اظهارات علی مطهری در واکنش به سخنان اخیر آیت الله خامنه ای حائز کمال اهمیت است!
آقای مطهری ـ این که فرموده اید «آتش به اختیاری دو طرفه است» تا آن اندازه قطعا شعور دارید که بدانید در حال دادن چه پیامی به مخاطبید!
هر چند در ادامه ناشیانه کوشیده اید این لن ترانی را بشکلی ماست مالی کنید اما فحوای کلام نچندان پنهان شما بمعنای تهدید رهبری نظام محسوب می شود و ترجمه آن بدین شکل است که:
«همان طور که حاملان انقلاب اسلامی از جانب رهبری موظف به پایمردی مستقلانه در دفاع از سرحدات و استحکامات و مبانی اسلام و انقلاب شده اند متقابلا امر بر حضرتعالی نیز مشتبه شده و با فهم قهرمانانه از خود سینه به سینه رهبر ایستاده و ایشان را تهدید به مقابله بمثل و مبارزه طلبی بر این منوال کرده اید که من و سربازان من نیز آماده مقابله به مثل و پاتک کردن تک پیروان رهبری از طریق آتش به اختیاری هستیم!»
جناب مطهری ـ اگر این ادعا را از سر جوگیری مسبوق به سابقه تان نگفته اید ایرادی ندارد! اما مطمئن هستید در این اندازه ها می توانید ابراز وجود کنید و در فردای مثلا آتش به اختیاری جان نثاران مفروض انگاشته تان با نظام توان آن را دارید در مصاف محتملی که تمهیدش می کنید از عهده تبعات این همآوردی با نظام و رهبری برآئید!؟ و اساسا برای واریز هزینه این ماجراجوئی جوگیرانانه تان به حساب نظام آمادگی دارید؟
هاشمی تان که ثقل سیاسی اش ده ها برابر از شما وزین تر بود در این ماجراجوئی مشابه با جوگرفتگی امروز شما نتوانست از عهده کار برآید اکنون آیا مطمئنید حضرتعالی در چنین اندازه ها و قواره هائی توان ابراز وجود و ظهور خواهید داشت!؟
۱۰ نظر:
در واقع، شما با این نوشته تان، کُری میخوانید...کل کل میکنید و بنوعی تهدید!
یعنی میفرمائید که: گنده تر از شما، (ثقیل تر از شما) نتونست ...بخوره، شما که جای خود دارید؟!
یعنی اینکه، اگه براتون اتفاقی افتاد...خودتون کردین ها...نگید که نگفتیمها...
یعنی اینکه...اگه ترسیدین...زود توبه کنید ...شاید که بخشیده شویند...
این هم مثل کُری های انتخاباتیتون...باد هوایی نیست...جناب آقای سجادی!
خوش باد بمانید...
جناب آقای مطهری از حداقلهای یک فرد سیاسی نیز بی بهره است.
ابوموسی اشعری در قیاس با علی مطهری، عمروعاص بحساب می آید.
قصد بى احترامى ندارم ولى گويا به تازگى مغز شريف جنابعالى پاره سنگ برداشته!
رهبر مملكت كه بعد از شنيدن يك نه ٢٤ ميليونى ديگر با وجود همه دخالتهاى نا به جاى ايشان به يك باره با كمال بى درايتى فرمان آتش به اختيار صادر ميكند و شما به جاى اينكه اين حركت فرا قانونى و بى مبناى ايشان رو نقد كنيد به مطهرى گير داديد؟ بله حق با شماست كسى حريف شما نميشه ! اراذل و اوباشى همچون على عسكر هستند كه مسلح به سلاح گرم هستند و امروز حكم اتش به اختيار هم از رهبر بى كفايت دريافت كردند
خدا عاقبت همه مارو به خير كنه ولى متاسفم كه شما هم كه با وجود علاقه به نظام حداقل به اصول روزنامه نگارى و لزوم نقد همه فارغ از مقام پاييند بوديد سالهاست كه دستمال به دست رهبرى شديد و جرات يك خط نقد بر ايشان را نداريد .. دون كيشوت اصلى و مسئول وضع كنونى ايران شخص رهبر و قدرت مطلقه ايشون هست
یک نه بیست و چهارمیلیونی به رهبر؟؟؟؟
انصافا این را از قوطی کدام عطار و به ضرب کدام شعبده درآوردید؟
مگر آقای خامنه ای له یا علیه هیچیک از نامزدها موضعی ابراز کردند که اینگونه ابراز لحیه میکنید؟
روز انتخابات، انگشتر بنفش در دست رهبر را دلیلی بر تایید آقای روحانی دانستند و حالا رای به روحانی را "نه" به رهبر.
حضرات معلوم است با خودشان چند چند تشریف دارند؟!
دوستان هنوز چنان در جو ایام انتخابات و تبلیغات مربوطه هستند که شایعات خودساخته و پرداخته را با جدیتی مثال زدنی باور کرده اند.
منظورتان از علی عسکر، همان سعید عسکر است؟؟؟ خوب است کمی تاریخ معاصر بخوانید.
امثال سعیدعسکرها، آینه ی گذشته ی اکبر پونزها هستند؛ یکطرفه به قاضی نروید.
در رابطه با فراقانونی و بی مبنا بودن حرکت آقای خامنه ای بد نیست یک بار متن قانون اساسی را روخوانی کنید بلکه به نتیجه برسید.
در نهایت کاملا آشکار است که نمی دانید آقای خامنه ای جمله "آتش به اختیار" را در میان کدام جملات دیگر و در چه رابطه ای گفته است، فقط چند سایت خبری را رویت کرده اید و از آقای مطهری جانبداری میکنید.
جملات آقای خامنه ای این بود:
"اینکه در وضعیتی که ما اینهمه مسائل مهم فرهنگی در کشور داریم، حالا فرض کنیم فلان آهنگ قبل افطار پخش بشود یا نشود، این میشود مسئله اصلی، نامهنگاری میکنند؛ این پیداست که این دستگاه اختلال پیدا کرده، مسئله اصلی را از فرعی تشخیص نمیدهند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا شما آتش بهاختیارید".
منتها دولت بنفش چون کارنامه ی درخشانی در زمینه اقتصاد و اشتغال و حتی برجام ندارد، چاره ای ندارد تا با تظاهر به بحرانهای کاذب و وارونه نمایی امور، افکار عمومی را به امور موهوم مشغول کند.
محمدامین حسن پور
سخنی با جناب سجادی:
اصلی ترین علت مخالفتهای اینچنین با شما، صرفا و صرفا حضورتان در ایالات متحده است؛ حضرات ناراحتند که چرا روزنامه نگاری در آنجا است که شیفته غرب نیست و به جمهوری اسلامی فحش نمی دهد، بلکه مجدانه در حال دفاع از سرحدات اعتقادی خود و انقلاب است.
به جرات میگویم که اگر شما در ایران بودید و همین حرفها را می زدید، اینقدر ایجاد ناراحتی نمیکردید برای حضرات.
گویا آرامش حیاط خلوت اپوزیسیون را به هم زده اید.
راجع به راى ٢٤ ميليونى قصد بحث ندارم چون بى فايده هست براى شما كه خود را به خواب زده و بقيه را هالو فرض كرده و رهبر را بى طرف در انتخابات ...
بماند كه همين چندى پيش آقاى سجادى حداقل اين شجاعت رو داشت كه راى مردم تهران در مجلس رو دهن كجى آشكار آنها به انگليسى خواندن ليست إصلاح طلبان توسط رهبر دانست و عليرغم بسيج همه جانبه سازمان هاى تحت نظر رهبر از جمله سپاه و بسيج و همه خبرگزارى هايشان براى تخريب روحانى كه خود سر دراز دارد و عليرغم عملكرد نه چندان خوب ايشان باز هم به دعوت به قول شمايان فتنه گرانى چون خاتمى مردم به تفكر جناح به اصطلاح انقلابى يك نه ٢٤ ميليونى گفتند. مايليد اينرا بله به انقلاب تفسير كنيد مختاريد همان طور كه گفتم بحث در اين باب بى فايده هست ...
اما برادر گرامى قانون اساسى خوانده لطف كنيد از همان قانون اساسى براى بنده نقل كنيد آتش به اختيار دادن به أفراد در هر زمينه چه فرهنگى چه غيره كجاى اين قانون أمده كه بى سوادانى مثل اين جانب نديديم و ٣٨ سال هم كسى نديد و به يك باره شما كشف كرديد !
اتفاقا بعد از جنجال مربوطه كل سخنرانى رو گوش كردم ولى همان طور كه گفتم چه بحث فرهنگى چه غير فرهنگى اين عبارت هيچ مدخل قانونى ندارد و نتيجه اى جز هرج و مرج نخواهد داشت .. صادقانه پاسخ دهيد اگر فردا روز شخص يا اشخاصى حتى با درك نادرست از نظر رهبر مشكل آفرين شدند و براى كشور هزينه ايجاد كردند مسئوليت چنين حركاتى بر عهده چه كسى خواهد بود ؟
باور بفرماييد يا نفرماييد بنده نه ضد انقلاب هستم نه برانداز نه عاشق چشم و ابروى امثال مطهرى و خاتمى ...
حرف بنده با آقاى سجادى اين بود كه اگر رهبر هم سخنى خلاف قانون زده بايد نقد بشه. اگر دستگاهى هم به قول ايشون دچار اختلال شده از استيضاح وزير تا شخص رئيس جمهور در قانون پيش بينى شده .. آتش به اختيار يعنى چه ؟! اگر ايشان رئيس جمهور و تيم ايشان را دچار اختلال ميدانند حكم ايشان را تنفيذ نكنيد ديگر چه نيازى به اين حرف ها و أوامر فرا قانونى هست ؟؟
ما كه دوران شاه رو نديديم ولى هر حرفى اون مرحوم ميزد يه عده توجيه و تفسير ميكردن كه غبارى بر دامن ايشون نشينه! امروز هم فرقى نكرده !
ايشان هرگز اشتباه نميكنند ! امثال من كودن و نافهم هستيم. شما به بزرگوارى خودتان ببخشيد!
(در مورد تحليل آبكى دوست ناشناس هم كه علت مخالفت بنده رو حضور اقاى سجادى در آمريكا تشخيص دادن هم كه واقعا ارزش جواب دادن نداشت )
راجع به راى ٢٤ ميليونى قصد بحث ندارم چون بى فايده هست براى شما كه خود را به خواب زده و بقيه را هالو فرض كرده و رهبر را بى طرف در انتخابات ...
بماند كه همين چندى پيش آقاى سجادى حداقل اين شجاعت رو داشت كه راى مردم تهران در مجلس رو دهن كجى آشكار آنها به انگليسى خواندن ليست إصلاح طلبان توسط رهبر دانست و عليرغم بسيج همه جانبه سازمان هاى تحت نظر رهبر از جمله سپاه و بسيج و همه خبرگزارى هايشان براى تخريب روحانى كه خود سر دراز دارد و عليرغم عملكرد نه چندان خوب ايشان باز هم به دعوت به قول شمايان فتنه گرانى چون خاتمى مردم به تفكر جناح به اصطلاح انقلابى يك نه ٢٤ ميليونى گفتند. مايليد اينرا بله به انقلاب تفسير كنيد مختاريد همان طور كه گفتم بحث در اين باب بى فايده هست ...
اما برادر گرامى قانون اساسى خوانده لطف كنيد از همان قانون اساسى براى بنده نقل كنيد آتش به اختيار دادن به أفراد در هر زمينه چه فرهنگى چه غيره كجاى اين قانون أمده كه بى سوادانى مثل اين جانب نديديم و ٣٨ سال هم كسى نديد و به يك باره شما كشف كرديد !
اتفاقا بعد از جنجال مربوطه كل سخنرانى رو گوش كردم ولى همان طور كه گفتم چه بحث فرهنگى چه غير فرهنگى اين عبارت هيچ مدخل قانونى ندارد و نتيجه اى جز هرج و مرج نخواهد داشت .. صادقانه پاسخ دهيد اگر فردا روز شخص يا اشخاصى حتى با درك نادرست از نظر رهبر مشكل آفرين شدند و براى كشور هزينه ايجاد كردند مسئوليت چنين حركاتى بر عهده چه كسى خواهد بود ؟
باور بفرماييد يا نفرماييد بنده نه ضد انقلاب هستم نه برانداز نه عاشق چشم و ابروى امثال مطهرى و خاتمى ...
حرف بنده با آقاى سجادى اين بود كه اگر رهبر هم سخنى خلاف قانون زده بايد نقد بشه. اگر دستگاهى هم به قول ايشون دچار اختلال شده از استيضاح وزير تا شخص رئيس جمهور در قانون پيش بينى شده .. آتش به اختيار يعنى چه ؟! اگر ايشان رئيس جمهور و تيم ايشان را دچار اختلال ميدانند حكم ايشان را تنفيذ نكنيد ديگر چه نيازى به اين حرف ها و أوامر فرا قانونى هست ؟؟
ما كه دوران شاه رو نديديم ولى هر حرفى اون مرحوم ميزد يه عده توجيه و تفسير ميكردن كه غبارى بر دامن ايشون نشينه! امروز هم فرقى نكرده !
ايشان هرگز اشتباه نميكنند ! امثال من كودن و نافهم هستيم. شما به بزرگوارى خودتان ببخشيد!
(در مورد تحليل آبكى دوست ناشناس هم كه علت مخالفت بنده رو حضور اقاى سجادى در آمريكا تشخيص دادن هم كه واقعا ارزش جواب دادن نداشت )
من نیز معتقدم در رابطه با نه 24 میلیونی بحث کردن بیفایده است؛ چونکه آقای روحانی کمتر از 24 میلیون رای آوردند و اینکه شما نتوانستید یک مورد از حمایتهای آشکار و نهان رهبر از دیگر نامزدها را نشان دهید.
حقیر توهین نکرده و کسی را بیسواد نخواندم؛ به عنوان کسی که دانش آموخته ی رشته ی حقوق هستم و اصول قانون اساسی را به اقتضای رشته و علاقه شخصی بارها خوانده ام باید بگویم اصل هشتم قانون اساسی، به تنهایی برای وارد نبودن ایراد شما به حرف رهبر مبنی بر مدخلیت نداشتن اجازه ایشان کافی است.
اصل 8 ـ در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.
این از عجایب است که بی آنکه مرا بشناسید و یا سخنی گفته باشم، مرا در زمره کسانی می دانید که خاتمی را فتنه گر می دانم. داوری در این رابطه میان من و شما با خداوند عالم و دانا در روز قیامت باشد.
نگرانی تان در باب هرج و مرج احتمالی و سوء استفاده احتمالی از کلام آقای خامنه ای ماجور و قابل درک است اما مقبول نیست؛ چه آنکه اگر کبر سن اقتضا کند و به خاطر بیاورید، آن هنگام که آقای خاتمی سخن از آزادی و توسعه سیاسی می زدند نیز بودند جماعتی که صادقانه ترس سوء استفاده از این مفاهیم را داشتند. اما قرار نیست که انسان عاقل، خیر کثیر را بخاطر شر قلیل رها کند.
فرضا از سخن و پیشنهاد تبیین شده و مشخصی سوء استفاده شود آیا گوینده را ملامت کنیم یا سوء استفاده کننده را؟؟
با این منطق، پناه بر خدا ، باید پروردگار و رسول اکرم را بابت اعمال داعش و امثالهم مواخذه و ملامت نمود، چه آنکه چیزهایی گفته اند که مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
یا مثلا کارل مارکس را بابت اعمال و جنایات استالین مورد ملامت قرار داد.
گمان کنم پاسخی که در جواب سوالتان طلبیده بودید را گفتم.
همچنین نوشته اید که: "اگر دستگاهى هم به قول رهبر دچار اختلال شده از استيضاح وزير تا شخص رئيس جمهور در قانون پيش بينى شده".
دوست عزیز، حرفتان متین و درست؛ اما این همه ی واقعیت قانون نیست.
آیا به تبعات و توالی فوق اندیشیده اید و واقفید؟؟
این یعنی اینکه دیگر هیچکس حرف نزند، انتقاد نکند و در یک کلام سکوت مطلق. چرا که قوای سه گانه داریم و آنها باید کارشان را انجام دهند.
نخیر دوست عزیز، با عمل به این حکم، از جمهوری تنها یک پوست می ماند و دیگر هیچ.
در قانون اساسی، حق نظارت عمومی و لزوم تضارب آراء و ... پیش بینی شده و حتی اگر در قانون اساسی هم قید نشده بود از بدیهیات و مسلمات یک نظام جمهوری می بود.
فقط یک نمونه از تبعات جمله ی فوق را اگر بخواهم بگویم این است که بر اساس آن جمله، شما یا هیچ شخص دیگری نمی تواند از آقای سجادی این توقع را داشته باشد که در نقد عمل یا سخن اشتباه آقای خامنه ای چیزی بنویسد. می پرسید چرا؟؟
به این علت که طبق قانون، مملکت مجلس خبرگان دارد و آنها مسوول نظارت بر رهبر می باشند.
میبینید که حذف نظارت عمومی چه تبعات هولناکی در پی دارد؟؟
محمدامین حسن پور
من خطاب به جناب سجادی گفتم "اصلی ترین علت" و نه "تنها علت" مخالفت با ایشان، اقامتشان در ایالات متحده است.
گویا شما کلا عادت دارید که مطلب را غیردقیق بخوانید.
مغز آقای سجادی را پاره سنگ برداشته و تحلیل من را ( البته من تحلیل نکردم و فقط یک ابراز نظر شخصی بود) آبکی خواندید.
در رابطه با آداب دانی حرف نمیزنم؛ فقط نمیدانم چرا باید بیایید خود را اذیت کنید و وقت گرانمایه و شریفتان را برای خواندن محصولات یک مغز پاره سنگ برداشته هدر بدهید.
تحلیل من هم آبکی بود، اشکال ندارد. چرا از یک تحلیل آبکی ناراحت میشوید؟
گفتید ارزش جواب دادن نداشت اما جواب را با همان "آبکی" گفتن دادید.
موفق باشید
طرف به شاه میگه "مرحوم"، اونوقت میگه من ضدانقلاب نیستم.
داداش شما حق داری ضد انقلاب باشی یا نباشی، طرفدار شاه باشی یا نباشی.
فقط لطف کن اینطوری دیگه نگو، به شعور مخاطب توهین میشه عزیز
ارسال یک نظر