بدنبال بالا گرفتن اعتراضات نسبت به سخنان اخیر ««هاشمی رفسنجانی» مبنی بر آنکه بالغ بر 20 سال پیش طی نامه ای خصوصی به «امام» ضرورت مذاکره و بهبود رابطه با آمریکا را با ایشان در میان گذاشته، مشاهده شد «محسن رضائی» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در توجیه این اظهارات فرموده اند:
آقای هاشمی صرفاً یک خاطره را بیان کرده و نظری به ملاحظات سیاسی امروز بین ایران و آمریکا نداشته اند.(نقل به مضمون)
برخلاف آقای رضائی معتقدم که آقای هاشمی به هیچ وجه قصد خاطره گوئی نداشته و اتفاقاً با قصد و نیت چنان حرفی را مطرح کردند با این توضیح که مخاطب ایشان در بیان آن اظهارات به هیچ وجه افکار عمومی نبود.
بعد از سفر مهم و مشکوک عطاالله مهاجرانی به عربستان (لبخند خدا) و متعاقب نگرفتن «یخ تحریم» انتخابات مجلس نهم توسط سبزها، تصور می کنم هاشمی رفسنجانی در حال بازی کردن با برگ جدیدی در کارنامه سیاسی خود است.
آقای هاشمی صرفاً یک خاطره را بیان کرده و نظری به ملاحظات سیاسی امروز بین ایران و آمریکا نداشته اند.(نقل به مضمون)
برخلاف آقای رضائی معتقدم که آقای هاشمی به هیچ وجه قصد خاطره گوئی نداشته و اتفاقاً با قصد و نیت چنان حرفی را مطرح کردند با این توضیح که مخاطب ایشان در بیان آن اظهارات به هیچ وجه افکار عمومی نبود.
بعد از سفر مهم و مشکوک عطاالله مهاجرانی به عربستان (لبخند خدا) و متعاقب نگرفتن «یخ تحریم» انتخابات مجلس نهم توسط سبزها، تصور می کنم هاشمی رفسنجانی در حال بازی کردن با برگ جدیدی در کارنامه سیاسی خود است.
http://sokhand.blogspot.com/2012/02/blog-post_26.html
قدر مسلم آن است که مخاطب اصلی هاشمی در بیان خاطره مزبور در اولویت کاخ سفید بود. بویژه آنکه در نظر داشته باشیم در خبرها نقل شده «اوباما» مجدداً اقدام به ارسال پیغام به آیت الله خامنه ای در مورد اختلافات دو طرف کرده و شواهد و قرائن می تواند نشان از آن باشد که در صورت عدم بروز حادثه ای غیرمترقبه (که معمولاً در چنین مواقعی «مترقبه» می شود!!!) شاید بتوان شاهد تحولی در مناسبات فی مابین شد. لذا استبعادی ندارد که هاشمی با خاطره گوئی مزبور در حال دادن این پیغام به مخاطب خاص خود است که:
منم طاووس علیّن!
آن کس که از ابتدا طرفدار مذاکره و رابطه با شما آمریکائی ها بوده را در جای دیگری نیابید و واقع بینانه تخم مرغ های تان را در سبدی سرمایه گذاری کنید که بازگشت سودش تضمین شده باشد!
[…]
بهار سال 70 طی مطلبی طنزگونه تحت عنوان «بشنو از نی» و با اتکای بر «نی» نامه مولانا و جایگزینی آن با «نی» انتهای فامیل آقایان سعیدی سیرجا«نی» و محمدجواد لاریجا«نی» و عطاالله مهاجرا«نی» و سعید رجائی خراسا«نی» در روزنامه ابرار و بنقل از مشارالیها نوشتم:
سعیدی سیرجا«نی»:
راه مبارزه با سلطه آمریکا مشت گره کردن و شعار دادن نیست.آمریکا کشوری سرمایه داری است و در نظام سرمایه داری همه موقعیت ها در ارقام مادی خلاصه می شود.
محمدجواد لاریجا«نی»:
اگر رابطه با آمریکا برای ایران مفید باشد وظیفه شرعی نظام است که برای برقراری آن تلاش کند.
عطاالله مهاجرا«نی»:
مذاکره در تاریخ عالم و آدم همواره به عنوان امری بدیهی که نیاز به برهان و توجیه ندارد بکار گرفته شده و ایران و آمریکا نیز می توانند از این طریق مشکلات شان را به بحث بگذارند.
سعید رجائی خراسا«نی»:
اگر ما بنا را بر این بگذاریم که آمریکا همیشه گرگ است و ما همیشه میش این جور در نمی آید. ما باید با آمریکا رابطه برقرار کنیم.
نتیجه:
بشنو از «نی» چون حکایت می کند
از جدائی ها شکایت می کند
کز «واشنگتن» تا مرآ ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
اکنون با پیوستن اکبر هاشمی رفسنجا«نی» به این سلسله می توان «نی ستان» مزبور را تکمیل شده فرض کرد! هر چند با توجه به تاریخ نامه هاشمی به امام اکنون قابل اثبات است که ایشان طلایه دار چنین کاروان و چنین «نی ستانی» بوده اند.
منم طاووس علیّن!
آن کس که از ابتدا طرفدار مذاکره و رابطه با شما آمریکائی ها بوده را در جای دیگری نیابید و واقع بینانه تخم مرغ های تان را در سبدی سرمایه گذاری کنید که بازگشت سودش تضمین شده باشد!
[…]
بهار سال 70 طی مطلبی طنزگونه تحت عنوان «بشنو از نی» و با اتکای بر «نی» نامه مولانا و جایگزینی آن با «نی» انتهای فامیل آقایان سعیدی سیرجا«نی» و محمدجواد لاریجا«نی» و عطاالله مهاجرا«نی» و سعید رجائی خراسا«نی» در روزنامه ابرار و بنقل از مشارالیها نوشتم:
سعیدی سیرجا«نی»:
راه مبارزه با سلطه آمریکا مشت گره کردن و شعار دادن نیست.آمریکا کشوری سرمایه داری است و در نظام سرمایه داری همه موقعیت ها در ارقام مادی خلاصه می شود.
محمدجواد لاریجا«نی»:
اگر رابطه با آمریکا برای ایران مفید باشد وظیفه شرعی نظام است که برای برقراری آن تلاش کند.
عطاالله مهاجرا«نی»:
مذاکره در تاریخ عالم و آدم همواره به عنوان امری بدیهی که نیاز به برهان و توجیه ندارد بکار گرفته شده و ایران و آمریکا نیز می توانند از این طریق مشکلات شان را به بحث بگذارند.
سعید رجائی خراسا«نی»:
اگر ما بنا را بر این بگذاریم که آمریکا همیشه گرگ است و ما همیشه میش این جور در نمی آید. ما باید با آمریکا رابطه برقرار کنیم.
نتیجه:
بشنو از «نی» چون حکایت می کند
از جدائی ها شکایت می کند
کز «واشنگتن» تا مرآ ببریده اند
از نفیرم مرد و زن نالیده اند
اکنون با پیوستن اکبر هاشمی رفسنجا«نی» به این سلسله می توان «نی ستان» مزبور را تکمیل شده فرض کرد! هر چند با توجه به تاریخ نامه هاشمی به امام اکنون قابل اثبات است که ایشان طلایه دار چنین کاروان و چنین «نی ستانی» بوده اند.
ـــــــــــــــــــــــــ
مطلب بالا پیش تر در تاریخ 26 فوریه 2012 در صفحه فیس بوک اینجانب منتشر شده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر