۱۳۹۴ بهمن ۹, جمعه

شطحیات رئیس جمهور در سفر!


حجت الاسلام روحانی طی سفر به ایتالیا و فرانسه در کنار توفیق در انعقاد قراردادهای تجاری و گشایش های سیاسی بعضاً اظهارات بلاموضوعی را نیز بیان داشتند که می توان آنها را «شطحیات در سفر» قلمداد کرد. از جمله آنکه ایشان طی نشست با ایرانیان مقیم ایتالیا و ایضاً طی نشست با ایرانیان مقیم فرانسه در مقام «مداهنه» فرمودند:
«همه ما به ایرانی بودن خود افتخار می کنیم»!
البته این اختصاص به آقای روحانی ندارد و اسلاف ایشان نیز از اعم از هاشمی رفسنجانی تا خاتمی و احمدی نژاد نیز هر کدام و طی نشست با ایرانیان در سفرهای خارج از کشوری ولو با گویش هائی متفاوت مدعی چنین ادعائی بوده و شده اند!

مزید اطلاع آقای روحانی و ایضاً اسلاف ایشان معروض می دارد:

جناب آقای رئیس جمهور ـ خیر! بنده به ایرانی بودن خود و ایرانی بودن هم وطنان خود نه تنها نمی بالم بلکه اساساً نمی دانم چرا باید ببالم!؟
یعنی که چی ایرانیان به ایرانی بودن خود افتخار می کنند!؟ اساساً چگونه و تحت چه فرآیندی می توان بصورت پکیجی و فله ای به یک ملیت نازید و مباهات کرد!؟

آقای رئیس جمهور ـ مباهات ناظر بر اعمال ارزشمند افراد به صفت شخصی است. بر این سیاق من می توانم مصداقاً به سردار قاسم سلیمانی ببالم و افتخار کنم. اما این افتخار به یک شخص و از جوار خدمات ارزشمند ایشان در چارچوب مسئولیت های محوله ایشان است نه «ایرانی بودن» قاسم سلیمانی!

آقای رئیس جمهور ـ من می توانم مصداقاً به سرکار خانم «مریم میرزاخانی» بابت توفیق ایشان در طی مدارج عالی ریاضیات در سطح جهان و اخذ مدال علمی «فیلدز» ببالم. اما این مباهات نیز افتخار به شخص سرکار خانم میرزا خانی و به اعتبار درخشش علمی ایشان در محافل علمی و ریاضیاتی است و نه تولد ایشان در محروسه ای بنام ایران!

آقای رئیس جمهور ـ من همان طور که به قاسم سلیمانی و مریم میرزاخانی می توانم ببالم و می بالم هم زمان می توانم به «سید حسن نصرالله» تا «ناجی علی» و «نلسون ماندلا» و «آیت الله نمر» و «مادر ترزا» نیز ببالم اما عنصر مشترک و حائز مباهات در جمیع این افراد کارنامه قابل افتخار و اعتبار ایشان در مسئولیت های محوله است نه خاستگاه ملی ایشان!
تنها جائی که با تسامح می توان به ایرانیت بصورت ملی بالید آن جائی است که ناظر و شاهد اهتمام و مجاهدت ملی قاطبه ایرانیان در یک امر گروهی مانند جنگ و دفاع از دین و آئین و مملکت شان هستیم . همان چیزی که منجر به آن شد تا مرحوم امام بدآن لحاظ ایرانیان را از مسلمانان صدر اسلام، مسلمینی بهتر از امت محمد (ص) معرفی کنند.

گذشته از آنکه این امر به چه معنا است که جغرافیائی از زمین خداوند را خط کشی کنیم و آنگاه نام «ایران» بر آن بگذاریم و به جمیع انسان های این طرف خط افتخار کنیم و لابد از جمیع انسان های آن طرف خط نیز قهراً و جبراً نیز باید ابراز انزجار نمائیم!؟
اساساً چرا باید به ایرانیان بصورت فله ای افتخار کرد در حالی که در این «در هم فروشی» فاضل و فاسق و خادم و خائن در کنار یکدیگر و بصورت مشاع مهر ایرانیت خورده اند!؟ آیا فرضاً می توان به دُردانه ای مانند «دکتر حسابی» در کنار خرمهره ای مانند «اصغر قاتل» به یک چشم نگریست و به اعتبار محل تولدشان و ایرانی بودن شان به ایشان و توامان مباهات کرد!؟ آن هم در موقعیتی که لااقل و به صفت ظاهر خود را متخلق به اخلاق اسلامی فهم و معرفی کرده ایم که مکیالش در ارزشگذاری بر روی انسان ها بیرون از شاخص های قومی و تباری و ملی و میهنی و نژادی ناظر بر پارسائی و تهذیب نفس و پرهیزگاری فردی است!؟

خیر آقای رئیس جمهور ـ افتخار فله ای به یک نژاد در خوش بینانه ترین خوانش امری غیراخلاقی و ضد اسلامی و مصداق شیطان زدگی است!

شطح دوم آقای روحانی آنجا بود که طی نشست با رهبر کاتولیک های جهان اظهار داشتند:
«همان طور که قرآن کتاب آسمانی برای ما است ، انجلیل و تورات هم به عنوان کتابهای آسمانی و مقدس هستند»

آقای رئیس جمهور ـ اگر این حرف را «محمود احمدی نژاد» ابراز می داشت به صفت جهل ایشان از «تاریخ ادیان» چنین هزلی قابل اغماض بود اما جنابعالی به اعتبار کسوت روحانی تان و سابقه حوزوی تان حق ندارید چنین هزلی بر زبان آورید! پس در آن سالهای حضورتان در حوزه چه می کردید و تا این اندازه وقوف نیافتید و نیآموختید که علی رغم رسول اللهی «عیسی ابن مریم» و «موسی ابن عمران» اما تورات و انجیل کتب آسمانی نیستند و صرفاً گزینش سلیقه ای قصه ها و تاریخ یهود از جانب حلقه ای از اصحاب کلیسا و به دستور کنستانتین است که 300 سال بعد از مسیح مُصحَـف شد!؟

زیاده عرضی نیست!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

حب الوطن من الایمان