۱۳۹۲ شهریور ۶, چهارشنبه

ایران هدف اصلی است، سوریه بهانه است!



گام بعدی تان چیست؟ آقای استوانه!
آنان که شادمانه و رویا اندیشانه انذارهای اینجانبان را تخطئه می کردند!
آنان که وقتی هشدار می دادیم:
«ایهاالناس ! عرصه سیاست عرصه داستان پردازی و آرزو بافی نیست! سیاست خارجی متکی بر قدرت است و بازیگران نظام بین الملل وقعی به خوش بیانی و خوش لباسی و خوش برخوردی رئیس جمهورتان نمی گذارند»
ساده لوحانه پاسخ می دادند:
هیچم نخیر! از اکنون به بعد زندگی شیرین می شود!!!
آقای شناسنامه انقلاب! آقای استوانه انقلاب! آقای پراگماتیسم! که مدام با تعبیر کله شقی از رویکرد سیاست خارجی، نوید آن را می دادی و می دهی که روی کار آمدن روحانی یعنی به سامان رسیدن کار مملکت!؟
آقای پدر انقلاب ! مادر انقلاب! مالک انقلاب! شاید شیدائیان و دلشدگان نمی دانستند اما شما که بخوبی می دانستید در کاخ سفید ترجمه چنان مواضعی با روی کار آمدن روحانی بمعنای موفقیت آمیز بودن تحریم ها و ترسیدن ایرانی ها و مناسب بودن فرصت برای فشار بیشتر بر ایران جهت به زانو درآوردن تهران است!
حالا بفرمائید قدم بعدی تان چیست؟
شما بهتر می دانید ماجرای سوریه با بهانه مبتذل استفاده از سلاح شیمیائی یک بازی خطرناک است که هدف نهائی آن ایران است!
با پول عربستان و شرارت اسرائیل و مدیریت آمریکا کشور در معرض خطرناک ترین وضعیت سیاسی و اقتصادی قرار گرفته!
هر چند ایران از کارت های قدرتمندی در این شرارت محتمل علیه خود برخوردار است و فرصت اشتباه نیز ندارد و رهبری نیز نشان داده مدیریت بحران شان قابل اعتماد است. اما شما چی؟
هنوز مایلید قدرت طلبی خود را با چنان سنت نامیمونی ادامه دهید!؟
اگر آری! گام بعدی تان برای تصاحب قدرت چیست!؟

۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

آقای سجادی
اگر هم گفته شما را کاملا درست فرض کنیم و شخص مورد اشاره شما هم رفسنجانی باشد .
آن رهبر شما که دهها برابر بیشتر مقصر است که کلا با حذف خیرخواهان واقعی مملکت از صحنه سیاسی وضع را به اینجا رسانده . لطف کنید بفرمایید فرد شایسته در بین کاندیدهای ریاست جمهوری از نظر شما چه کسی بوده ؟

داریوش سجّادی گفت...

جناب ناشناس
بحث بر سر کیستی رئیس جمهور نیست همین آقای روحانی بهترین رئیس جمهور می توانند باشند مشروط بر آنکه پدرحوانده آن بازی های قدرت طلبانه را راه نمی انداخت تا در کاخ سفید از روی کار آمدن روحانی استنباط ترسیدن و اثرگذار شدن تحریم ها شود

ناشناس گفت...

واقعیتش این است آقای سجادی که رای به روحانی دقیقا نشانه تاثیر گذاری تحریم ها بود. وقتی مردم را عادت بدهی به اولویت دادن به شکم، وقتی چپ و راست مظاهر تجمل و رفاه جلوی شان رژه برود، وقتی صدا و سیما 24 ساعته تبلیغ رفاه طلبی را بکند، شما نمی توانی انتظار داشته باشی مردم مثل سال های 60 فداکاری بکنند و استقلال مملکت را بر رفاه یکی دو روزه ترجیح بدهند. ما ضربه ای که امروز می خوریم از اشتباهات بیست سال پیش است. ما فرهنگ ملت ایران را عوض کردیم و مسلم در این میان نقش دولت و تفکر شخص هاشمی موثر بوده است.

ناشناس گفت...

دفاع از اسد چه معنایی دارد؟ حتی اگر شیمیایی هم نزده باشد باز 100 هزار کشته به مردم سوریه بدهکار است! حتی اگر آمریکا را شیطان بزرگ بدانیم باز دفاع از اسد کاملا بی معناست.

ناشناس گفت...

, بشار اسد فکر می کرد که توی این بلبشوی سوریه حمله شیمیایی می کنه و بعد هم با استفاده از هیاهوی تبلیغاتی و عوامل رسانه ای اش آن را می اندازد گردن مخالفان! بازی کی بود کی بود من نبودم را اجرا می کند ولی سرنوشت آن کودکان معصوم گریبانش را گرفت. دنیا چندان هم بی حساب و کتاب نیست

ناشناس گفت...

مردم گوسفند و حیوان دست آموز نیستند که عادتشان بدهی یا ندهی
مردم همان دهه 60 هم جوگیر بودند که فداکاری می کردند وگرنه زندگی برای انسان یعنی تأمین هرم نیازها از پایینترین نیازهابه مثابه قاعده هرم تا بالاترین نیازها به مثابه قله و رأس هرم

وقتی یک حکومت که برای سامان دادن به نظام تأمین نیازها به وجود آمده و نیازهای اولیه را فراهم نکند و فقط حواله کند به نیازهای معنوی در حالی که نیازهای پایینتر هرم را نمی تواند تأمین کند قطعا این هرم نمی تواند بی قاعده پایدار بماند

شما هم آقای سجادی بهتر است به جای جوگیری و جوگیر کردن مردم بپذیری که اتفاقا مردم ترسیده اند و تحریمها هم اثر کرده و این اصلا بد نیست چراکه مردم می خواهند زندگی کنند نه جنگ و مبارزه بازی و حکومتی که نتواند از عهده نیازهای مردم برآید فلسفه وجودیش از بین رفته و خواه ناخواه رفتنی می شود

اگر چهار نفر از عقلای قوم فارغ از جناح و حزب و چپ و راست این نکته را فهمیده اند حضرت عالی تلاش نکنید با حملاتتان به ایشان آنها را از مدار عقلانیت دور کنید

س گفت...

سلام
چرا من نمیتونم به اسم خودم کامنت بذارم
وقتی گزینه ی "نام/آدرس اینترنتی" انتخاب میکنم، ارور میده که"

Unknown گفت...

سلام چرا من نمی تونم به اسم کامنت بذارم
وقتی گزینه ی "نام/آدرس اینترنتی" رو انتخاب میکنم و ایمیلم رو هم مینویسم ارور میده که"آدرس اینترنتی باید دارای یک نام میزبان باشد"
ممنون

محمد امین حسن پور گفت...

جناب آقا یا سرکار خانم بی نام
نوشته اید که اتفاقا مردم ترسیده اند.

1- من باب تذکر می گویم که خودمان را تمام مردم فرض نکنیم. نهایتا ما بخشی از مردم هستیم.به فرض محال اگر مدعای شما را بپذیریم مبنی بر اینکه تمام کسانی که به آقای روحانی رای دادند ترسیده بوده و تحریم ها را موثر می پنداشتند، از سوی دیگر کمی از نیم مردم کمتر هم به ایشان رای ندادند. و این یعنی حداقل نصف مردم نظرشان با شما متفاوت است.
متاسفانه احساس خودمردم بینی نه فقط در بعض سیاسیون سطح بالا بلکه در میان شهروندان عادی نیز شایع شده است.


2- اتفاقا از آن جهت که مردم می خواهند زندگی کنند وآسوده باشند، باید کسانی را که مخل این زندگی و آسایش هستند گوشمال دهند و از زندگی شان پرت کنند بیرون. منتها شما نشانی غلط می دهی. آنکه مخل زندگی مردم شده همین ایالات متحد و متحدان داخلی و خارجی اش است که با تهدید و قلدری بساط تحریم های یک جانبه را راه انداخته و چوب لای چرخ زندگی مردم می گذارد.
اگر به زعم چون شمایی وضع زندگی مردم خراب شده، مقصر و باعث و بانی اصلی آن کسی است که می خواهد ایران و ایرانی زنده نباشد.
چرایی این حقد و کینه را من نیز همچون جناب سجادی ناشی از 22 بهمن 1357 و از دست رفتن منافع حکومت متبوعه گاوچران ها می دانم.

ناشناس گفت...

مدل شما هم زیاد جالب نیست .
مرغ گران است . پیاز بخورید . پیاز سه هزار تومان شد . مرگ بخوریم . چشمتان را روی حقیقت می بندید و اوهام پردازی می کنید .جناب آقای سجادی کمی نمی دانم داشتن چه چیزی هم در شما خوب است و به کارتان می آید . همین رهبر شما که شما خودتان او را حسن صباح کرده اید از احمدی نژاد حمایت کرد و حمایت های همه جانبه او مملکت را به این ورطه هلاک انداخته است که داریوش سجادی در آمریکای کثافت و خونخوار و آدم کش درس می خواند و من .... منی که باید بنشینم تا خود خواهی بزرگان شما و نادانی شما و دوستانتان در آن ور آب ها کار ملک را به جایی برساند که با آمدن روحانی خوشحال باشیم . مایی که در کار عبور از خاتمی هم بودیم .
نه جناب آقا . تاختن شما به هاشمی کار درستی نیست . تو خود حجاب خودی .

ناشناس گفت...

آقا/خانم ناشناس
اگر همان افراد به قول شما جوگیر نبودند بچه های جناب عالی الان "سیدنا الصدام" بلغور می کردند و نوامیس مملکت برای ارائه خدمات (!) هر روز می بایست در خدمت جندالعربی می بود.
شما هم اگر سن تان اجازه می دهد زندگی امروز طبقه متوسط ایران را با زمان جنگ مقایسه کنید ببینید الان وضعیت بهتر است یا آن زمان و بعد بپرسید چرا با وجود چند برابر شدن سرانه در آمد و رفاه نسبی اقتصادی، نارضایتی اینقدر بیشتر شده است؟ جوابش را هم بروید از آقایان هاشمی و طرفداران شان بپرسید که رفاه طلبی و مال اندوزی را در بین مسئولین و مردم تبدیل به ارزش کردند و ریشه اخلاقی تمامی ارزش های اسلامی و ملی ایران را زدند.
شما هم اگر اینقدر ساده لوح هستید که فکر می کنید مشکل غرب با ما با یک سخنرانی و انرژی هسته ای حل می شود واقعا نه چیزی از تاریخ معاصر ایران را می دانید و نه ذره ای غرب را درک کرده اید. بد نیست مروری بر زندگی کسانی چون امیرکبیر و مصدق و حکومت های پیش و پس از ایشان بیندازید تا اصول فکری نظام غرب را بهتر بشناسید و درک کنید که این ها جز به ذلت و بندگی و حقارت ملت ها راضی نمی شوند. اندکی هم در احوال کشورهای اطراف چون هند و افغانستان و عراق و فلسطین اگر نظر کنید شاید بهتر منظورم را بفهمید.

ناشناس گفت...

قسمتی از سبد رای روحانی مربوط به افرادی است که از اقتصاد به رنج امده اند و از طرفی هیج ارادتی به هاشمی و دار و دسته ندارند و اصلا وی را ناجی قوم نمی دانند
این افراد هاشمی را مانند کسی می دانند که می گوید:دیگی که برای من نجوشد، می خوام سر سگ توش بجوشه.
اینها می گویند که اگر دولت برای هاشمی نباشد، تیر اهن لای چرخ دولت خواهد کرد.
پس چاره ای نداریم، به جهنم بگذار هاشمی بیاید. هاشمی برای این افراد یک ناجی جهنمی است

ناشناس گفت...

fekr konam begherat h va be namos=h metarsand vagarna sheh hosene shahedeh hagheghat hech vaght nemetarsad , chon be haghaneyateh mazlomaneh jahan eteghad darad va barayash khon medahad
kase metarsad ke be fekreh khosh gozarane va..................... bashad
zendeh bad hagheghat