۱۳۹۵ دی ۲۲, چهارشنبه

بندبازان!


علی (ع) در تبیین چرائی پذیرش خلافت مسلمین می فرمایند: اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگي ستمگران، و گرسنگي مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مي‏ساختم.

به سیاق ایشان و در مقام قلمداری بی مقدار، مُقرّم اگر نبود تعهدی که خداوند از قلمداران گرفته و بابت آن تعهد به قلم و تراوشات قلم سوگند یاد کرده آنگاه ننوشتن در این ایام را مُرجح بر نوشتن دانسته و عنان شتر کتابت را بر کوهان آن کجاوه پُر مصیبت انداخته و روزه سکوت را منطوق مطلوب خود می انگاشتم.

بر این منوال و بر این روال هر چند به احترام ایام تعزیت بابت درگذشت هاشمی رفسنجانی نقد ایشان و نقد عملکرد ایشان را شایسته و بایسته تعویق می دانم اما ظاهراً این شیدائیان متوفآیند که مایل به حفظ حرمت و رعایت شان مرحوم نیستند و با تک مضراب های نابجا و عوام فریبانه، مانع از حفظ سکوت و تامین آرامش لازم برای سوگواری «سوگواران آیت الله» می گردند.

اظهارات غلامحسین کرباسچی در مصاحبه اش با تلویزیون فارسی BBC مصداقی از همین خروس خوانی بی محل و پر مناقشه است که نمی توان و نمی بایست بدون ایضاح از کنار آن گذشت.

کرباسچی در گفتگویش با BBC گلایه کرده که چرا آن «مسمی به رسانه» حق تعظیم «آیت الله» را بجا نیآورده و از زبان عده ای ضد انقلاب مدعی شده «آیت الله» در دوران ریاست جمهوریش نشان داده ارزشی برای توسعه سیاسی و فرهنگی قائل نبوده و اهتمام خود را صرفا معطوف به توسعه اقتصادی کشور کرده!؟

کرباسچی به تَغَیُّر BBC را شماتت کرده که در تعظیم «آیت الله» چشمان خود را بر روی عملکرد فرهنگی معظم له بسته نگاه داشته و مشارالیه در مقام بَیّنه تاسیس «دانشگاه آزاد» و «روزنامه همشهری» را شاخص تقیُّد «مرحوم هاشمی» به الزامات و اقتضائات توسعه فرهنگی کشور معرفی نموده اند!

هر چند اظهارات و دواعی کرباسچی از جهاتی گوناگون مناقشه پذیر است اما مشارالیه قبل از هر چیز بابت دادن فرصت مصاحبه به تریبون وزارت خارجه انگلستان شایسته نکوهش اند که از این طریق در پروسه اعتبار بخشی به یک رسانه مغرض و معاند با تمامیت ایران و جمهوری اسلامی ایران مشارکت کرده اند!

بیرون از اختلاف نظرهای سیاسی با آقای کرباسچی اما نمی توان منکر آن شد که ایشان در منظومه رجال سیاسی ایران برخوردار از شان و شئونی اند که آن شئونات اولا الزامات و اقتضائاتی دارد و ثانیاً شئون مزبور قائم بالذات نیست.

آقای کرباسچی همه منزلت و اعتبار و شان سیاسی خود را وام دار هیمنه انقلاب اسلامی و نظام برآمده از انقلاب اسلامی اند که ایشان را از این فرصت برخوردار کرد تا بتوانند در عداد مسئولان صاحب نام جمهوری اسلامی چهره نمائی کنند.

آقای کرباسچی اعتبار سیاسی خود را از زیر بُته به دست نیآورده تا مجاز باشند به ثمن بخس به آن اعتبار برآمده از اینرسی انقلاب با نشستن مقابل دوربین رسانه های خارجی و معاند با ایران، چوب حراج بزنند!

تفاوتی می بایست بین آقای کرباسچی با اجلافی نظیر «مهدی خزعلی» متصور باشد که در شهوت دیده شدن تن به هر خوش خرامی مقابل دوربین تلویزیون های آمریکا و انگلستان داده و به شعف وعده نشستن مقابل دوربین تلویزیون اسرائیلیان را نیز می دهد با این تُرَّهَة که امام سجاد نیز در مسجد شام و از تریبون یزید برای دفاع از نهضت حسینی بهره بُرد!

زبان بسته تا آن اندازه هم استعداد ندارد تا بفهمد «علی ابن الحسین» مجوز آن را به خود داد تا از تریبون یزید برای اثبات بی صلاحیتی و بی کفایتی دارالخلافه همان یزید بهره ببرد نه آنکه مانند خزعلی مزبور از تریبون دشمنان تمامیت و کلیت ایران و حکومت ایران بالا بروند تا با ایشان و همراه ایشان در پروسه دشمنی با حکومت مشروع و قانونی کشورشان نرد عشق ببازند!

اما سوای این بی مبالاتی غیر قابل اغماض از جانب آقای کرباسچی آنچه که مصاحبه ایشان را از حیث مفهومی قابل مناقشه می کند احتجاج سبک و نحیف المنطق ایشان از مصادیق توسعه فرهنگی در دولت سازندگی است.

آقای کرباسچی در موقعیتی پُز دانشگاه آزاد و روزنامه همشهری را به عنوان مصادیق تقید آقای هاشمی به توسعه فرهنگی می دهند که متوجه نیستند همه اختلافات موجود در حوزه فرهنگ و سیاست با عملکرد «آقای هاشمی» و «حزب کارگزاران تحت امر آقای هاشمی» بازگشت به فهم کاریکاتوری ایشان از مفهوم توسعه فرهنگی و سیاسی داشت.

اساسا مشکل ایشان از فهم ویترینی ایشان در مقوله توسعه فرهنگی و بسط مناسبات سیاسی بین شهروند با حکومت ناشی می شد و می شود. همین فهم ویترینی بود که مانع از آن شد تا دولت کارگزاران به این واقعیت نائل آیند توسعه فرهنگی و سیاسی امری بطئی و زیرساختی است.

وقتی فهم آقای کرباسچی و مقتدای ایشان در دولت سازندگی از مفهوم توسعه فرهنگی و سیاسی فهمی کاریکاتوری باشد برون داد آن طبعاً مبدل به مباهات به سخت افزارهای توسعه فرهنگی و سیاسی در نبود نرم افزارهای آن خواهد شد! و بدین اقتفا نیز «مشارالیهما» با قرار دادن دانشگاه آزاد و روزنامه همشهری در ویترین دولت سازندگی، مراد را حاصل شده فرض کرده و توسعه فرهنگی را محقق شده معنا می کنند.

بالتبع در نبود فهمی استعلائی از مفهوم توسعه فرهنگی «مشارالیهما» ناتوان از این بداهت می شوند که در موقعیتی که عرصه های فرهنگی و سیاسی کشور در سلطه گشتاپوئیسم فلاحیان است آنگاه چه جای بالیدن به دانشگاه آزاد است که دانشجویش حال چه دولتی و چه آزاد مقهور مهابت وزارت اطلاعات دولت فخیمه سازندگی، محروم از حداقل های آزادی بیان و اندیشه در دانشگاه های کشور مانده اند!؟

بالتبع در نبود فهمی استعلائی از مفهوم توسعه فرهنگی «مشارالیهما» ناتوان از این بداهت می شوند که در موقعیتی که عرصه های فرهنگی و سیاسی کشور در سلطه گشتاپوئیسم فلاحیان است آنگاه چه جای بالیدن به روزنامه مخنث و بی خاصیت و بی محتوائی مانند همشهری است و اگر محلی از فخر و مباهات باشد سهم آن نصیب روزنامه کم فروغ «سلام» می شود که رغم فشارهای دولت سازندگی ولو به نحافت چراغ اندیشه و آزادی بیان را با هزینه هائی گزاف ذیل مهابت وزارت اطلاعات دولت فخیمه سازندگی، روشن نگاه داشت!

خیر جناب آقای کرباسچی ـ متاسفانه مقتدای تازه به رحمت خدا پیوسته تان تقیدی عالمانه به مقوله توسعه فرهنگی نداشتند.

شیطنت BBC در تریبون دادن به ضد انقلاب بمنظور اثبات بی وقعی «آیت الله» به توسعه فرهنگی به کنار، اما آقای محمدعلی ابطحی که ضد انقلاب نیست و اتفاقا ایشان و جنابعالی و اینجانب هر سه در ۸۸ در قفای شیخ مهدی کروبی برای ریاست جمهوری ایشان تشریک مساعی می کردیم. حال بگذریم از بنده که دیگر شما و همراهان تان را صاحب صلاحیت برای اصلاحات نمی دانم اما ابطحی که از خودتان است و کماکان در کنار شما و در عداد اصلاح طلبی مورد وثوق شمایان برسمیت شناخته می شوند.

جناب آقای کرباسچی ـ متاسفم که باید به استحضارتان برسانم قبل از BBC این آقای ابطحی بودند که یک روز قبل از فوت «آیت الله» در گفتگو با «تاریخ آنلاین» به صراحت اعلام داشتند در اوج حرکت اصلاحات و زمامداری دولت خاتمی یک روز آقای کرباسچی نزد ما آمدند و به شماتت و بنمایندگی از معرفت عام دولت آقای رفسنجانی ما را نکوهش کردند که: دست بردارید از این شعارهای توسعه فرهنگی و سیاسی! مملکت محتاج اصلاحات اقتصادی است!

خیر جناب آقای کرباسچی ـ متاسفانه مقتدای تازه به رحمت خدا پیوسته تان تقیدی عالمانه به مقوله توسعه فرهنگی نداشتند.

فهم و معرفت آقای هاشمی رفسنجانی از مفهوم توسعه فرهنگی و سیاسی در مقام تشبیه چیزی شبیه فهم خاله سوسکه در پروسه همسریابی بود که همه دغدغه اش در انتخاب همسر شیوه تنبیه کردن و ابزار تنبیه شدنش بود و با اصل تنبیه شدن مشکلی نداشت!

نگاهی به آخرین نماز جمعه مقتدایتان در فردای شهرآشوبی سبزها در تهران بیاندازید. همه حرف معظم له در آن خطبه معروف آن بود که معترضین و مخالفان را آزاد کنید چرا که آبروی مان نزد کشورهای دیگر می رود و از این بابت به آنها مجوز شماتت خود را می دهیم!

می بینید جناب کرباسچی ـ گوهر چنین فهمی از مفهوم آزادی فاقد مبانی معرفت اندیشانه و عاری از عمق معنائی و درک استعلائی در مقوله فرهنگ و آزادی است و از بطن چنین بضاعتی، زکاوتی آزاداندیشانه نمی جوشد و همه دغدغه اش قبل از رواداری مسئولانه، کشورداری آبرومندانه در پروای داوری همسایه است!

جناب کرباسچی!

من حیث المجموع تَغَیُّرتان بابت تذبذب BBC هر چند مسموع است اما به صفت «عدم صداقت تان» مقبول نیست!

این بی اقبالی بازگشت به این واقعیت دارد که این BBC همان BBC بود که سال گذشته تمام قد به حمایت از لیست پیشنهادی مقتدایتان در انتخابات خبرگان و مجلس آمد و بمثابه یک ارگان حزبی همه ظرفیت های خبری خود را صرف تبلیغ شمایان و تشجیع به رای دادن به شمایان در انتخابات کرد و در کمال تَحَیُّـر در آن تاریخ افکار عمومی شاهد کمترین اعتراضی از جانب شمایان به همین BBC نشد مبنی بر آنکه: «اصلا شما خودشو به من چی کار داری!؟»

جناب کرباسچی ـ در عرف عامه چنین رفتاری مصداق بندبازی است که وقتی رسانه دولت اجنبی به حمایت از شمایان برخیزد دچار ثقل سامعه می شوید و یادتان می رود اصحاب BBC خائن اند و وقتی نیز همان BBC پر شالش به جفا به شاکله مقتدایتان بساید آنگاه یادتان می افتد اصحاب BBC خائن اند و مزدور که حرمت مقتدایتان را پاس نمی دارند!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

آفرین