۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه

سلمان نجفی!


 شاهین نجفی را به وضوح می توان نماد تعفن یک قشر محسوب کرد که کوشیدند با وحدت لحن و لجن برای خود موجودیت تعریف کنند ولو آنکه چنان موجودیتی برساخته از کثافت کلامی باشد.صرف نظر از فتوای ارتداد صادره بمناسبت ابتذال کلامی اخیر «نجفی» معتقدم وی خیلی پیش تر از این و قبل از «دین» از «انسان» و «انسانیت» مرتد شده و به حضیض حیوانیت سقوط کرده بود.قبلاً در لینک زیر تا حدودی به ابتذال و تعفن کلام وی اشاره کرده بودم

http://sokhand.blogspot.com/2011/04/blog-post_5161.html
اما جنجال اخیر بر سر مبتذل خوانی وی را تا حدودی اگر نخواهم مشکوک تلقی کنم لااقل قابل تامل می دانم
طبیعتاً در آستانه اجلاس مهم ایران با 1+5 در بغداد حفظ فضای آرامش برای موفقیت آمیز بودن این نشست برای ایران حائز کمال اهمیت است لذا حداقل حزم سیاسی ایجاب می کند تا طرف ایرانی اجازه ندهد حریف با پروژه «سلمان رشدیزاسیون سازی» فضای بین المللی را بر علیه ایران بسیج کند و به تبع موجبات باجگیری و تضغیف موقعیت ایران در مذاکرات را فراهم کنند
این نافی مذمت عمل آن جرثومه فساد نیست. اما آسیاب به نوبت!!!

۲ نظر:

عسگری گفت...

متاسفانه «اپوزیسیون» در میان ایرانیان به هر لباسی که باشند مثل «حشیش» می ماند که افراد را خمار از لذت و بی خبری می سازد و آهسته آهسته مشاعر و سلول های مغزی آنان را از بین می برد. شاهین نجفی هم نوع بدخیمی از آنهاست. اما با شما موافقم و امیدوارم اعتنای بیش از حد و قاطعیت زیادی در برابر امثال او اسباب خسران سیاسی و بین المللی کشور و مردم ما نگردد.

عسگری گفت...

متاسفانه «اپوزیسیون» در میان ایرانیان مثل «حشیش» می ماند که علاوه بر خماری و لذت و بی خبری به تدریج مشاعر و سلولهای مغزی شخص را زایل می سازد. شاهین نجفی هم نمونه بدخیمی از این هاست. اما با شما موافقم و امیدوارم زیاده روی در برخورد و قاطعیت نسبت به او اسباب خسران سیاسی و بین المللی کشور و مردم ما را فراهم نیاورد.