۱۳۹۲ مهر ۲۸, یکشنبه

آزادی اندیشه «بی اندیشه» نمی شه!





دکتر محمود سریع القلم اخیراً و در خصوص ضرورت بسط آزادی اندیشه در دانشگاه اظهار داشته اند:
«متاسفانه در جامعه ما در دانشگاه، دانشجو حق ندارد مانند بقیه فکر نکند»
بموازات ایشان آقای اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در اظهاراتی مشابه ابراز داشتند:
«محيط کلاس های درس بايد محيط تبادل نظر باشد؛ اينطور نباشد که استاد سخن بگويد و دانشجو فقط گوش کند؛ دانشجويان بايد به بحث و تبادل نظر با استاد بپردازند»
هر چند تبادل آرا و تعاطی افکار و تضارب اندیشه در دانشگاه ها ضرورتی لازم و غیر قابل انکار جهت رشد و بالیدن اندیشه است اما به همان میزان نیز نمی توان منکر این واقعیت شد که به اعتبار سخت بودن اندیشیدن و اندیشه داشتن و اندیشه ساختن، گریز از اندیشه و لذت از غفلت نیز خود میانبری است برای مسئولیت گریزی و خود فریبی و رفع تکلیف از اندیشمندانه زیستن!
لذا و برخلاف دکتر سریع القلم باید اذعان کرد غالب دانشجویان در محیط های دانشگاهی اساساً فکری ندارد تا بتوان دغدغه استقلال فکرشان را داشت! و تبعاً به اقتفای فقدان فکر و اندیشه نمی توان حسب تاکید ولو معتبر هاشمی رفسنجانی بی تاب تبادل فکر و نظر ایشان بود!
سالها پیش «هنری کیسینجر» وزیر خارجه سرشناس آمریکا طی سخنرانی خود در خصوص تحصیلات دانشگاهی در دانشگاه های آمریکا ابراز داشت:
«شیوه آموزش در دانشکده های علوم سیاسی دانشجویان را مبدل به خوکچه های آزمایشگاهی کرده که فاقد حداقلی های لازم و کارشناسانه جهت فهم مسئائل بدیهی دنیای سیاست اند»
در دوران تحصیل یکی از بزرگ ترین مشکلات «قالب دانشجویان هم دوره» و نه اساتید با اینجانب و چند تن دیگر از دوستان، مخالفت اینجانبان با شیوه آموزش مبتنی بر تک گوئی استاد و جزوه نویسی دانشجو بود که بالتبع محصول چنین شیوه ای با اتکای بر حفظ کردن جزوه و قرقره آن محفوظات در پایان ترم و نهایتاً اخذ یک مدرک و فرو رفتن در خلسه «من مدرک دارم پس هستم» چیزی جز مدرک دارانی سترون نمی توانست باشد.
واقعیت آن بود و هست که سیستم آموزشی مبتنی بر جزوه نویسی علی رغم فقد بضاعت علمی برخوردار از جذابیت و ضمانت لازم برای قوت قلب دانشجویانی است که در وحشت از جزوه ننوشتن و پروای ایستادن بر پاهای اندیشه و لزوم محاجه و تبادل نظر و غور در دریای دانش و بینش و پردازش و ورز و عمق بخشیدن به استعدادهای دماغی شان، تنها دلنگران چگونگی امتحان موفقیت آمیز پایان ترم شان هستند!
دانشجوی که فکر ندارد و شجاعت فکر کردن هم ندارد. بجای آزادی اندیشه و تبادل اندیشه تنها دغدغه اش در دسترس بودن جزوه و موفقیت در کسب مدرک پایان تجصیل از طریق قرقره طوطی وار محفوظات همان جزوه است.
سیستمی که جبراً محصولش وفور متخصصانی فاقد تخصص است!



هیچ نظری موجود نیست: