۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

نوبت شما!

تلویزیون فارسی BBC از بدو تاسیس و به اعتبار مواضع پیدا و پنهانش بر علیه منافع ملی ایران بصورتی طبیعی در کانون خصومت قابل فهم نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت و عموم اصحاب رسانه و سیاست در ایران وقت و بی وقت اهتمام خود را صرف اثبات روند مغرضانه و جانبدارانه این ابزار دیپلماسی دولت انگلستان کرده و می کنند.
بر همین مبنا اخیراً مشاهده شد تعدادی از سایت های وابسته به جناح های اصولگرا بر روال اثبات بی صداقتی و ناراستی این رسانه در امر انتقال خبر و اطلاع رسانی با استناد به یکی از برنامه های «نوبت شما» و اظهارات کاملاً مشابه دو تلفن کننده از دو مکان مختلف در ایران به این برنامه نتیجه گرفته اند که کلیت این برنامه (نوبت شما) از قبل طراحی شده و تلفن کنندگان بر حسب دستورالعمل نوشته شده تظاهر به تماس تلفنی مستقل و آزاد از ایران می کنند.


هر چند جهد بلیغ اصحاب رسانه و سیاست در ایران بمنظور اثبات ناراستی رسانه ای مانند BBC را می توان درک کرد و فهمید اما متقابلاً ایشان نیز موظفند در کوشش راستی آزمائی خود ارزنی از هوش و ذکاوت را نیز برای جبهه مقابل متصور باشند.
قدر مسلم اگر BBC بخواهد تلفن های مخاطبانش را برای اثبات سیاه نمائی از ایران طراحی ومدیریت پشت صحنه کند لابد تا آن اندازه برخوردار از شعور و ایضاً «آی کیو» باید باشد تا دچار اشتباه ارائه دو متن مشابه به دو فرد مختلف و در دو مکان متفاوت در ایران نشود. گذشته از آنکه چنین مچ گیری هائی قبل از اثبات ناراستی و بی صداقتی BBC می تواند موید بهره بری از فرصت یک برنامه زنده تلویزیونی (نوبت شما) توسط مخالفان BBC و طراحی و ارائه دو متن مشابه توسط دو منبع مختلف در آن برنامه بمنظور جعل سند اثبات بی صداقتی BBC باشد.
اینکه BBC در تحلیل نهائی در اردوی دشمنان منافع ملی ایران قرار دارد و همواره در مشی رسانه ای خود بصورتی جانبدارانه اما مستور طراحی خبر می کند نکته پنهان و غیر قابل توقعی نیست.
مدعیان سندیابی از «طراحی خبر» در BBC اگر لااقل با امثال بنده مشورت می کردند بسیار بهتر از ایشان و با مدرک قابل قبول و غیر قابل انکارتر می توانستم چنین اتهامی را مدرک نمائی کنم.
به عنوان مثال در شهریور ماه سال 89 یکی از «ینی چری» های این رسانه با اسم مستعار «داود ایرانی» در صفحه فیس بوک اینجانب گفت و گوئی را دامن زد و در مقام اثبات فضائل خود دو کلیپ ویدئوئی را نیز برای اینجانب ضمیمه فرمایشات خود کرد.
کلیپ نخست ناظر بر حضور تلفنی ایشان در یکی از برنامه های BBC World News بود که مشارالیه در آن نقطه نظرات خود را درباره موضوع برنامه منعکس می کرد. صرف نظر از اظهارات فرد مزبور نکته مهم آن بود که در ذیل آن فیلم و در صفحه فیس بوک ایشان دو نفر نچندان ناشناس اقدام به پیغام گذاری کرده بودند.


ابتدا خانم «پونه قدوسی» یکی از مجریان برنامه «نوبت شما» که بمناسبت حضور ایشان (داود ایرانی) در برنامه BBC World News دچار ابتهاج شده و برای ایشان Bravo صادر فرموده بودند و نفر دوم نیز آقای «ستار سعیدی» مجری دیگری از برنامه «نوبت شما» بودند که ایشان نیز ضمن ابراز «دمت گرم داود خیلی باحال بود»! با تشویق مشارالیه از وی پرسیده: آیا راهنمائی که من قبلاً کردم برایت مفید بود؟ و جناب «ایرانی» نیز پاسخ داده اند:
عالی بود.خیلی كمكم كرد.هم شما هم پونه. با یكی از تهیه كننده هاش كه كلاً رفیق شدم بهم گفت با ایمیل باهام در تماس باش اسمش ... بود.خیلی حال كرده بود من از ایرانم همش بعد از برنامه می گفت امیدوارم اگه كم و كاستی بوده مانع از شركت دوبارت در برنامه نشه ...
اما نکته جالب آن بود که کلیپ دوم ناظر بر حضور تلفنی مشارالیه در برنامه «نوبت شما» بود! حضوری که به قطع و یقین گزینشی و با هماهنگی و رفیق بازی پشت پرده همان کسانی محقق شده بود که پیش تر بابت حضور رفیق شان در BBC World News برای مشارالیه هلهله کرده بودند!


علی رغم چنین سند غیر قابل کتمانی باز هم نباید و نمی توان با استناد به آن «فرمایشی بودن» جمیع تماس های برقرار شده با این برنامه را استنباط و القا کرد. گذشته از آنکه روال کاری چنین برنامه های زنده ای حداقلی از هماهنگی بین مجری و مخاطب را لازم الاحصاء می کند. کمااینکه تا قبل از بایکوت اینجانب در BBC بابت نقد عملکرد آن و عصبانیت قابل فهم دست اندر کاران این رسانه از چنان انتقاداتی، در تمام حضورها و مصاحبه های قبلی که با این رسانه داشتم چند ساعت جلوتر و توسط دست اندرکاران برنامه، استمزاج و هماهنگی قبلی با اینجانب (و قطعاً با دیگران مدعوین نیز) صورت می گرفت که از حیث حرفه ای امری طبیعی و تا حدی هم اجتناب ناپذیر و ضروری است.
اما هر چند جهد بلیغ رسانه ها و اصحاب سیاست در داخل کشور جهت اثبات یا جعل ناراستی BBC قابل فهم است اما به همان مقیاس و به چند دلیل غیر قابل قبول هم می باشد.
نخست آنکه رسانه ها و ایضاً اصحاب سیاست در ایران باید تفطن به این نکته ناخوشآیند اما واقعی داشته باشند که:
شاید پیشتر و در گذشته این رسانه های خبری بودند که در انجام تکلیف و ماموریت اطلاع رسانی، مخاطب عام را هدف خود قرار می دادند اما امروز و عموماً ملاحظه می شود این مخاطب است که رسانه خود را گزینش می کند و ملاک در این انتخاب را نیز قبل از «تغذیه خبری سالم» متوجه «تغذیه خبری مطلوب» می نمایند! یعنی مخاطب بدنبال «تغذیه خبری» نیست بلکه در جستجوی «رضایت خبری» است.
چنین مخاطبانی دوست دارد «آنی را بشنوند» که «دوست دارد بشنود»! اهمیتی هم به صدق و کذب خبر نداده و مهم برای ایشان آن است تا خبر مزبور منطبق با علاقه و میل و طبع و نظرشان باشد!
مانند آن که رجوع مشتری به رستوران صرفاً برای خوردن غذای لذیذ و موافق طبع باشد و سالم و مفید و بهداشتی بودن غذا اهمیتی ثانویه داشته باشد!
بر همین اساس آن مخاطبی که پای تلویزیون لوس آنجلسی می نشینند همان قدر از داده های این رسانه (!!!) رضایت دارد که مخاطب سکولار تلویزیون بی بی سی از تولیدات آن مشعوفند و ایضاً سلطنت طلب های تلویزیون صدای آمریکا. همچنانکه بینندگان «هجویه پارازیت» به همان میزانی از این ابتذال راضی اند که بینندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اسباب رضایت و مسرت شان از تولیدات بصری این رسانه ملی فراهم است.
بنا بر چنین مختصاتی از «کیستی مخاطب» در رسانه است که نگرانی پایوران و اصحاب رسانه در ایران بابت تولیدات ولو مغرضانه تلویزیونی مانند تلویزیون BBC محلی از اعراب ندارد. این واقعیتی است غیر قابل کتمان که مطابق بر اصل «گزینش رسانه توسط مخاطب» تلویزیونی مانند BBC مخاطب خاص و محدود خود را دارد و این رسانه از ابتدا با تعریف مضیق و مشخص از خود در مقام «ارگان اقشار سکولار» تکلیف خود را با مخاطبانش روشن کرده و اهتمام خود را معطوف به یارگیری از میانه اقشاری کرده که از ابتدا خود را در زمین BBC تعریف کرده بودند و خود را ذیل مخاطبان آن رسانه و رسانه های مشابه با آن دانسته و می دانستند. لذا نگرانی داخل کشوری بابت سیاه نمائی ها خبری BBC از ایران محلی از اعراب ندارد چرا که اولاً مخاطبان تعریف و تعیین شده BBC از ابتدا «پذیرفته اند» اخبار ایران سیاه است و BBC در طول چنان «پذیرشی» تنها اقدام به «سرو» خبر مطابق میل مشتری اش می کند. گذشته از آنکه با توجه به بدنه اصلی پایگاه اجتماعی حکومت در ایران که عمدتاً تعلق به اقشار مذهبی و دین ورز دارد لذا تحت هیچ شرایطی ایشان در سبد مخاطبان رسانه ای مانند BBC قرار نمی گیرند تا اینک پایوران در حکومت بابت اثرگذاری اخبار ولو کذب و سیاه نمایانه این رسانه در اذهان عمومی پایگاه اجتماعی خود دل نگران باشند و تا جائی که حکومت برای اثبات ناراستی BBC به بدنه اجتماعی و مورد وثوق و اقبال اش، خود را ملزم به طراحی و سندیابی و مچ گیری از نوع «نوبت شما» بداند.
گذشته از آنکه حکومت در ایران می تواند رسانه هائی مانند BBC را با لحاظ دُزی از حزامت بمثابه فرصتی تلقی کند تا از آن طریق خلاء و فقد انگیزه و عزم خود جهت ارائه خدمات خبری و بصری به آن دسته از شهروندان دین گریز که بصورت طبیعی در سبد اطلاع رسانی ایشان قرار ندارند را از طریق تولیدات بصری رسانه هائی مانند BBC و بصورتی رایگان، خرسند و اسباب تشفی خاطرشان را از جیب دولت اجنبی فراهم کرده و احساس خفقان خبری حاکم بر خرده فرهنگ این اقشار در داخل کشور را با بهداشتی ترین شکل ممکن مُبدل به خوش باشی و انبساط خاطر نمایند.
علی ایحال معلوم نیست آنانکه بر طبل سناریو بودن و طراحی خبر BBC در برنامه هائی نظیر «نوبت شما» جهت ترسیم سیاه نمایانه از وضعیت داخل ایران می کوبند بر فرض صحت چنین ادعائی در صدد اثبات چه چیزی هستند!
یعنی براستی ایشان تصور می کنند هیچ فردی در ایران یافت نمی شود تا بخواهد با استفاده از فرصت و تریبون BBC درست یا غلط و با غلظت و حدت و شدت منویات و اغراض و امیال خود را بدون لحاظ منافع ملی و حتی از موضعی خائنانه در BBC منعکس کند!؟
کشوری که به صورتی تاریخی علی رغم آنکه در بزنگاه های تاریخی برخوردار از صفحاتی درخشان و قابل افتخار از دلیری ها و رشادت ها و جان نثاری های مردمان دین ورزاش می باشد اما هم زمان یکی از برجسته ترین تولیدات و صادرات اش در کنار تنوع و تعدد تولید و صادرات اقلام متنوع صنعتی و فرهنگی و هنری و تجاری «تولید و صدور خیانت» است تا جائی که بالغ بر 200 سال پیش «سر جان کمپل» وزیر مختار انگلستان در توصیف ولو «پُرغـُلو» خود از ایرانیان می گوید:
«از تجربه های گذشته باید دستگیرتان شده باشد که ایرانیان مردمانی پولکی و پست و خود فروشند»!
در این صورت دیگر چه نیاز و لزومی دارد تا رسانه ای مانند BBC متقبل زحمت طراحی سناریو جهت سیاه نمائی از طریق جعل مخاطب شود!؟
اتفاقاً BBC خود راساً و مستقلاً بهترین سند برای اثبات توانائی ایران در تولید و صدور چنان شهروندانی است.
خوب است تحلیل گران و ناظران بی طرف به این پرسش پاسخ بگویند نام جماعتی از ایرانیان که عموماً با هویت سکولار و گارد ملی گرایانه به BBC پیوسته و وقت و بی وقت از ابراز دلتنگی و ارادت و عشق و علاقه به ایران، ارزنی مضایقه نکرده و نمی کنند اما «تقریباً» تمامی ایشان با حجمی سنگین از کبکبه و دبدبه و پُز دانش و ارزش و ملیت و مدنیت و مدرنیت و نبوغ و بلوغ و وطن دوستی و بلکه وطن پرستی و تاریخ دانی و فلسفه خوانی از پیر تا میانه و جوان شان روزی خوار وزارت خارجه انگلستان شده و بصورت رسمی ضمن ترک تابعیت ایرانی و قرائت سوگند وفاداری به قانون اساسی انگلستان و وفاداری به ملکه، تابعیت همان انگلستانی را اخذ کرده اند که سالها آن را لعن و نفرین بابت کودتا علیه مقتدایشان می کرده اند! اکنون چنین جماعتی را در ترمینولوژی های سیاسی با چه عنوانی می توان خطاب کرد!؟
طنز قضیه آنجاست که چندی پیش یکی از اصحاب این رسانه ضمن ارسال پیغامی پر ناسزا به اینجانب مدعی بود که:
تو مزدور جمهوری اسلامی هستی که برای کسب منفعت شخصی و خوشآیند اربابانت در ایران می نویسی!
هر چند مدعی با چنان ادعائی نشان داد که جمهوری اسلامی شناس نیست والی می دانست قطره آبی هم از دست این جمهوری برای چنین خاصه خرجی ها نمی چکد و این پولها یا با اعتماد به «مرد رندها» نصیب امثال خاوری ها می شود و یا سر از برج و باروهای امثال محصولی ها در می آورد. اما بر فرض صحت ادعای ایشان خوبست اذهان بی طرف داوری کنند که اگر جمهوری اسلامی برای تحریرات محررین منسوب به خود، تن خواه گردان دارد در آن صورت کدامیک مذموم است:
اخذ وجه یک روزنامه نگار ایرانی از دولت و حکومت مشروع و قانونی حاکم بر کشورش یا کسب «روزی» صدها روزنامه نگار ایرانی از کیسه دولت های اجنبی با پیشینه خیانت و خباثت و جنایت در حق ملت و کشورشان!؟
براستی هجای شرافت تا این اندازه سخت شده!؟
مگر همان کودتائی که در مرداد 32 برجسته ترین و سیاه ترین خاطره را در حافظه تاریخی ایرانیان از دولت انگلستان رقم زد در خلاء جوشید؟
وقتی جمعی از علی الظاهر شریف ترین و اصیل ترین و ملی ترین اقشار ایرانی با طیب خاطر به رسانه ای می پیوندند که اتفاقاً در معیت جمعی از فواحش و اراذل «شهرنو» مباشرت و مشارکت در امر کودتا علیه مقتدای ایشان را داشت! حال اصحاب قدرت و رسانه در ایران چه اصراری در اثبات تصنعی بودن تلفن کنندگان سیاه نما از ایران در برنامه «نوبت شما» را دارند!؟
برخلاف چنین «جهد بلیغ» و بی دلیلی، پایوران در ایران می توانند از رسانه ای مانند BBC یک فرصت جهت عریان کردن فقد بضاعت اندیشگی روشنفکری سکولار ایرانی را مهیا نمایند.
اینجانب قبلاً و بارها بر این نکته تاکید کرده ام که رسانه ای مانند BBC یکی از بهترین لابراتوآرهای گونه شناسانه روشنفکری سکولار ایرانی را در دسترس کارشناسان قرار داده است. وقتی کارشناسان به راحتی می توانند تک تک برنامه های بصری این رسانه را به عنوان سندی قابل وثوق و اثبات از بی قوارگی و صباوت اندیشه روشنفکری سکولار ایرانی در شبکه های داخلی ایران پخش و توسط کارشناسان اقدام به گونه شناسی آسیب شناسانه این اقشار و اندیشه های ایشان کنند در آن صورت کمال بلاهت است تا این فرصت جایگزین مچ گیری های نازل و بلاوجهی مانند «مشابه خوانی در برنامه نوبت شما» شود!


۱ نظر:

ناشناس گفت...

dorod br shoma
nang o khari br khaenan be mardomeh azezam ke ba sakhti ba in khaenan mobarezeh mekonand