطهری» در امر سیاست بود همان طور که توقع می رفت اسباب هیجان شیدائیان در امر سیاست را فراهم کرد تا جائی که اینجانب را موظف کرد علی رغم وقوفم به بی حاصلی احتجاج با چنین جماعت هیجان زده ای، اما بیرون از احساسات ایشان چهره و صورت بدون روتوش واقعیت مطمح نظر در آن پست را لااقل برای رفع تکلیف خود تصویر آمائی نمایم.
به همین منظور تذکرات زیر را بر عهده خود فرض می دانم:
اولا سالها مطالعه و تامل در مسائل سیاسی و اجتماعی ایران به اندازه کافی به اینجانب شناخت داده تا بتوانم از شدت و عمق نفرت و خصومت این اقشار از رهبری ایران التفات داشته باشم تا اکنون به قدر خود بدانم تظاهر به دلدادگی امروز ایشان نسبت به محصورین پوششی است برای استتار نفرت خود از رهبری نظامی که از بن با تمامیت همان نظام مشکل دارند!
ثانیا بیرون از خوشآیند یا ناخوشآیند شیدائیان و مبتهجین، تقلب در انتخابات سال 88 یک افسانه بود. دروغ بی شرمانه و تدبیرشده ای که مشخص شد توسط باندی قدرت طلب و شناخته شده به جامعه تزریق شد.
(لطفا شیدائیان با اینجانب مجدد وارد احتجاج در مورد تقلب یا عدم تقلب نشوند. می دانم باور ایشان به تقلب محصول یک اعتقاد است نه استـناد. لذا تحت هیچ شرایطی نمی توانند غیر از این، نظر دیگری داشته باشند)
ماهیت باور این قشر به تقلب را محصول ابتلای ایشان به «شیطان خوئی» تلقی کرده که پیش تر در مقاله «ایدئولوژی شیطانی» این منظور را تشریح کرده ام.
با این مفروضات بازبینی تلگرافی ماجرای 88 حاکی از آن است که مدیریت فتنه با افسانه تقلب به فراست موفق به فریفتن جماعتی کثیر از شهروندان شد تا بدین منظور با خیابانی کردن اعتراضات «به زعم خود» رهبری را ترسانده و باج گیرانه سهم خود از کیک قدرت را مطالبه کنند.
علی رغم این رهبری در مقام بالاترین مرجع شرعی و قانونی کشور در خطبه های نماز جمعه 29 خرداد بعد از دو راه پیمائی گسترده معترضین امر بر اتمام لشکرکشی خیابانی و پی گیری اعتراضات از بسترهای قانونی دادند.
علی رغم لزوم متابعت از راهکار رهبری، شورش خیابانی بدون توجه به تبعات و افسار گسیختگی ها و هزینه ها و خساراتش به منافع ملی و با اصرار «محصورین فعلی» بالغ بر 8 ماه ادامه یافت.
این خیره سری و تداوم بحران به احتساب همه خسارات و جنایات مرتکبه طرفینی، جرمی مشهود را به پای کسانی گذاشت که به اعتبار رهبری مکتسبه خود در بحران می توانستند آتش بس دهند اما علی رغم این با بی وقعی خود به تدبیر نظام، عملا نفت بر آتش ریختند.
علی ایحال نظام با خویشتنداری تا 25 بهمن 89 فقد بصیرت و فراخوان های وقت و بی وقت رهبران شهرآشوبی را تحمل کرد و نهایتا از آن تاریخ به بعد بود که تدبیر حکومت بمنظور امحای بستر تداوم شرارت، معطوف به تخت قاپوی رهبران غائله در حصر شد.
اکنون آنانی که با پخمگی مدام بر طبل محاکمه محصورین می کوبند غافل از آنند که جرائم و اتهامات منتسبه به محصورین در هر سیستم قانونی تا آن اندازه سنگین است که استقبال از دادگاه بمعنای فرجام تلخ برای متهمین باشد.
واضح تر آنکه اگر در آشوب 88 بجای مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی فرضاً آقایان حشمت الله طبرزدی و محمد ملکی رهبری اعتراضات را عهده داری می کردند بدون تردید نظام بی تعلل همان هفته نخست ایشان را بازداشت و محاکمه می کرد و مطمئناً با احتساب گستردگی و عمق جرائم مرتکبه اکنون 5 سال از اعدام ایشان گذشته بود!
اما وضعیت فعلی محصورین حاکی از آنست که نظام تا آن اندازه شعور دارد تا به اعتبار پیشینه انقلابی و سنوات خدمت غیر قابل کتمان «رهبران بازی خورده پیشوا» ملاحظه ایشان را بکند و از طریق حصر، بر بی تدبیری و بازی خوردگی ایشان اغماض نماید!
اکنون چنانچه امثال «علی مطهری» برخوردار از حسن نیت جهت حل ماجرای حصر اند منطقاً و عقلاً موظفند اهتمام خود را صرف متقاعد کردن محصورین بر پذیرش بی حاصلی پایمردی بر صراط ناصواب شان نمایند!
متاسفانه چنین ساده اندیشانی مملکت داری را با خاله بازی کودکانه اشتباه گرفته اند که یک روز فریاد «قهر قهر تا روز قیامت» سر دهند و فردایش با تفطن بر بی حاصلی راه طی شده بر طبل «آشتی آشتی فردا بریم تو کشتی» بکوبند!
مگر شوخی است!؟
در بی اخلاقانه ترین شکل ممکن به اقتفای سادگی مفتونان و شرارت و خباثت «پیشوا» که مایل به جوشش دیگی نبود که قرار است برای وی بجوشد(!) با آبرو و مشروعیت و دمکراسی نظام بازی شد تا جائی که از قبال آشوب های 88 بهترین بستر را برای آمریکا و متحدین غربی اش فراهم کردند تا سنگین ترین تحریم های فلج کننده اقتصادی را با توجیه فریبکارانه افکار بین الملل مبنی بر «لزوم تنبیه و تحریم ایران» بر گرده مردم بار نمایند.
ماهیت باور این قشر به تقلب را محصول ابتلای ایشان به «شیطان خوئی» تلقی کرده که پیش تر در مقاله «ایدئولوژی شیطانی» این منظور را تشریح کرده ام.
با این مفروضات بازبینی تلگرافی ماجرای 88 حاکی از آن است که مدیریت فتنه با افسانه تقلب به فراست موفق به فریفتن جماعتی کثیر از شهروندان شد تا بدین منظور با خیابانی کردن اعتراضات «به زعم خود» رهبری را ترسانده و باج گیرانه سهم خود از کیک قدرت را مطالبه کنند.
علی رغم این رهبری در مقام بالاترین مرجع شرعی و قانونی کشور در خطبه های نماز جمعه 29 خرداد بعد از دو راه پیمائی گسترده معترضین امر بر اتمام لشکرکشی خیابانی و پی گیری اعتراضات از بسترهای قانونی دادند.
علی رغم لزوم متابعت از راهکار رهبری، شورش خیابانی بدون توجه به تبعات و افسار گسیختگی ها و هزینه ها و خساراتش به منافع ملی و با اصرار «محصورین فعلی» بالغ بر 8 ماه ادامه یافت.
این خیره سری و تداوم بحران به احتساب همه خسارات و جنایات مرتکبه طرفینی، جرمی مشهود را به پای کسانی گذاشت که به اعتبار رهبری مکتسبه خود در بحران می توانستند آتش بس دهند اما علی رغم این با بی وقعی خود به تدبیر نظام، عملا نفت بر آتش ریختند.
علی ایحال نظام با خویشتنداری تا 25 بهمن 89 فقد بصیرت و فراخوان های وقت و بی وقت رهبران شهرآشوبی را تحمل کرد و نهایتا از آن تاریخ به بعد بود که تدبیر حکومت بمنظور امحای بستر تداوم شرارت، معطوف به تخت قاپوی رهبران غائله در حصر شد.
اکنون آنانی که با پخمگی مدام بر طبل محاکمه محصورین می کوبند غافل از آنند که جرائم و اتهامات منتسبه به محصورین در هر سیستم قانونی تا آن اندازه سنگین است که استقبال از دادگاه بمعنای فرجام تلخ برای متهمین باشد.
واضح تر آنکه اگر در آشوب 88 بجای مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی فرضاً آقایان حشمت الله طبرزدی و محمد ملکی رهبری اعتراضات را عهده داری می کردند بدون تردید نظام بی تعلل همان هفته نخست ایشان را بازداشت و محاکمه می کرد و مطمئناً با احتساب گستردگی و عمق جرائم مرتکبه اکنون 5 سال از اعدام ایشان گذشته بود!
اما وضعیت فعلی محصورین حاکی از آنست که نظام تا آن اندازه شعور دارد تا به اعتبار پیشینه انقلابی و سنوات خدمت غیر قابل کتمان «رهبران بازی خورده پیشوا» ملاحظه ایشان را بکند و از طریق حصر، بر بی تدبیری و بازی خوردگی ایشان اغماض نماید!
اکنون چنانچه امثال «علی مطهری» برخوردار از حسن نیت جهت حل ماجرای حصر اند منطقاً و عقلاً موظفند اهتمام خود را صرف متقاعد کردن محصورین بر پذیرش بی حاصلی پایمردی بر صراط ناصواب شان نمایند!
متاسفانه چنین ساده اندیشانی مملکت داری را با خاله بازی کودکانه اشتباه گرفته اند که یک روز فریاد «قهر قهر تا روز قیامت» سر دهند و فردایش با تفطن بر بی حاصلی راه طی شده بر طبل «آشتی آشتی فردا بریم تو کشتی» بکوبند!
مگر شوخی است!؟
در بی اخلاقانه ترین شکل ممکن به اقتفای سادگی مفتونان و شرارت و خباثت «پیشوا» که مایل به جوشش دیگی نبود که قرار است برای وی بجوشد(!) با آبرو و مشروعیت و دمکراسی نظام بازی شد تا جائی که از قبال آشوب های 88 بهترین بستر را برای آمریکا و متحدین غربی اش فراهم کردند تا سنگین ترین تحریم های فلج کننده اقتصادی را با توجیه فریبکارانه افکار بین الملل مبنی بر «لزوم تنبیه و تحریم ایران» بر گرده مردم بار نمایند.
مگر پخمگی چیزی غیر از این است که «بت وارگان» اینک بت خوارانه، خود را ذلیل بت های خود ساخته شان کرده تا بدین ترتیب بتوانند با تمجید و تعظیم از بت های خود ساخته شان کوچکی خود را در قفای بزرگی مجعول ایشان اختفاء نمایند!؟
۲۵ نظر:
من هم می دانم باور شما به عدم تقلب محصول یک اعتقاد است نه استـناد. لذا تحت هیچ شرایطی نمی توانید غیر از این، نظر دیگری داشته باشید.
بله که تقلب شده، مگر تقلب چیه جز همین که فرد مورد نظر ما رای نیاره؟ اصلا انتخابات را بی خود برگزار می کنند، به قول حاج آقا به غیر از انتخاباتی که ایشان یا نوچه هاشان رای بیاورد بقیه همه تقلبی هستند. برای برقراری دموکراسی باید کلید انتخاب افراد را بدهند خدمت حاج آقا و ایشان لطف کنند فشار بدهند. غلط می کنیم غیر نظر ایشان انتخاب بکنیم. اصلا ... خوردیم. باید مملکت را دودستی بدهیم ایشان و بچه هاشان تقدیم کمپانی های ماشین سازی و نفتی غربی کنند و ما هم نوکری کنیم. ما را چه به انقلابی گری؟ ما باید راه دبی و کره جنوبی را طی کنیم و البته این راه طی نمی شود مگر در سایه هدایت حاج آقا و خانواده.
پیش به سوی بغل غرب با رهبری حاج آقا...
khoda in haj agha ra var dareh zoodtar ,,balkeh mardom nafase bekeshan az dasteh in khanevadeh ASHOOBGAR adat kardeh hameh baleh GHOORBANASH BASHAN MARDAK!!
عطف به کامنت شخصی که عنوان داشته شما هم به عدم تقلب در انتخابات اعتقاد دارید باید معروض دارم دقیقا مشکل همینجاست که به قدری عناد، عصبیت و لجاجت چشم حق بین ایشان و امثالشان را کور کرده که از فهم بدیهی ترین استدلالات حقوقی هم عاجزند. اینکه البینه علی المدعی!
در جواب چنین افرادی باید فقط یک جمله گفت: شما باید برای حرامزاده نبودنتان دلیل بیاورید!! والسلام
باعث تاسفه که بجای استدلال رو به توهین کردن میارید وقتی استادشون آقای سجادی باشن که هر مقالشون سرشار از توهین هست از شاگردان توقعی نیست.
ظاهرا شما نکته مثال بنده را متوجه نشده اید، بنده نه قائل به حلالزاده نبودن مدعیان تقلب هستم و نه قصد توهین به ایشان را داشته ام. قصد بنده از ذکر این عبارت این بوده که اصل حلالزاده بودن انسانهاست مگر آنکه خلافش ثابت شود همچنان که اصل بر صحت انتخابات است مگر آنکه خلاف آن ثابت شود
به عبارت دیگر اثبات ادعای تقلب بر عهده مدعیان آن است و نه قائلین به عدم تقلب
آقای مسعود عزیز شما سخنرانی سردار جعفری در مورد انتخابات را برای 40 نفر از 40 کشور مختلف که اصلاً هیچ کاری به سیاست ندارند پخش کن و حتی کاری کن که اصلاً متوجه نشن کدوم کشور هست. اگه فقط یک نفر گفت که این انتخابات سالمی بوده حرف شما قبول.
بنده همان موقع که نوریزاد به خیال خود ارشمیدس وارانه یافتم یافتم راه انداخته و به خیال خود سند تقلب ادعایی را کشف کرده بود ذیل مقاله مربوطه از ایشان تقاضا کردم که لطف کرده و کل فیلم سخنرانی سردار جعفری را منتشر کنند تا سیه رو شود هر که در او غش باشد! آیا شما متوجه تقطیعها مکرر فیلم نشده اید!؟ چرا مونتاژ کننده فیلم اجازه نمیدهد که سردار جعفری نوع و نحوه دخالتهایشان در انتخابات را عنوان کنند ونوار بلافاصله قطع میشود؟ آیا اگر ایشان مثل بسیاری از دلسوزان انقلاب نگران سرکار آمدن این جماعت کذایی باشند به معنی آن است که قصد تقلب در انتخابات را داشته اند؟؟؟
بنده به شما پیشنهاد میکنم بدون پیشداوری و تعصب یکبار دیگر دلایل مدعیان تقلب و پاسخهای ارائه شده به ایشان را بررسی کنید. ادعاهای بی محتوایی همچون بستن شعب رای گیری، کمبود تعرفه، پخش سیب زمینی، سهام عدالت، شعب سیار، شعبی با بیش از 100درصد رای و ...که تماما به تفصیل پاسخ داده شده اند
احتمالاً کل فیلم مشکل بیشتری داشته که دوستان شما پخش نکردند اگه چیز دیگه ای داشت صدا و سیما مثل آنتی بیوتیک هر 6 ساعت که نه هر ساعت دو بار پخش می کرد که اثرش از دست نده.
آهان! و احتمالا نوریزاد از باب حفظ آبروی نظام! فیلم کامل رو منتشر نکردند!!
نخیر قربان اشتباه فهم کرده اید، اصولا طرح چنین موضوعات سخیفی از جانب انسانهای مسخره ای چون نوریزاد ارزش بها دادن و پرداختن ندارند، همچنانکه از طرف رسانه های ضدانقلاب هم با بی اقبالی مواجه شد.
من هم با شما موافقم که موضوع سخیفی است ولی فراموش نکنیم که سخنران فرمانده یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی، اقتصادی و سیاسی منطقه و جهان هست و حرف های او نمیتونه کم ارزش باشه.
ضمناً شما اگه خارج از کشورید یا آقای سجادی می تونین اون قسمت های خالی رو با نظر و تعصب خودتون پر کنید و به یه نفر بی اطلاع از اوضاع ایران نشون بدید ببینید در مورد انتخابات نظرش چیه.
اولا بنده سخنان سردار جعفری رو سخیف ندونستم، پرداختن به موضوع تقلب به استناد صحبتهای ایشون رو سخیف دونستم
درثانی نیازی به این آسمون ریسمون به هم بافتنها نیست! نیازی هم نیست کسی جای خالی چیزی رو پر کنه، فقط کافیه رفیق شفیقتون فیلم کامل رو منتشر کنه، همین! فقط خواهشا شیپور رو از سر گشادش ننوازید که چرا صداسیما منتشر نمیکنه چون اونموقع باز مجبور میشم ارجاعتون بدم به بحث حلالزادگی!
1- من دوست ندارم مثل شما و آقای سجادی توهین کنم چون مثالهای زیباتر از "حلالزادگی" هم هست.
2- شما درست می فرمایید همیشه اصل بر صحت انتخابات هست مگر اینکه خلافش ثابت شود. یکی از دلایل خلاف همین بیانات سردارجعفری هست.فرقی هم نمیکنه انتشارش کار کی باشه.هر صحبت اضافه بر این هم در فیلم باشه تفاوتی در اصل قضیه نمیکنه.غیر از اینکه ثابت بشه کل فیلم جعلی هست.
3- مورد بعدی شما در نظر بگیرید دو تیم پر طرفدار مثل استقلال پرسپولیس بخوان باهم مسابقه بدن اگه داوری که قراره این بازی را قضاوت کنه قبل از بازی علنی از یه تیم طرفداری کنه ، آیا بعد از بازی تیم مقابل نتیجه رو قبول می کنه؟ حتی اگه 50 میلیون آدم هم بازی رو زنده ببینن و مشکلی هم نداشته باشه 100 هزار تماشاگر هم از نزدیک ببینن. حالا اگه قبل از بازی در تمرین تیم هم شرکت کنه و بازیکنان هم تمرین بده چی؟آقای الهام نه تنها از یکی از کاندیدها حمایت می کرد بلکه در میتینگ انتخاباتی آن نامزد شرکت کرد.
4- ایران فکر کنم رکورد دار موارد خلاف هست از مسئولینی که یافرار کردند (بنی صدر)، اعدام شدند(قطبزاده) یه قدمی رهبری عزل شدند(منتظری) بی بصیرت شدن(هاشمی) فتنه گر شدند انحرافی شدند.تا بزرگترین اختلاص بانکی دنیا تا بابک زنجانی تا 3 تا صرافی نورچشمی تا رانت 650میلیون یورویی تا کرسنت و بچه های هاشمی. که همه آبروی نظام رو برده حالا مشخص نیست چه اصرار و تعصبی روی این انتخابات دهم وجود داره که حتماً درست بوده و اگه 100 تا دلیل هم بیاری قبول نمیکنند. مجلس ششم، شورای نگهبان چون هم عقیده هاشون رای نیاورده بودند شهر تهران رو تایید نمی کرد و می گفت تقلب شده که با حکم حکومتی تایید شد.هیچکس هم نگفت آبروی نظام رفته که گفتید تقلب شده.
1. قبلا توضیح دادم که قصد بنده توهین نیست ولی فکر میکنم مثال یک بحث چالشی باید مقداری گزنده باشد
2. منظور شما رو نمیفهمم! و باز نمیفهمم چرا اگر هر صحبت دیگری در فیلم باشد به معنای جعلی بودن آن است، این از عجائب روزگار است که چگونه فیلم ناقصی میتواند مستندی دال بر وقوع تقلب باشد ولی کامل همان فیلم نه! و این همان تعصبیست که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم که متاسفانه بر عقلانیت شما غالب شده.
3. حق باشماست، این از مصادیق بارز بی تدبیری و نابخردی در رفتار بعضی از اعضای شورای نگهبان بود و نه لزوما به معنای متقلب بودن آنها. سوال من این است آیا این افراد به عنوان شخصیتهای حقیقی نمیتوانستند طرفدار یکی از نامزدها باشند؟ آیا یابش چنان نامزد خاصی کار سختی بود؟ فکر نمیکنید این اعلان طرفداری صرفا بهانه ای شد برای مدعیان تقلب؟ آیا در مخیله کسی میگنجد که آقای جنتی طرفدار خاتمی یا روحانی بوده باشد؟ پس چطور این افراد علیرغم بیطرف نبودن شورای نگهبان انتخاب میشوند؟
4. یا للعجب! با صحبتهای شما پس از این به بعد هر ادعای خلافی را میشود به نظام چسباند! چون نظامی که آن کارها را کرده پس حتما این کارها را هم میتواند کرده باشد!! مانند آنکه به یک انسان جنایتکار، دزد و معتاد بگوییم تو که اینهمه خلاف کار و آدم بدی هستی پس حتما حرامزاده هم هستی!! نخیر هیچ بحث متعصبانه ای نیست، اصلا حرف ما این نیست که تقلب در انتخابات را قبول نداریم تا آبروی نظام حفظ شود، همه حرف این است تقلب را قبول نداریم چون تقلبی واقع نشده! همین. شدن یا نشدن تقلب یک بحث دو دوتا چهارتاست، نه یک بحث تحلیلی و جامعه شناختی، شما نمیخواهد صدتا دلیل مبهم بر رد صحت انتخابات بیاورید یک عدد دلیل منطقی هم ارائه کنید ما را بس است.
متاسفانه شما بحث را احساسی میکنید، کسی نگفته در جمهوری اسلامی تقلبی صورت نمیگیرد یا اگر بگیرد آبروی نظام میرود از آنجایی که انتخابات با منافع گروهی مرتبط است تقلب هم محتمل است مساله این است که به واقع باید تقلبی رخ داده باشد تا آنرا قبول کنیم، نه اینکه چون خوشایندمان در توجیه نتایج انتخابات رخ دادن تقلب است آنرا بپذیریم.
مساله انتخابات ششم هم که تقلبی بود که آقای تاجزاده و دوستانشان مرتکب شده بودند و در دادگاه هم محکوم شدند. اتفاقا همین آقای تاجزاده که در امر تقلب باتجربه هم هستند! در ویدئویی عنوان میکنند نمیتوان در این حجم -11میلیون- تقلب کرد.
سوالی که من از شما دارم این است که چطور ممکن است در نظام اداری به شدت بروکراتیک ما انتخاباتی با مجریانی مردمی، و ناظرینی از طرف نامزدها برگزار شود و تقلبی در ابعاد 11 میلیون رخ دهد و هیچ مدرک متقن و محکمه پسندی درز نکند!؟
1-...
2- منظور من این نبود که اگه صحبت دیگه ای باشه فیلم جعلیه. منظورم اینه که هر صحبت دیگه ای باشه در فیلم، تفاوتی در خلاف سنگین در انتخابات ایجاد نمی کنه. غیر از اینکه سپاه ثابت کنه که اصلاً همچین فیلمی از اساس وجود نداشته.
3- هیچ داوری که برای یک بازی مهم انتخاب میشه بطور "شخصی" حتی نمیتونه اهل اون شهر باشه چه برسه که به اون تیم هم قبل از بازی تمرین بده.اگر هم قضاوت کرد کمترین کار تجدید اون بازیه.
4- نگفتم هر خلافی را می توان به هر خلافکاری چسباند. ولی معمولاً وقتی جنایتی اتفاق میوفته و مثلاً اثر انگشتی باشه ابتدا از سابقه داران شروع می کنند.
وقتی رهبر نظام چیزی را تایید میکنه دیگه امکان بحث دو دو تا چهار تا نیست دیگه کسی جرات نداره خلاف اون را ثابت کنه.
فقط از راه تحلیلی می توان به تقلب پی برد.
به هر حال سه نفر از 4 نفر نتیجه رو نپذیرفتند که بعداً ظاهراً آقای رضایی کوتاه آمد نه اینکه قبول کرد. حالا اینو صد در صد نمیدونم ظاهراً احمدی نژاد هم تعداد آرا خودش رو قبول نداشت و در محفلی گفته بود رای من 35 میلیون بود ولی چون رهبری از من حمایت کرد رای من کم شد.
2.شما بر چه اساسی بدون اینکه فیلم کامل را دیده باشید میگویید هر صحبت دیگه ای؟ هر بیننده منصف و بیطرفی هم که فیلم را ببیند این سوال برایش پیش می آید اگر ریگی به کفش مونتاژ کننده نبوده چرا صحبتهای سردار جعفری کامل پخش نمیکند؟ چرا پس و پیش صحبتها قطع شده؟ واقعا این مساله برای شما سوال برانگیز نیست؟ و اگر نیست چرا؟؟ البته من علت چرایی آن را میدانم، چون مواحهه منطقی و منصفانه شما با این سوال در اعتقادتان! به تقلب خلل ایجاد میکند.
3.هیچکس نمیتواند ادعا کند داوران فوتبال که به خاطر علاقه به فوتبال وارد این رشته ورزشی شده اند به هیچکدام از تیمهای مطرح علاقه ای ندارند. مهم این است که علاقه شان تاثیری در قضاوتشان نداشته باشد. شما که نمیخواهید ادعا کنید در سایر کشورها اعضای دیوانعالی یا ناظرین و مجریان انتخابات در انتخاباتشان شرکت نمیکنند.
البته من هم پذیرفتم که این اقدام برخی اعضای شورای نگهبان در علنی کردن انتخابشان اشتباه بوده ولی نمیتوان از این اشتباه صحت ادعای تقلب را اثبات کرد.
4. تحلیلی که بر اساس اطلاعات صحیح ارائه شده باشد و از طرفی به خودی خود هم صحیح باشد میتواند انسان را به حقیقت نزدیک کند، ولی نمیتواند گزاره قطعی ارائه کند. چون همیشه بخشهایی از موضوع برای تحلیل کننده میتواند نامکشوف باشد. ولی نه در مورد تحلیلهای شما که هم صحیح نیستند و هم بر مبنای اطلاعات غلط شکل گرفته اند. متاسفانه وقتی حب و بغض بر تحلیلهایمان سایه می اندازند اعتبارشان را از دست میدند. وگرنه فهمیدن این مساله که رهبر انقلاب فردای تمام انتخابات ریاست جمهوری به منتخبان تبریک می گفته اند- چه آن منتخب خاتمی بوده باشد چه احمدی نژاد- کار سختی نیست. و موارد دیگری مثل کثرت شعب سیار که تفاوت محسوسی با دوره های قبل نداشته یا... ولی چه میشود مسائلی اینچنین تبدیل به مستمسکی میشوند برای ادعای تقلب؟
متاسفانه ماجراهای که در روزهای تبلیغات نامزدها و مخصوصا مناظره معروف فضای کشور به شدت دوقطبی، احساسی و هیجانی شده بود. تجمعها و شعارهایی که داده میشد موید این موضوع بودند و برنامه های جریانها و افراد خاص برای مقابله و امتیاز گرفتن از نظام، مزید بر علت شد و اتفاقات سال 88 را بوجود آورد.
شما گر به واقع به دنبال کشف حقیقت در مورد نتایج انتخابات88 هستید توصیه میکنم لینک زیر را مطالعه بفرمایید
http://alef.ir/vdcay6ni.49n6o15kk4.html?61194
2- شما با نظر خودتون جاهای خالی و قبل و بعد رو پر کنید ببینید نتیجه دیگه ای از این فیلم میشه گرفت؟
3- به هر حال این یعنی مخدوش شدن انتخابات. یه بازی فوتبال در این صورت حتماً تجدید میشه حالا انتخابات شاید ارزشش کمتره.
4- علاوه بر دو مورد بالا که در هر کشوری اتفاق بیفتد کل انتخابات و سیستم کشور رو منفجر می کنه موارد کوچک دیگه ای هم بود که بخودی خود تقلب محسوب نمیشوند ولی احتمال را بالا می برند.مثل:
فراموش! کردن اعلام آرای باطله در 10 اعلام اول.
کم شدن یکباره آرا رضایی
نمودار خطی اعلام آرا که در این مورد پاسخ درستی داده نشد و مقایسه شد با آرا ایالتهای آمریکا در حالی که مراحل اعلام رای در ایران بصورت استانی نبود.
آرا کمتر از تعداد ستاد انتخاباتی کروبی که به عدم رای کرباسچی اشاره شده ولی ظاهراً این رو تکذیب کرده.
قطع اس ام اس و زدن شبکه های ماهواره ای.
عدم انتشار فرمهای امضا شده 40هزار صندوق ادعا شده که نمایندگان موسوی امضا کردند . ظاهراً اسامی اونها هم اعلام نشد.
اعلام دقیق 24 میلیون آرا احمدی نژاد قبل از 22 خرداد توسط حسینیان.
اعلام اینکه دولت احمدی نژاد خودش را برای 5 سال دیگه آماده کنه نه یک سال در هفته دولت 87 بوسیله رهبری.
و...
باز هم میگم تمام این موارد نمیشه به عنوان تقلب حساب کرد ولی مثل این میمونه که شما با یک سکه قرعه کشی کنید . با یکبار ممکنه 50 درصد شیر یا خط آورد ولی با 10 بار پرتاب احتمال اینکه هر 10 مورد شیر باشد کمتر از یک هزارم هست. در مورد انتخابات 88 موارد بسیار زیاد استثناء وجود داره که فقط در اون انتخابات اتفاق افتاد که اتفاق همه اینها با هم بعید به به نظر می رسه.
به علت طولانی بودن مطلب در دو بخش ارسال میشود.
من نمیفهمم با وجود اصل فیلم چرا شما انقدر اصرار دارید بنده جاهای خالی فیلمی را پر کنم که اطلاعی از آن ندارم. در هر صورت قسمتهای حذف شده نمیتوانند از دو حال خارج باشند. حالت اول اینکه وجود بخشهای حذف شده کاملا تقلب را اثبات میکند و حالت دیگر اینکه ادعای تقلب را بی اثر میکند. فکر نمیکنم هیچ عقل سلیمی حالت اول را برای منتشر کننده فیلم یا همان محمد نوریزاد متصور باشد!
برخلاف نظر شما در انتخابات سال 2000 ایالات متحده ظاهرا در ایالت فلوریدا که برادر جرج دبلیو بوش فرماندار آن بوده به نفع برادر تقلباتی صورت میگیرد و با اعتراض الگور نتیجه نهایی انتخابات به دیوانعالی کشور سپرده میشود. از قضا در دیوانعالی هم با یک رای بیشتری که قاضی منصوب شده توسط بوش پدر به بوش پسر می دهد جرج دبلیو بوش پیروز انتخابات معرفی میشود و نه تنها چیزی در ایالات متحده منفجر نمیشود بلکه آقای الگور هم علیرغم برتری در نتایج آرا نه خواستار تجدید انتخابات میشود و نه قشونکشی خیابانی راه می اندازد بلکه با پذیرش ضوابط قانونی از رای دیوانعالی تمکین میکند.
و اما پاسخ به شبهاتی که مطرح کرده اید
1. حالا بنده نمیدانم با طرح این مساله در پی اثبات چه چیزی هستید؟ واقعا شاید در گیر و دار شمارش و اعلام نتایج سهوا و یا همانطور که تاکید کرده اید فراموش کرده اند آرا باطله را اعلام کنند یا دلایل دیگری
2. طبق توضیحات وزارت کشور در ساعات ابتدایی بعد از پایان رای گیری نتایج آراء را بر اساس فرم 22 - فرمی که در محل شعبه تنظیم میشده - اعلام میکرده اند ولی بعد از آن و با رسیدن فرمهای 28 - فرمی که با تجمیع فرمهای22 در محل فرمانداریها تنظیم میشده - اعلام نتایج بر اساس آنها انجام میشده و در این بین از آنجا که برخی از فرمهای 22 که قبلا رایشان اعلام شده بوده ولی هنوز فرم 28 شهرستانهایشان تکمیل نشده بوده از آراء اعلام شده قبلی کم میشده که همین مساله باعث تغییر در آراء آقای رضایی شده بود.
3. اتفاقا اگر نمودار آراء کل کشور به صورت خطی نمیبود جای سوال داشت. اگر نتایج نظرسنجی های برنامه نود را دیده باشید از زمانی که نتایج مثلا با 200هزار رای اعلام میشود تا وقتی که آرای به 2 میلیون هم میرسد تفاوت محسوسی در نتایج ایجاد نمیشود دلیل آن هم واضح است چون فضای نمونه که همان کل کشور باشد تغییر نمیکند نمودار با شیب ثابتی افزایش میابد چون مشت نمونه خروار است و به همین دلیل است که نتایج نظرسنجی ها با جامعه آماری کوچک را میتوانند به کل کشور نسبت بدهند.
4. بر فرض صحت این ادعا از آنجا که آقایان موسوی و کروبی در یک جبهه بوده اند ممکن است افراد عاقلی در ستاد انتخاباتی ایشان نخواسته اند رای شان را برای آقای کروبی بسوزانند! والله اعلم
5. از آنجا که در فضای ملتهب و هیجانزده روز قبل از رای گیری امکان ایجاد شایعات به نفع برخی کاندیداها وجود داشت که اتفاق هم افتاد و منجر به تکذیبهای مکرر میشد و با توجه به زمان کم تا برگزاری انتخابات اطلاع رسانی در مورد شایعات امکان پذیر نمیشد قطع سامانه پیامک اقدام عاقلانه ای بود. و همین عقلانیت ایجاب میکرد این وضعیت برای فضای ملتهبتر بعد از انتخابات هم ادامه داشته باشد. قطع شبکه های ماهواره ای هم که جز دروغ و ریختن نفت بر آتش معترضان کار دیگری نمیکردند اقدام عاقلانه تری بود.
6. باز هم بر فرض صحت این ادعا ممکن است حدسیات ایشان بر اساس نتایج نظرسنجی ها بوده باشد همچنانکه برخی 25 میلیون و بیشتر هم گفته بودند. قطعا شما نمیخواهید بگویید با توجه به ساز و کار و فضای گسترده انتخابات نتایج را از قبل تنظیم کرده بودند و حسینیان بند را به آب داده!
7. بعضی از این استدلالات شما آدم را یاد جمله الغرق یتشبث بکل حشیش می اندازد! واقعا میخواهید بگویید رهبر نظام با چنان صحبتهایی در یک سخنرانی علنی، آشکارا در حال فرستادن سیگنال تقلب است!؟ چرا فکر نمیکنید از آنجا که دولتمردان در اواخر عمر دولتشان انگیز و رغبت کمتری برای اجرای مسئولیتهایشان دارند قصد ایشان از بیان آن صحبتها ایجاد انگیزه و رغبت بوده باشد؟
8. چرا باید وزارت کشور بیش از 40 هزار سند را منتشر کند؟ مگر هر کسی هر سازی بنوازد ایشان باید برقصند؟؟ هر چند بنده هم جایی ندیدم چنین سازی را نامزدهای معترض نواخته باشند.بله اگر نمایندگان کاندیداها نتایج آراء شعبی که اعلام شده بود را مغایر با مشاهدات خود میدیدند میتوانستند خواستارانتشار فرم امضا شده شان باشند.
حالا سوال این است مگر نه اینکه آقای موسوی در بیش از 90 درصد - بیش از چهل هزار نفر - شعب رای گیری نماینده داشته اند و نمایندگانشان پای فرمهای شمارش آراء را امضا کرده اند؟ و باز مگر نه اینکه وزارت کشور آرای تمامی شعب را به تفکیک هر شعبه اعلام کرده بود چرا هیچ تناقضی در تطبیق آرا شمارش شده از طرف چهل هزار نماینده آقای موسوی با آراء اعلام شده وزارت کشور اعلام نشد؟ در برابر انبوه سوالاتی که میپرسید ممنون خواهم شد اگر فقط به همین یک سوال پاسخ بدهید.
خیلی خوبه که وقت می گذارید و جواب مفصل می دیدو توهین نمی کنید. کاشکی آقای سجادی هم بجای مقالات توهین آمیز که به درد کیهان و وطن امروز میخوره که در شان ایشون نیست با حفظ عقاید و مواظعشون انتقاد حتی گزنده میکردند.
خوب در مورد جواب شما در مورد فیلم شاید حالت سومی هم باشه که بقیه سخنرانی خنثی باشه و در مورد انتخابات نباشه. ولی اگر فکر می کنید تقلب رو بی اثر می کنه میتونید بگید مثلاً چی می تونه باشه؟
در مورد انتخابات آمریکا هم اگه قاضی دیوانعالی در میتینگ انتخاباتی بوش شرکت می کرد و سخنرانی کرده بود جمهوری خواهان باید قید اون دوره را می زدند اگر هم سخنرانی یک فرمانده ارشد مثل این سخنرانی افشا میشد رسوایی بزرگتر از واترگیت اتفاق میافتاد و تا 20 30 سال باید قید قدرت را میزدند.
یک مورد از موارد بالا هر انتخاباتی رو نابود می کنه.
در مورد بقیه موارد من گفتم که هیچ کدام از اینها بخودی خود تقلب حساب نمیشه ولی مجموع این استثناعات و موارد زیاد دیگر احتمال تقلب رو بالا میبره مثل اینکه با قرعه کشی با سکه اگه یه بار یا دو یا سه بار پشت سرهم شیر بیاد اتفاق خاصی نیفتاده ولی اگه 10 بار پشت سر هم شیر بیاد یا احتمال اینکه سکه مشکل داشته یا بقول آماریها اریب باشه یا کسی که قرعه کشی کرده به دیگران دروغ گفته باشه خیلی زیاد میشه.ولی خوب از نظر آماری احتمال صفر نیست.
فقط مثالی که زدید در مورد برنامه نود اصلاً مثال مناسبی نیست. چون شرکت کننده در برنامه نود کاملاً تصادفی اس ام اس می فرستند ولی در انتخابات ابتدا اعلام کردند که از حوزه های روستاها و شهرهای کوچک شروع شده البته احتمالاً بعداً با یه کارشناس آمار مشورت کردن و حرفشون رو عوض کردن و گفتند هیچ ترتیب خاصی وجود نداشته.اگر ترتیب خاصی وجود نداشته باشه و کاملاً تصادفی صندوقها اعلام شده باشه احتمال خطی بون هست ولی در غیر اینصورت احتمالش بسیار بسیار کم هست.
اگر نگاهی به سایت اشخاص و رسانه های موافق و مخالف نظام و کامنتهای خوانندگانشان بیاندازید. یا اصلا چرا راه دوری برویم؟ همین مطالب اخیر وبلاگ آقای سجادی و نظرات خوانندگانشان در سایر پستها را بخوانید آنموقع بهتر قضاوت خواهید کرد که هتاک بودن بیشتر شایسته کدام گروه است. پوزیسیون یا اپوزیسیون نظام
نه متاسفانه نمیتوانم بگویم چه چیزی میتواند باشد چون نمیدانم! و به عالم به علوم غیب نیز نمیباشم ولی میتوانم اعلام کنم موارد حذف شده در رد تقلب بوده که به تیغ سانسور نوریزاد گرفتار آمده.
حالت سومی که عنوان کرده اید به دو دلیل مسموع نیست. اول اینکه کسی که میخواهد سندی به این محکمی را در رد صحت انتخابات ارائه کند هیچگاه اعتبار آنرا با دست بردن و سانسور کردن مخدوش نمیکند و دوم اینکه جریان صحبتها طوری نیست که قسمتهای حذف شده موارد بی اثری باشند ایشان پیرامون اقداماتی از جانب مخالفین و متقابلا سپاه و بسیج حرف میزنند چطور میشود خود آن اقدامات که صحبت در مورد آنهاست خنثی و بی اثر بوده باشند!؟
شما اول برادریتان را ثابت کنید بعد مدعی ارث و میراث شوید! درست است که شما و همفکرانتان اصرار دارید فیلم سانسور شده سردار جعفری را به عنوان سند قطعی تقلب در انتخابات جا بیاندازید ولی همه مثل شما فکر نمیکنند.
من اساسا نمیدانم دقیقا مشکل شما با اقدام غلط و رندانه آقای الهام در حمایت از احمدی نژاد چیست؟ و از این اقدام غلط و رندانه چه چیزی را میخواهید استنباط کنید؟ آیا فهمیدن این مطلب که رای الهام در انتخابات احمدی نژاد بوده کار سختی است؟ بواقع صرفا علنی شدن یا نشدن انتخاب آقای الهام را تعیین کننده عدم صحت یا صحت انتخابات میدانید؟ یعنی شما با علم به اینکه انتخاب آقای الهام احمدی نژاد بوده اگر ایشان رایشان را علنی نمیکردند در این مورد خاص ایرادی به سلامت انتخابات وارد نمیدانستید؟ درست است که اقدام آقای الهام کار غلطی بوده ولی نه آنقدر غلط که تقلب در انتخابات را از آن برداشت کرد.
براستی اگر اعلام طرفداری الهام از احمدی نژاد تا این حد میتوانسته موید ناسالم بودن انتخابات باشد چرا آقای موسوی در اعتراض به چنین شرایط به قول شما منهدم یا منفجر کننده ای از شرکت در انتخابات انصراف نداده و انتخابات را تحریم نکردند؟
این کمال ناجوانمردیست که ابتدا با پذیرش تمام شرایط، در انتخاباتی شرکت کنیم و بعد از محرز شدن شکستمان از اساس همه چیز را زیر سوال ببریم
حالا باز جای شکرش باقی است که انتخاب برنده انتخابات را مانند ایالات متحده به نظر اعضای شورای نگهبان منوط نکردند! و هنوز ادعای تقلب با استناد به صحبتهای سانسور شده سردار جعفری ثابت نشده والا برخلاف نیکسون متهم ردیف اول واترگیت که بعد از 8 سال به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد! انتخاب اصولگرایان را در موارد مشابه سایر کشورها به 40، 50 سال دیگر حوالت میکردید!
در ساعات اولیه، شمارش آرا بر اساس فرمهای 22 بوده که از سراسر کشور جمع میشده نه فقط شهرهای کوچک، بحث شهرهای کوچک در مورد فرمهای 28 موضوعیت پیدا میکند که اگر شمارش آرا را بر اساس آنها هم در نظر بگیریم از آنجا که آقای موسوی فقط در تهران و چند شهر سنی نشین آن هم نه با اختلاف زیاد، آراء بیشتری داشتند ورود آراء حداکثری ایشان جدول آراء با توجه به آراء کل کشور که برتری با آقای احمدی نژاد بود نمیتوانسته تاثیر محسوسی در شیب نمودارداشته باشد
باز هم عرض میکنم که تقلب یا واقع شده یا نشده و از این دو حال خارج نیست شما با شبهاتتان فقط میتوانید در سلامت انتخابات تردید ایجاد کنید و نه اینکه رای قطعی به ناسالم بودن آن بدهید. بعد از آن چنانچه هیچ پاسخ قانع کننده ای برای شبهاتتان نیافتید میتوانید به شکل غیر مستقیم تقلب را محرز شده بدانید.
اتفاقا برخی از مثالهایی که برای ناسالم بودن انتخابات ذکر میکنید یا هنوز ذکر نکرده اید در دوره های دیگر هم اتفاق می افتاده. اتفاقاتی نظیر آراء بیش از صددرصد، تعداد شعب سیار، عوامفریبی رئیس جمهور وقت، شیب ثابت آرا، کمبود تعرفه در بعضی از شعب، تبریک به نامزد پیروز توسط رهبر، چاپ تعرفه هایی بیشتر از واجدین شرایط و .... ولی با این تفاوت که نامزدهای شکست خورده که از قضا در جبهه حامیان نظام هم بودند برای نپذیرفتن شکستشان به زیر میز بازی نمیکوبیدند و به صورت نظام چنگ نمی انداختند و با هوچیگری در پی بزرگنمایی موارد یادشده نبودند.
فکر میکنم به قدر کفایت راجع به مسائل حرف زده شد چنانچه موافق باشید بحث را خاتمه دهیم
میخواهم پاسخ نداده شما به سوالم را به عنوان آخرین میخ بر تابوت ادعای تقلب در انتخابات سال88 بکوبم ولی چنانچه شما هنوز اصرار دارید میت ادعای تقلب را زنده نشان دهید منتظر پاسختان خواهم بود.
از خداوند میخواهم همیشه قضاوتهایمان بر اساس حق و انصاف باشد و نه شیدایی و نفرت
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين
با سلام
آقای سجادی در بخش اول از آخرین کامنتم به اشتباه مطلبی در مورد نیکسون و واترگیت عنوان شده چنانچه برایتان مقدور است آن پاراگراف را حذف کنید
با تشکر
به نظر من هم بحث خاتمه داده بشه بهتره.
توهین و هتاکی از دو طرف هست نمیشه فقط یک طرف رو محکوم کرد ولی از طرف اپوزیسیون فکر کنم بیشتر باشه ولی در هر صورت هر کسی باید مواظب خودش باشه.
در آخر فقط دوتا خاطره بگم و رفع زحمت کنم.
1-در زمان انتخابات 84 در دور دوم البته من در شهرستان بودم(وهستم) در منطقه متوسط نسبتاً مذهبی مردم آقای هاشمی رو کاندید نظام می دونستند(البته هنوز آقای هاشمی بی بصیرت نشده بود) و آقای احمدی نژاد رو مقابل اون ومی گفتند احمدی نژاد می تونه جلو "اینها" وایسه. منظورشون از "اینها" خیلی ها بود نه فقط هاشمی.
2- یه دوستی دارم دقیقاً نمیدونم کجا کار می کنه(دوستان دیگه میگن اطلاعاتی هست) و در 20 سال گذشته هر جا که مشکلی پیدا کردیم با دم مسیحایی خود حل کرده فرقی هم نمیکنه کدوم دولت باشه .(طرفدار سرسخت احمدی نژاد که البته بعد از یازده روز خانه نشینی احمدی نژاد انواع فهش ها رو بهش می داد). بعد از انتخابات 88 من خودم از این جرأت ها نداشتم که به خیابون برم به من نصیحت می کرد که جلو بچه های داداشت که جوون هستند بگیر .وقتی این فیلم سردار جعفری منتشر شد من هم مثل ارشمیدوس (البته با لباس) یافتم، یافتم کنان رفتم که فیلم رو از روی موبایلم نشونش بدم. ولی هر چی من شور داشتم اون بی تفاوت انگار 100 بار از این نمونه ها دیده باشه بهم گفت پس برای چی من بهت می گفتم مواظب بچه ها باش.
جناب آقای مسعود
متاسفانه از نظر فنی این امکان در اختیار من نیست تا در محتوای کامنت دیگران دست ببرم مگر آنکه خودتان زحمت کشیده و کامنتی اصلاح شده ارسال فرمائید که آن هم جای کامنت قبلی نمی نشیند اما لااقل می توانم کامنت قبلی را کلا دلیت کنم تا کامنت جدید مبنا قرار گیرد.
با پوزش
ارسال یک نظر