فواد صادقی از مسئولین سایت آینده و از مقربین و ملتزمین به رکاب آیت الله هاشمی رفسنجانی روز یکشنبه 28 مهر ماه در مقام تببین چیستی و چرائی «افشاگری مطبوعاتی» بر کرسی افتاء نشسته و ضمن مصاحبه با روزنامه منسوب به آیت الله هاشمی (قانون) با استناد به تجربه افشاگری ماجرای هتل واترگیت توسط «روزنامه نیویورک تایمز»! فرموده اند:
«افشاگری دو نوع است کور و آگاهانه و در افشاگری آگاهانه اطلاعات بدلیل منافع ملی باید محرمانه بماند اما در مورد سایر بخشهای اطلاعاتی نباید رانت اطلاعاتی در اختیار نهاد و گروه خاصی باشد چرا که این خلاف شفافیت رسانه ای است ... در مقابل جریان مافیایی و رانتی ممکن است که از افشاگری کور حمایت کند چرا که این نوع افشاگری می تواند امنیت ملی کشور را به خطر بیندازد و رقبای آن کشور از این مسئله سود می برند»
نکته حائز اهمیت در این مصاحبه آنست که اولاً روزنامه قانون «صادقی» را «فعال رسانه ای و روزنامه نگاری که خود در فضای رسانه ای ایران به افشاگری شهره است» معرفی کرده. این در حالی است که روزنامه نگار مزبور علی رغم شهرت جهانی رسوائی واترگیت هنوز نمی داند این روزنامه «واشنگتن پست» بود که ماجرای واترگیت را کشف و دنبال کرد علی رغم این این افشاگر سرشناس جا به جای این مصاحبه بارها برای روزنامه نیویورک تایمز که روحش هم از این ماجرا خبر نداشت، اعتبار صادر می کند!!!
گذشته از این فواد صادقی همان کسی است که در اوج رقابت های انتخابات ریاست جمهوری اخیر ناگهان از آستین خود نوار یک مکالمه تلفنی را کشف و بیرون داد که مطابق آن:
« احمدی نژاد طی تماس با رهبری در فردای انتخابات سال 88 اذعان داشته رای وی 16 میلیون بوده و به دستور رهبری 8 میلیون بر آرای وی افزوده اند و اگر صلاحیت مشائی تائید نشود نوار مزبور را به مردم ارائه می کند»!!!
ظاهراً جناب صادقی در آن مقطع در سودای رئیس جمهور شدن مقتدایشان تا آن اندازه جو ایشان را گرفته بود که در تشخیص مرز افشاگری کور و آگاهانه دچار کم سوئی شدند!
در همان مقطع ذیل مقاله «دوئل سه نفره» اذعان داشتم:
هر چند انتشار خبر مجعول «برخورداری احمدی نژاد از نوار مکالمه تلفنی اثبات کننده تقلب در انتخابات سال 88» بموقع تکذیب شد اما نفس جعل و انتشار این خبر آن هم توسط سایت «بازتاب» با مسئولیت فردی بنام «فواد صادقی» که از شیدائیان و جان نثاران «هاشمی رفسنجانی» محسوب می شوند به صراحت نشان داد که هاشمی به استعداد جمیع سواره نظام و پیاده نظام و میلیشیای ملتزم الرکابش خود را مهیای بازی خطرناک و در عین حال سرنوشت سازی می کند که برخوردار از ریسک بالائی است.
مهم آن است که مختصات خبر مزبور آن گونه تنظیم شده بود تا از آن طریق بتوان افکار عمومی و عقول عامه را متقاعد کرد که:
اولاً ادعای تقلب در انتخابات سال 88 صحت داشته!
ثانیاً در این تقلب همه مسئولیت متوجه رهبری نظام است!
تا از این طریق هاشمی ابتکار عمل در نبرد سیاسی در دستور کارش با آیت الله خامنه ای را در دست گرفته و بتواند خود را در افکار عامه، قهرمان سنگر نخست رویاروئی با «رهبری متقلب» معرفی کند که قدر خیرخواهی ها و به قدرت رسیدنش توسط ایشان را بجا نیآورده و نمی آورد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر