۱۳۹۴ دی ۲۵, جمعه

گربه ها محض رضای خدا موش نمی گیرند!


سه روز پیش یکی از دوستان در صفحه گوگل پلاسم ذیل پست «وطن به دوشان وطن فروش» که تعریضی به ماجراهای بی بی سی و اصحاب بی بی سی بود؛ نوشته بودند:
یکی از چیزهایی که ذهن مرا همواره به خود مشغول داشته این است که از چه سبب در جریان انقلاب اسلامی سال 57 یکی از منابع دریافت خبر تمام انقلابیون همین رادیو بی بی سی بود؟ یعنی می توان چنین گفت که در برهه ای از زمان منافع دوست و دشمن بر روی هم منطبق شده بود؟
در پاسخ به ایشان معروض داشتم:
خیر نمی توان چنین گفت! تحولات سیاسی را باید با توجه به ظرافت های آن مورد تحلیل قرار داد. این که در سال 57 بی بی سی عملا تبدیل به رسانه انقلاب شده بود بمعنای انطباق منافع دوست و دشمن و علیه سلام شدن بی بی سی در آن مقطع نبود. مسئله را باید از لابلای رقابت تاریخی و پنهان انگلستان و آمریکا در ایران بازیابی فرمائید. اساسا انگلستان همواره ایران را تا قبل از کودتای 28 مرداد حیات خلوت انحصاری خود می دانست و از زمان قاجار تا کودتا مانع از نزدیکی هر رقیب خارجی بر سر سفره ایران می شد.
ماجرای «سقاخانه آشیخ هادی» نمادی برجسته از چگونگی شیطنت انگلستان بمنظور بریدن پای استاندارد اویل آمریکا از نفت ایران در بلوچستان بود (*) در 28 مرداد 32 نیز آن چه باعث شد تا انگلستان بدنبال ترغیب آمریکا جهت کودتا در ایران برود ضعف لندن در پایان جنگ جهانی دوم بود. لذا برای حفظ حداقل هایش ناچار به کشاندن پای آمریکا به ایران شد. اما در همان ماجرا نیز سهم اصلی نفت خود در کنسرسیوم را لحاظ کرد و در عین حال حریصانه در کمین فرصت بود تا بتواند بار دیگر انحصار قدرت خود در ایران را بازتولید کند.
اوج رقابت انگلستان با آمریکا را باید در دهه 50 دید که نماد آن در انتشار کتاب «اسرار خانه سدان» بود تا بدانوسیله لژیون های آمریکائی و عوامل ایرانی سر سپرده به آمریکا در ایران افشا شوند و در نقطه مقابل سه جلد کتاب «اسرار فراماسونری» اسماعیل رائین بود که در مقام مقابله، نیروهای سرسپرده به انگلستان در ایران افشا شد. در ماجرای انقلاب اسلامی نیز انگلستان با زیرکی «بی بی سی» را تمام قد در اختیار انقلاب اسلامی گذاشت تا بدانوسیله بتواند آمریکائیان را از ایران بیرون و مفتضح نمایند که البته با قوت و ظرافت هم تا حدود زیادی موفق به تحصیل این هدف شد.
مهم آن است که اینها از سر خیراندیشی لندن نبود و تنها باید آن را در چارچوب رقایت پنهان و تاریخی انگلستان با آمریکا در ایران و از فردای کودتای 28 مرداد قلمداد فرمائید.
..............................
در ماجرای بازداشت اخیر سربازان آمریکائی در خلیج فارس هم یک بار دیگر شاهد چنین شیطنتی از جانب بی بی سی بمنظور دامن زدن به بحران بین تهران و واشنگتن بودیم. (**) از جمله وقتی شخصاً نخستین بخش خبری تلویزیون فارسی بی بی سی را در 24 دی ماه و ساعاتی بعد از ماجرای جزیره فارسی از غرب ایالات متحده مشاهده می کردم وقتی ملاحظه کردم مجری برنامه (خانم فرناز قاضی زاده) به خبرنگار مقیم شان در واشنگتن گفت «با توجه به آنکه از لحظه وقوع بازداشت سربازان آمریکائی تیتر همه رسانه های آمریکا اختصاص به این موضوع داشته» و بدینوسیله خواستار اخبار بیشتر از خبرنگارشان در واشنگتن شد؛ کاملا متحیر شدم!
ادعای تیتر شدن خبر مزبور در آمریکا توسط بی بی سی در حالی صورت گرفت که شخصاً و از لحظه مخابره این خبر از ایران تمامی شبکه های خبری تلویزیونی و بعضاً خبرگزاری های معتبر آمریکائی را رصد می کردم و در کمال تعجب مواجه با یک سکوت معنا دار پیرامون این حادثه در رسانه ها و حتی تریبون های سیاسی آمریکا بودیم تا جائی که اوباما نیز علی رغم آنکه دو ساعت بعد از این حادثه سخنرانی سالیانه اش را در کنگره ارائه کرد کمترین اشاره ای به ماجرای خلیج فارس نداشت و تنها در فردای حل شدن مسئله بود که رسانه ها در آمریکا به این ماجرا پرداختند.
سکوت معناداری که می توانست موید آن باشد «سیستم» تصمیم گرفته برای حل مسئله از جنجال رسانه ای بپرهیزد. این در حالی است که در ماجرای بازداشت ملوانان انگلیسی در بهار 86 رسانه های آمریکا سنگ تمام گذاشتند!
علی ایحال ماجرا را باید و می توان در همان چارچوب رقابت پنهان لندن با واشنگتن ارزیابی کرد با لحاظ این بداهت که:
هیچ گربه ای محض رضای «خداوند تبارک و تعالی» موش شکار نمی فرمایند! 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ـ در این زمینه نگاه کنید به دو مقاله «ندای شوم» و «آیا بی بی سی رسانه انقلاب بود؟»
** ـ لینک زیر را ملاحظه فرمائید:

هیچ نظری موجود نیست: