جادوگر شهر «اوز» در رُمان «فرانک باوم» مهابتی تصنعی بود که اقتدار بظاهر خوفناکش، استتاری بود بر ضعیف النفسی و وحشت اش از مسئولیتپذیری و خودباشی در فقدان اعتماد بنفس در کنار شخصیت متزلزش!
شخصیتی تیپیک از محمدرضا پهلوی که به کفایت چنان مهابت پوشالی را همچون «جادوگر شهر اوز» عهدهداری و شمایل گردانی میکرد.
اظهارات صادقانه «عارف عارفکیا» ترانه خوان دربار پهلوی در ويدئوی ضميمه موید بیارادگی و شخصیت نحیف و متزلزل پادشاهی است که در توهم قدرقدرتی بر مزار کوروش بشکلی کاریکاتوری پادشاه هخامنشی را نوید «آسوده خوابی» میداد که «او» بیدار است و در خفا در لهیب بیعملی و بیارادگی و ضعیف النفسی اش میسوخت و در روز واقعه چمدان به دست نخستین کسی بود که فرار را بر قرار ترجیح میداد!
شاهی که ادعای قدرقدرتی داشت و ذلیلانه در خلوت اش ناکامیها و نامبارکی ها و ناتوانیهایش را با استغاثه به خداوند مابازاء میکرد.
محمدرضا پهلوی اشتباه تلخ تاریخ بود که هزینه سنگین شُل وارگی اش را ملتی به گزاف پرداخت و ناگریز آن اشتباه را استفراغ کرد!
#داریوش_سجادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر