ریچارد نیکسون رئیس جمهور فقید ایالات متحده آمریکا زمانی در تبیین نشانه شناسانه از شاخصه های تیپیک کشورش به ظرافت اظهار می داشت:
در آمریکا پول «همه چیز» نیست بلکه «تنها چیز» است!
هر چند این گزاره را می توان در مقام شاخص و شناسه ای محکم از فهم «فرهنگ آمریکائی» لحاظ کرد اما این «تنها چیز» نیز خود مُبدل به دام چاله ای برای سقوط به دامی بزرگ تر در سامانه فکر آمریکائی شده.
با وام گیری وارونه خوانه از سروده «شیخ مشرف الدین شیرازی» می توان «آمریکائی» و «زندگی آمریکائی» را یک لایه عمیق تر از گزاره نیکسون این گونه فهم کرد که در پارادایم آمریکائی:
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به «غفلت بخوری»!
غفلت خواری یا زیست غافلانه اساس و بُن مایه در یک زندگی آمریکائی است.
برخلاف «مولوی» که دغدغه جانسوزش یابش پاسخ به این سه پرسش اساسی بود که:
از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر ننمائی وطنم؟
اما بر خلاف «ایشان» خاستگاه یابی و بستریابی و هدف یابی انسان در تفکر لیبرال دمکراسی آمریکائی جای خود را به یک هُرهُری مسلکی خوش باشانه داده که اهتمام اش صرفاً آن شده که:
اگر زباده مستی خوش باش
با ماه رُخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
نوعی زیست رُباتیک و پروگرام شده بر مدار خط تولید گاو از گوساله!
یک ساختار «گاو پرور» از جنس شطحیات زنده یاد سلمان هراتی:
دنیائی که زیست شناسان رُمانتیکش، سوگوار انقراض نسل «دایناسورند» و در حمایت از نوع خویش «گاو» شده اند!
یک بدویت مُدرن!
ذبح «بهزیستی» در پیشگاه «خوش زیستی»! نظام واره ای فاقد مکانیزم ارزش گذاری بر کنش های فردی و اجتماعی که اصلی ترین قربانی خود را از میانه زنان برگزیده.
1400 سال پیش عرب شبه جزیره در «بدویت خود اتکایش» زن را زنده به گور می کرد و اکنون در بدویت مُدرن آمریکائی، زن را می میرانند و مرده اش را به زندگی سنجاق می کنند!
نوعی ترقی از حضیض «زنده به گوری» تا غمیز «مُرده گردانی». پیش تر زن را جسدی «مستوره در زیر خاک» می پسندیدند و اینک تنها کالبدش، بدنش، تنش و تنها جسدش را «درازکش بر روی خاک» برسمیت می شناسند.
جسدی که شان نزولش منحصر به آن است تا بمثابه «بـُـزـ لاشه»ای در ضیافت بـُزکشی مردان حوزه به حوزه و فصل به فصل به هر سو پرتاب شود و از جسدش و تنانگی جسدش تنها کامجوئی بولهوسانه به اسافل الاعضاء آقایان برساند!
آز آگهی تا آب تنی! و چه زیبا این خریت مدرن را با زرورق «و اینک تو مدرنی» بزک کرده اند!
من برخلاف «آئینه داران» نمی دانم این امپراطوری برآمده بر جهل و غفلت و بلاهت در حال هزیمت هست یا نه؟
اما یک چیز را خوب می دانم و آن این که:
واجب عقلی است تا هر کس به هر اندازه که در توان دارد در تسریع به پایان رسیدن این «امپراطوری غفلت» مسئلت نماید.
۳ نظر:
چرت نگو بابا، لابد شما خوبید که همه رو بدبخت کردید. شما خوبید که میخواهید زن رو بو پستو نگه دارید. برو بابا اصلا ما میخواهیم اونجوری رندگی کنیم شما مرد جماعت دلتون برای ما نسوخته اول تا آخر همه تون منظورتون یکیه روشتون قرف میکنه، پس چرت و پرت نگو.
matne shiva va ziba'ee bod.
khosh type baba mosalmoon,baba azad andish to ke hich kodoom az nazarate mano enteshar nadadi!heyroone edeahat hastam ke faghat edeaye azadi mikoni baba rish baba taahode
ارسال یک نظر