۱۳۹۰ بهمن ۵, چهارشنبه

بازی با منافع ملی!

این سایت تا پایان این ماه (ژانویه) جهت رویت عموم قابل دسترس است. توضیحات بیشتر در (اینجا)

محمود احمدی نژاد و رفتارهایش بوضوح در تضادی آشکار با نظام و منافع ملی ایران قرار گرفته.
بعد از قهر معناداراش بر سر تصریح رهبری نظام جهت ابقای وزیر اطلاعات، سکوت دو هفته ای اخیر وی و کابینه اش در قبال افزایش تصاعدی قیمت دلار و طلا در ایران، خطرناک ترین رفتاری بود که می شد از وی و وزرای تحت امرش انتظار داشت. *
چرائی این سکوت را باید در روحیه جاه طلب ایشان معنا کرد که ظاهراً قبل از همه، این دولتمردان آمریکائی اند که به فهم چنان روحیه ای نائل آمده و از آن بهره لازم را می برند!
شهریور ماه سال  89 که احمدی نژاد در نیویورک و طی مصاحبه با «چارلی رُز» و بعد از آنکه چارلی رُز ارسال نامه اوباما به آیت الله خامنه ای را به رُخ ایشان کشید رئیس جمهور ایران صراحتاً و در یک رسانه بین المللی از اوباما گلایه کرد و گفت:
«من به آقای اوباما نامه نوشته ام نه آیت الله خامنه ای و ایشان باید به من پاسخ می دادند و نه به آیت الله خامنه ای» **
احمدی نژاد با بیان این جمله خواسته یا ناخواسته نقطه ضعف محوری خود را به راحتی در اختیار دولتمردان آمریکا قرار داد و با دست خود پاس ارزشمندی برای آبشار کوبیدن واشنگتن در زمین ایران را مهیا کرد!
رئیس جمهور توجه طلب ایران با چنان گلایه ای به بهترین شکل ممکن به اوباما و مشاورانش سیگنال لازم را داد تا ایشان با عنایت به چنین روحیه ای بوضوح بفهمند راه مناسب برای تحریک احمدی نژاد و رو در رو قرار دادن وی با رهبری و دامن زدن به اختلاف و بحران در ایران مخاطب قرار دادن رهبری نظام توام با کم محلی به احمدی نژاد است.
بی جهت نیست که امروز نیز اوباما بعد از تحریم رسمی بانک مرکزی ایران و موفقیت اش در متحد کردن اتحادیه اروپا در تحریم نفتی ایران و بر هم زدن سامانه اقتصادی ایران، در کانون چنین بحرانی ناگهان و با ظاهر استقبال از مذاکره با ایران اقدام به ارسال پیام برای آیت الله خامنه ای می کند!
بواقع احمدی نژاد با شناختی که از روحیه خود در اختیار آمریکائی ها گذاشت این فرصت را به اوباما داد تا اینک وی زیرکانه ضمن ارسال پیام به آیت الله خامنه ای بخوبی موفق به تحریک رئیس جمهور ایران شود. تحریکی که «بی تحرکی و سکوت» قابل انتظارترین و قابل فهم ترین رفتار متوقع از احمدی نژاد می توانست باشد.
احمدی نژاد با سکوت و بی عملی دو هفته ای خود در قبال بحران در بازار متلاطم دلار و طلای ایران به زبان بی زبانی در حال ارسال این پیغام به رهبری نظام بود:
اگر قرار است چوب تحریم های اقتصادی منتجه از سیاست خارجی و رویکردهای هسته ای نظام که مستقیماً تحت مدیریت رهبری است را دولت «من» بخورد اما نامه و پیغام و پیاز «تحریم کننده» به رهبری داده شود! در چنین حالتی چرا باید از من و دولت من توقع کرد تا برای به سامان رساندن وضعیت اقتصادی و شکستن تحریم ها تشریک مساعی کنیم؟
به زبان دیگر احمدی نژاد بوضوح در حال واکنش به پیغام اوباما برای آیت الله خامنه ای است با این مضمون که:
«همان ها» که مسئولیت کلان سیاست خارجی را به عهده دارند و اوباما نیز به ایشان نامه می نویسد «همان ها» نیز راساً مسئولیت مشکلات ناشی از تحریم های اقتصادی را عهده داری کنند!
علی الظاهر آمریکائی ها بخوبی متوجه این واقعیت شده اند که احمدی نژاد به قدر کافی جسور هست تا برای ارضاء تمایلات جاه طلبانه اش حتی منافع ملی ایران را نیز به بازی بگیرد. لذا می توان این امتیاز را به اوباما  داد که با فراست توانست ضمن ارسال پیغام به آیت الله خامنه ای و تحریک احمدی نژاد از طریق فشار بر نقطه ضعف ایشان خواسته یا ناخواسته احمدی نژاد را وادار کند تا بر خلاف منافع ملی ایران و در تقابل مستقیم با رهبری ایران در راستای منویات خویش کامانه خود، در زمین آمریکا بازی کند!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ـ سرباز سرکش
** ـ اوباما گیج است

۴ نظر:

ناشناس گفت...

ahmadinejad GANDZAD BE MAMLEKAT hala mige bagheye javab bedan

ناشناس گفت...

آيت الله بهجت(ره):
من (برای رهبری) بهتر از ايشان (آیت الله العظمی خامنه ای) سراغ ندارم...

http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=156&catid=45

Unknown گفت...

اخه تا كي ميخوايد اينجوري بين دولت و رهبر فاصله بندازيد- اينجوريش رو نديده بودم-همجور اين بحران اقتصادي رو تفسير كرده بودن غير اينو

ناشناس گفت...

پیرو تصمیمتان جهت کسب اشتراک، ظاهرا تا پایان ماه ژانویه امکان ارسال نظراتمان مقدور است و پس از آن شرمنده ایم! می تونم دفاعي از خودم بکنم؟ من بي دفاعم.

جناب سجادی عزیز سلام
صرف درست یا نادرست بودن نظراتتان مقاله بسیار مفیدی بوده و انسان رو به اجبار به فکر فرو می بره گاهی براستی شایسته حق اشتراکید ;) بقول انیشتین: از میزان حماقت انسانی در شگفتم که کاری که همیشه انجام میداده را انجام می دهد اما در دل به نتیجه ای متفاوت امید دارد.
پس اگه صحت مقاله تان را بپذیرم باید قبول کنیم که اولین اشتباه تخریب چی اجبارا آخرین اشتباه اش نخواهد بود بلکه برای تکمیل جمله فوق باید منتظر ماند!
و با ادبیات آقای احمدی نژاد میشه این سوال رو پرسید آیا یک یا چند تا عاقل پیدا نمیشه که بتونه جلوی اینگونه تصمیماتشو بگیره!؟ در ایران چه خبر است!؟
راستی چرا من هیچوقت مقاله پیچک انحرافتان را فراموش نمی کنم!

ممنونم
saeed1800