پهلویها در ایران فهمی مُعوج و هویتی مُشبک از ایرانیت را نمایندگی میکنند که در مُضیَقترین خوانش ممکن ملولانی شوریده ذهن را تداعی میکند که از سوئی اصرار دارند هویت ایرانی و شخصیت اسلامی خود را «آلامُدانه و روشنفکرانه» فهم و معرفی کنند و از سوئی دیگر در مناسبات فردی و اجتماعی، فردیت و هویتی خرافی و مادون سنتی داشته که همه درکشان از دین مُبدل به «قرآنی» میشود که در مراسم ازدواج «تبرکاً» ملزم و مقید به گرفتن عکس یادگاری با آنند و عقبه فکری و تاجزادههای عقیدتیشان نیز قرآنشان را در قامت شاهمهره دافع چشم زخم و تضمین کننده سلامت «سالکان طریقت» و امنیت «مسافران مترصد به عزیمت» فهم و هضم میکنند!
این پدر و پسر و فرزند (پهلویها) شاخصی از «گیج بودگی» در عرصه اندیشه را عهدهداری میکنند که توالی آن را در سلوک کاریکاتوری و عقبه اجتماعی کسری قابل اعتنا از ایرانیان میتوان بازیافت کرد.
آنگاه که شعور عاملیت به قرآن نباشد، تغییر کاربری و تبدیل آن از چراغراه به «آنتیبادی ملولان» نقطه عزیمت به بیماری تاریخی پهلویسمی میشود که بالغ بر یکصد سال بنام «سکولاریسم» مدرنیته معوج ایرانی را «ادا درمانی» کرده است.
#داریوش_سجادی
این پدر و پسر و فرزند (پهلویها) شاخصی از «گیج بودگی» در عرصه اندیشه را عهدهداری میکنند که توالی آن را در سلوک کاریکاتوری و عقبه اجتماعی کسری قابل اعتنا از ایرانیان میتوان بازیافت کرد.
آنگاه که شعور عاملیت به قرآن نباشد، تغییر کاربری و تبدیل آن از چراغراه به «آنتیبادی ملولان» نقطه عزیمت به بیماری تاریخی پهلویسمی میشود که بالغ بر یکصد سال بنام «سکولاریسم» مدرنیته معوج ایرانی را «ادا درمانی» کرده است.
#داریوش_سجادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر