۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه

آقای دیهیمی، شما شلتاق می فرمائید!


آقای «خشایار دیهیمی» در مقام یک روشنفکر سکولار اخیراً طی مصاحبه با مجله «کتاب هفته» و به سنت مالوف روشنفکرهای سکولار مبنی بر آنکه «ما تافته جدا بافته ایم»!!! ضمن تخطئه دکتر علی شریعتی و جلال آل احمد و متهم کردن ایشان به دروغگو بودن، در مقام دفاع از خود و روشنفکران سکولار فرموده اند:
((همين الان به من روزنامه بدهند. «شرط می بندم» روزنامه بدهند به اسم خشايار ديهيمی، اگر تيراژ همه اين روزنامه ها را نگرفتم لعنت به من. چهار صفحه هم بيشتر درنميآورم. فحش هم نميدهم، کاملاً قوانين عرفی و شرعی را هم رعايت ميکنم. ولی انتقاد ميکنم. انتقاد بسيار صريح.))
منظور آقای دیهیمی آن است که روشنفکران سکولار چون روزنامه یا تریبون ندارند علی رغم آنکه حرفی برای گفتن و توانی بالا برای جذب مخاطب دارند اما بدلیل آنکه فضای حرف زدن از ایشان مضایقه شده، اندیشه های مشعشع شان مهجور مانده!
یک نفر سلام بنده را به ایشان برساند و بنمایندگی بفرمایند:
برادر بزرگوار شما یا عوام فریبی می فرمائید یا مخاطب تان را سفیه فرض کرده اید! بقول همان «جلال» آدم اگر حرفی برای گفتن داشته باشد حرفش را اگر برود با ذغال بر روی دیوار یک طویله در روستاهای اطراف خلخال هم بنویسد مخاطب خود را پیدا می کند و جهانی می شود و در غیر این صورت در تمام نشریات معتبر دنیا هم که بنویسید اما خالی از محتوا بنویسید نتیجه همین روشنفکری سترون و عقیم و خالی از محتوا خواهد شد.
جناب دیهیمی این شعارها را اگر در دهه 60 می دادید شاید خریدار داشت اما الان که هر نو قلمی هم می تواند با یک کلیک در سرتاسر جهان حرف های خود را (اگر حرفی داشته باشد) در پهنای اینترنت جهانی کند فرمایشات شما قبل از بیان حقیقت «شلتاق» است!!!
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/05/141316.php

۱ نظر:

عسگری گفت...

اصلی ترین اشکال کسانی چون آقای دیهیمی همین قالبی اندیشیدن شان است. ایشان خودشان را مرید و پایبند لیبرالیسم یا نئولیبرالیسم می داند و کسانی چون فریبرز رئیس دانا سوسیالیسم را چاره تمام دردها می دانند و مابقی جامعه روشنفکری ایران هم اکثرا عاشق قالبهای ساخته شده توسط اندیشمندان خارجی هستند. روشنفکر بودن هم در نظر ایشان دارای قالب معینی است که با آن افراد را اندازه می گیرند و حکم به روشنفکر بودن یا نبودنشان می دهند. درحالیکه روشنفکری امری شناور و انعطاف پذیر است و هر صاحب اندیشه ای را می تواند شامل شود. درد روشنفکران ما این است که چشم مرکب ندارند و فقط به یک سری مسائل اهمیت می دهند و خیلی چیزها را با بی خیالی کنار می گذارند. متناقض گویی هم از ویژگیهای آنان است که نمونه اش همین نکته است که شما به آن اشاره کرده اید. اگر اینترنت نبود مصاحبه ایشان اینقدر بازخورد پیدا می کرد؟

ممنون