اظهارات نامتعارف حسن روحانی در همدان بشکل محسوسی نشان از شدت یافتن نگرانی ایشان از احتمال شکست در انتخابات دارد و به همین منظور ظاهرا ایشان عزم خود را جزم کرده تا روزهای آخر تبلیغات انتخابات را با شاذگوئی و از طریق دامن زدن به دوگانه «دیو و دلبر» تا حد امکان اقبال عمومی را بنفع خود تغییر دهد.
این که مشارالیه در بخشی از سخنانش در همدان می فرمایند:
اگر شما جوانان در خانه بنشینید، بدانید که در پیادهروهای ما هم دیوار خواهد بود(!) آنها میخواستند پیاده رو زنانه و مردانه ایجاد کنند(!)
چنین شاذیاتی مصداق قابل وثوقی از اهتمام روحانی برای کوبیدن بر طبل دیو و دلبر محسوب می گردد.
اتصاف هیولاوشی به رقیب رویکرد آشنائی است که در دوم خرداد ۷۶ نیز به قوت اعمال شد و در آن تاریخ نیز کمپین انتخاباتی محمد خاتمی مطابق و مشابه اظهارات امروزه روحانی رقیب خاتمی را (ناطق نوری) متهم می کردند که در صورت پیروزی پیاده روها را از طریق دیوارکشی زنانه ـ مردانه خواهد می کند!
شگردی که اتفاقا در آن مقطع موثر افتاد و فضای انتخابات با تلقی دیو سیرتی ناطق و فرشته صولتی خاتمی منجر به برون داد دوم خرداد ۷۶ شد!
تنها نکته مغفول در این میان آن است که جناب روحانی فرزند زمانه خود نیستند و التفاتی به این ندارند که اینک نه معدل شعور سیاسی جامعه ایران هم تراز ۷۶ است و نه ایشان استعداد این همانی سازی از دو گانه «خاتمی ـ ناطق» با دو گانه «رئیسی ـ روحانی» را در بشره خود مشهود دارند.
روحانی توجه به این واقعیت ندارد که «منقار مرغ انجیر خوار کج است»! لذا رویکرد غیر اخلاقی ایشان در هیولا سازی از چهره رقیب فاقد ضمانت اجرا است خصوصا آنکه دوسیه ایشان طی تمام سالهای بعد از انقلاب سازگار با کسانی است که امروز روحانی می کوشد ایشان را هیولا القا کند.
روحانی متوجه نیست اگر دو گانه «دیو و دلبر» در ۷۶ بنفع خاتمی جواب داد بخشی بزرگی از آن اقبال بازگشت به شخصیت فرهنگی خاتمی داشت که برخلاف «سابقه روحانی» عاری از شوائب امنیتی بود.
همین بی التفاتی است که منجر به آن می شود تا دواعی روحانی فاقد اقبال و اعتبار شده و برخلاف تجربه ۷۶ به دل شهروندان ننشیند.
معروف است فردی در بیابان جوانی رعنا را دید و از ایشان پرسید تو کیستی و وقتی پاسخ شنید «شیطانم»! با تعجبی بیشتر پرسید: اما معروف است شیطان شاخ دارد و دم دارد و سُم دارد و خوفناک است؟ شیطان نیز پاسخ داد:
قلم نزد دشمن است هر چه می خواهد می نویسد!
صرف نظر از ملاحت فوق واقعیت آن است بی وقعی به واقعیت های میدانی و تاسی به رویکردهای غیر اخلاقی در رقابت های انتخاباتی آن هم توسط یک ملبس به لباس روحانیت توهین به شعور اجتماعی جامعه و نوعی عوام فریبی مدرن است.
۶ نظر:
شما و همچنین روزنامه کیهان هم که لبه تیز حملاتتان را متوجه روحانی کرده اید . اولا" بنده نمیدانم این سخن روحانی که با این شدت و حساسیتی هم که به نقد آن پرداخته اید متوجه چه کسی یا کسانی بوده ؟ صرف نظر از این که عین واقعیت هم هست . همین مقاومت جوانان بخصوص دردهه 60 بود که اوضاع اجتماعی ایران را بکلی تغییر داد . بنده خود یک شب بعد از کتک خوردن بخاطر پوشیدن یک تی شرت از جمله مهمانان یکی از کمیته های انقلاب در همان دهه بودم . اگر همان مقاومتها نبود چه بسا اکنون در پیاده روها هم دیوار مردانه - زنانه کشیده بودند ! فعلا" همانقدر که روحانی برای بهبود اوضاع اقتصادی و رفع تحریمها تمام تلاش خود را کرد . کافی و قابل تحسین است . ما انتظار معجزه از ایشان را نداشته و نداریم . خاتمی که وقت خود را با گفتگوی تمدنها برای دنیائی گرسنه در سازمان ملل متحد تلف کرد ، احمدی نژاد هم با مطرح کردن هولوکاست حساسیت نسبت به فعالیتهای هسته ای ایران را بالا برد .
حضرت سجادى،
من مناظره تلويزيونى را در اينترنت ديدم و متأسف شدم از چند جهت. نخست سطح و بى ربطى پاسخ ها كه به اتهام زنى تلف شد و اين شامل همه نامزدها بود. هيچ يك از انان برنامه كاملى برأى مسائل مبتلابه منتشر نكرده اند وهمه قولى را مى دهند تا رأى بياورند. متاسفانه در پارتى بازى، و دزدى هاى نجومى روحانيت بى تقصير نيست و بخش عظيمى از انان امپراطورى مالى بپا كرده اند و هنوز لباس پيامبر به تن دارند. دستگاه قضايى ماهم در محاق پارتى بازى دچار كمبود اعتبار است. نتيجه اين شده است كه تاريخ را بميل خود باز نويسى مىكنيم تا در قدرت بمانيم و يا صاحب قدرت شويم. همه مشاهير ايرانى متهم اند بجز روحانيون ما كه صد البته همه پاكند و سر آمد همه علوم اما جرائت قبول مسوليت خرابيها در ايران را ندارند. حالا فرض كنيد همين روحانيت صادقانه به اشتباهاتش اعتراف كرده و تصحيح عمل و مسير كند؛ باور كنيد انسجام ملى، اميد به اينده، اعتماد بنفس و شكوفا يى ايران سر به آسمان خواهيد ساييد. چرا بجاى بازنويسى دروغين تاريخ، از اشتباه گذشتگان عبرت نگيريم و كار خوبشان را نستاييم؟ چه أشكال دارد مثلا بد و خوب مصدق را باهم ببينيم؟ چه ضررى دارد كه خدمات و اشتباهات اميركبير و يا مشروطه را با هم ببينيم ؟ چرا بايد اشتباهات تاريخي را بخاطر قدرت طلبى ناديده بگيريم وهمان را تكراركنيم با علم به اينكه مردم عادى بهاى سنگين آن را خواهند پرداخت. زمان شاه هزار فاميل داشتيم و آلان دوهزار فاميل! اما اين بار دين مردم هم در معرض انهدام است! همين آقاى محمد رضا خاتمى چون از خانواده روحانيون است در سپهر سياسى ايران قدرتنمايى ميكند، يعنى دمش بجايى مطمئن وصل است وإلا چپوقش را چاق كرده بودند. آرزويم اينست به اين مسائل بنيادى بپردازيد و سيستم سياسى را پالا يش داده، اثر در خورى بجاى بگذاريد. با اين سيستم سياسى كنونى مىترسم دست آخر مثل شوروى سابق شويم. اين راهم بگويم من از موضع ضديت نمى گويم بل از سر درد و دلسوزى فرياد مى زنم. موفق باشيد.
جناب ناشناس
با توجه به سوابق "مبارزاتی" شما، فکر میکنم مقالات آقای سجادی اصلا به دارد شما نمیخورد، نظرات شما هم چندان بدرد ما.
جهان
من سوالم از شما جناب سجادى اينكه در ايران همه مسولند و خطا كرده اند و دروغگو غير از اقاي خميني و خامنه اي؟ آقاى خامنه اي ٢٨ سال قدرتمدترين فرد بوده ولي هنوز "ميگه مسولين بد عمل كردند!" يعنى ايشون خودش رو مسول نميدونه! شما هم خودتون رو به كوچه علي چپ ميزيند گو اينكه واقعا مملكت ٣٤ سال گل و بلبل بوده الان روحاني خرابش كرده! اصولا به ايا به نظر شما غير از خامنه اى در اين كشور انسان درستكار و توانا و دانا وجود دارد؟ لابد آقاى رييسي كه معلوم نيست از كجا يك دفعه ظاهرش كردند؟
پسر خوب! اونهایی که گرفتن کتکت زدن، دهن ما رو هم آسفالت کردن ولی تو هنوز نگرفتی که کی به کیه توی این مملکت؟!!
مگه اون موقع کمیته دست همین آقای کروبی نبود؟!
مشکل طیف وسیعی از جامعه ما اینه که واقعا واقعا واقعا فراموشی سیاسی دارن یا واقعا بیخبرن.
آقای جهانگیری برمیگرده به قالیباف میگه شما با مرحوم هاشمی چه کردید ؟!
بابا اونهایی که هاشمی رو نابود کردند، همین اصلاح طلب ها بودند! همین حرفایی که الان روحانی در مورد احمدی نژاد میزنه، اون موقع اصلاح طلب ها در مورد هاشمی میزدن . بلکه ده برابر بدتر . وقتی آخرای ریاست جمهوری خاتمی فهمیدند که دیگه کارشون تمومه، دوباره رفتن زیر عبای هاشمی چنبره زدن. بابا کتاب عالیجناب سرخ پوش و کتاب عالیجنابان خاکستری رو مگه همین اکبر گنجی ننوشت علیه هاشمی که چاپ هم شد در دولت خاتمی ؟!! مگه اکبر گنجی از دار و دسته اصلاح طلب ها نیست ؟!!
یا در باب رابطه با آمریکا که آقایان اصلاح طلب امروز یقه پاره میکنند که این ارتباط با آمریکا و کدخدا برقرار شود، مگر با تسخیر لانه جاسوسی نبود که این ارتباط قطع شد ؟! خب چه کسانی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند ؟! مگر همین کسانی نبودند که امروز مثلا اصلاح طلب هستند ؟! عکس جناب آقای عباس عبدی روی دیوار سفارت آمریکا هنوز وجود دارد ، جناب اصغرزاده میدان دار فتح سفارت آمریکا بوده اند ، خانم ابتکار مترجم گروه بوده اند و خیلی های دیگر از همین اصلاح طلب ها !
حالا مدعی پرچم داری رابطه با آمریکا شده اند !
عجب !
واقعا هم این جماعت، اصلاح طلب اند و بدنبال اصلاح گندهایی هستند که خودشان به انقلاب زدند !!!
حضرت محسن،
درست گفتى. من ان كتاب را خوانده ام و همينطور مقالات بسيارى در حمايت اكبر پونز. متاسفانه همه جناحها مشكل دارند. نمى دانم كى به عنوان يك ملت مى توانيم بد و خوب افراد را يكجا برأى عبرت ببينيم ودچار نسيان نشويم. توده مردم زير فشاروفساد اقتصادى له مىشوند وكسى برنامه كارشناسى جز نوكرى غرب و يا پول پخش كردن بين مردم ندارد! خدا بهمه ما رحم كند.
ارسال یک نظر