۱۳۹۵ دی ۲۴, جمعه

ایرباس با خون خروس!


حکایت استقبال از نزول اجلال ایرباس خُلد آشیان و جنت مکان به آسمان ایران قرینه کامیون داران پاکستانی شده که بعد از عمری پس انداز و فروختن طلاجات همسر و قرض گرفتن از رفقا بالاخره موفق به خرید کامیون افسانه ای شان شده و با وجد و بهجت زبان بسته را به هزار زیور می آرایند و تخم مرغ زیر لاستیک هایش می شکنند و خروس در پیشگاهش سر بریده و خونش را به لاستیک هایش می مالند تا به حول قوه الهی سالیان سال چرخش بچرخد و محض احتیاط هم یک آیت‌الکرسی نیز از آینه اش می آویزند و آنگاه با گردنی افراشته افتخار انداختن عکس یادگاری با آن مرکب مُرصع را به در و همسایه می دهند!



مدیران محترم مسئول در صنعت هواپیمائی کشور، مستدعی است کمی تا قسمتی «Take it Easy»
یک فروند هواپیمای زبان بسته از جمعی سفارشات پیش خرید شده تان از ایرباس مملکت فخیمه فرانسه را به میمنت و مبارکی تحویل گرفته اید. دمتان هم گرم. اما دیگر این کلکته بازیهای تان چیست!؟
مثل هر خریدار متشخصی «فروند زبان بسته» را بدون این ژانگولربازی های جلف مآبانه بیندازید در خطوط پروازی مملکت و حالش را ببرید!

این بود معنای پاسداشت عزت ایرانی؟

۲ نظر:

ناشناس گفت...

آخه این هواپیما خیلی‌ با ارزشه. صنعت هسته‌ای کشور را تعطیل کردیم تا اجازه داشته باشیم نفت بفروشیم، هواپیما بخریم و پولدارها سوار بشن حال کنند و ما همگی‌ خوش باشیم!

آقای سجادی، عزت طلبی انقلابی‌ دههٔ ۶۰ با رفاه طلبی امروز سازگاری ندارد. امروز حاضریم همهٔ عزتمان را بدهیم تا در رفاه باشیم.

ناشناس گفت...

اگر هواپيما ساخت ايران بود اينقدر جشن نمي گرفتند.