۱۳۹۰ دی ۴, یکشنبه

پایانی خودخواسته!


برگرفته از صفحه شخصی فیس بوکم:
آغاز ثبت نام نامزدهای نمایندگی در نُهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی طلیعه مبارکی است جهت تداوم سیاست ورزی اصلاح طلبانه برای همه آنانی که از 22 بهمن 57 راسخانه تصمیم گرفتند با مشارکت در پروسه تصمیم گیری های کشور مقدرات خود و مملکت شان را راساً عهده داری کنند.
چهار سال پیش در چنین ایامی با توجه به فرصتی که ستاد انتخابات کشور ازطریق اینترنت برای آن دسته از متقاضیان ثبت نام در انتخابات مجلس که در خارج از کشورند فراهم کرده بود شخصاً اما کرهاً !!! و بنا به توصیه برخی از دوستان و بعد از مشاورت با حجت الاسلام کروبی اقدام به ثبت نام در انتخابات مجلس هشتم کردم و خوشبختانه! در مرحله بررسی مدارک بدلیل عدم دسترسی به نسخه اصلی برخی از مدارک درخواستی، عملاً امکان قانونی ثبت نام از اینجانب سلب شد. اما اینکه این حضور را «کرهاً» می دانستم از آن بابت بود که از سال 69 که از وزارت خارجه بیرون آمدم با توجه به تجربه کار در آن وزارتخانه و شناختی که از مباینت بین روحیات شخصی خود با اشتغال در فضاهای اداری پیدا کردم با خود متعهد شدم تا دیگر در هیچ سمت اداری ـ حکومتی عهده دار مسئولیت نشوم. علی رغم این با اصرار دوستان در انتخابات هشتم مجلس ثبت نام کردم و یکی از دلائل آن هم بازگشت به این نکته داشت که اینجانب تنها کسی بودم که برای نخستین بار بالغ بر 12 سال پیش ارائه دهنده این پیشنهاد شده بودم که:
با توجه به صراحت قانون اساسی ایران مبنی بر لزوم برخورداری هر 300 هزار نفر ازشهروندان از یک نماینده در پارلمان و با توجه به حضور گستره ایرانیان در خارج از کشور لازم است ایشان نیز برخوردار از یک یا چند نماینده در پارلمان ایران باشند (مقاله بیست و هشتمین استان ـ 30 بهمن 78) 
علی ایحال آن انتخابات الحمدالله با عدم حضور بنده بخیر گذشت!
اما امروز نیز جای تقدیر از آن دسته از اصلاح طلبان و هر فرد و جناحی در داخل ایران دارد که با حس مسئولیت خود را در معرض انتخاب شهروندان جهت حضور در پارلمان قرار داده اند. با امید به اعمال دُزی از تسامح و خویشتن داری در تشخیص صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان، معتقدم برای آنانی که بنا به هر دلیلی انتخابات را مستقیم یا غیر مستقیم تحریم کردند باید دست تکان داد و خداحافظی ایشان با دنیای سیاست ورزی مصلحانه و قانونی در کشور را هر چند به تلخی اما ناگزیر باید برسمیت شناخت. اما به هر حال بازی با دوستان مزبور یا بدون دوستان مزبور کماکان در اردوی قانون و سیاست رسمی و حضور علنی بین «مردم» و «حکومت مردم» همچنان ادامه خواهد داشت.
ایام تان بکام . خاطرات تلخ و شیرین زیادی را از خود در حافظه تاریخی ایران طی چند سال اخیر بجا گذاشتید . هر کجا هستید و هر کجا رفتید موفق باشید.

ثبت نام تا آخر دسامبر
دوستانی که لطف کرده اند و از طریق ارسال ایمیل خواستار برخورداری از حق اشتراک بمنظور دریافت مقالات اینجانب شده اند ضمن تشکر از ایشان به اطلاع می رساند تا پایان ماه دسامبر فرصت ثبت نام را تنظیم کرده ام. لذا این دوستان اجازه فرمایند بعد از این تاریخ و ثبت نام احتمالی دیگر علاقه مندان جزئیات را خدمت شان ایمیل خواهم کرد. در ضمن مجدد یادآوری می کنم آبونمان مزبور صرفاً شامل دوستان در خارج از ایران است.
آدرس ایمیل اینجانب جهت ثبت نام علاقه مندان
dariushsajjadi@yahoo.com
سابقه مطلب را می توانید در پست «من اشتباهی هستم» ملاحظه فرمائید:http://sokhand.blogspot.com/2011/11/blog-post_25.html

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

یکم :گفته اید که در نامزدی انتخابات شرکت کردم و خوشبختانه!!! در مرحله بررسی مدارک بدلیل عدم دسترسی به نسخه اصلی برخی از مدارک درخواستی، عملاً امکان قانونی ثبت نام از اینجانب سلب شد.
آیاهمیشه در تصمیماتی که میگیرید مایلید موفق نشوید ؟
دویم : گفته اید آغاز ثبت نام نامزدهای نمایندگی در نُهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی طلیعه مبارکی است جهت تداوم سیاست ورزی اصلاح طلبانه برای همه آنانی که از 22 بهمن 57 راسخانه تصمیم گرفتند با مشارکت در پروسه تصمیم گیری های کشور مقدرات خود و مملکت شان را راساً عهده داری کنند.
لطفا بفرمایید کدام پروسه تصمیم گیری . به نظر تصمیمات را قبلا رهبری گرفته اند و به شمای آمریکا نشین که هیچ به من طرفدار سابق نظام هم چیزی نمیرسد جز وعده ی سخت تر شدن شرایط و به اصطلاح شبه ریاضت اقتصادی و یا شعب ابیطالب و وعده بهشت و برنامه ریزی برای ظهور که امیدوارم این یکی اتفاق بیفتد.
سیم : استناد شما به مطالب خودتان ضامن هیچ صحتی نیست . لطفا از ارجاع به مطالب خود و ادعای اینکه : من میدونستم ، من میدونستم پرهیز کنید که مایه خواری سخن است.
چهارم : شما نیز مثل رهبری فقط وقتی به تسامح و تساهل معتقدید که اهدافی مثل بیشینه کردن شرکت مردم در انتخابات را موجب میشود اما نه در وقتی که عیار واقعی دموکراسی هر چند دست و پا شکسته را موجب شود.
پنجم: داستان امام علی را به یاد بیاورید که جز با فشار مردم حاضر به قبول خلافت نشد اگر چه دستور حضرت محمد بود.
من به عنوان کسی که طرفدار اصلاحات است از نمایندگان اصلاح طلب میخواهم نامزد نشوند.
ششم : گفته اید با امید به اعمال دُزی از تسامح و خویشتن داری در تشخیص صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان.
این جمله مرا به یاد چند داستان با مضمونی مشابه میاندازد که در آن انسان (در جایی عقاب)روزگار اوج خود را فراموش کرده است و از انقلاب به منجلاب راضی شده است و از دنیا جز اندکی ترحم طلب نمیکند. البته در آن داستانها قهرمان تلنگری میخورد شما را نمیدانم.
هفتم : گفته اید : معتقدم برای آنانی که بنا به هر دلیلی انتخابات را مستقیم یا غیر مستقیم تحریم کردند باید دست تکان داد و خداحافظی ایشان با دنیای سیاست ورزی مصلحانه و قانونی در کشور را هر چند به تلخی اما ناگزیر باید برسمیت شناخت.
تلخی این کجا بود؟ مگر "حکومت مردم" (البته به قول شما) همین حکومت یکدست را نمیخواست ؟
اصولا آیا شما تلخی در عدم حضور اصلاحات در سیاست ایران میبینید؟
بالاخره شاید این هم به قول شما سانتریفوژ انقلاب باشد که عناصر نامناسب را از دور؟ خارج میکند.
هشتم : گفته اید : اما به هر حال بازی با دوستان مزبور یا بدون دوستان مزبور کماکان در اردوی قانون و سیاست رسمی و حضور علنی بین «مردم» و «حکومت مردم» همچنان ادامه خواهد داشت.
درست گفته اید، اما اگر انتخابات بازی است شایسته نیست در آن شرکت کرد.
در ضمن اگر مردم ایران "حکومت مردم" را به نام دین نخواهند باید چه کسی را ببینند (لابد خدا! که آن هم ممکن نیست). اگر این حکومت ضد دینی بود من وضعیت موجود را طبیعی تلقی میکردم. هر چه باشد خدا ما را تنها نمیگذاشت.
در پایان تسلیت لاریجانی رییس مجلس ایران را برای درگذشت کیم ایل سونگ مایه ننگ خود میدانم ، این مجلس (آراسته به ظاهر دینی)را بی دین میدانم، از شر اینان به خدا پناه میبرم که برای فوت آقای منتظری چنین متنی ننوشتند و برای این کافر ضد دین نوشتند.
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبه ولینا و شده الزمان علینا و وقوع الفتن بنا و تظاهر الاعداء علینا و کثره عدونا و قله عددنا اللهم فافرج ذلک عنا بفتح منک تعجله

ناشناس گفت...

آقای سجادی اگر در بخش "معرفی خود" جنسیت خود را مذکر معرفی نکرده بودید امکان نداشت کسی باور کند که یک مرد میتواند اینقدر بزدل و ترسو باشد که حتی وقتی از آمریکا می خواهد در مورد حکومت ایران اظهار نظر کند اینقدر متوسل به چاپلوسی و تملق گویی شود وقتی امثال تورا با محمد نوریزاد مقایسه میکنم بوی تعفن از شما به مشامم میرسد

داریوش سجّادی گفت...

جناب ناشناس
هر چند پیغام شما اساعه ادب و جسارت به بانوان بود که ایشان را به صفت زن بودن متخلق به خوی بزدلانه و ترسو بودن دانسته اید اما به هر حال بنده نمی توانم مسئولیت اهانات پیغام گذراران را به عهده بگیرم. منتشرش کردم تا شخصاً خجالت بکشید و از جامعه بانوان عذرخواهی کنید

فرزاد گفت...

سلام
آقای سجادی!

در هیچکدام از نوشته های شما تا این حد بی انصافی ندیدم . وقتی حداقل شرایط برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات وجود ندارد این چه حرفهایی است که می زنید . کمی واقع گرایانه تر فکر کنید . بدون شک انتقادات زیادی به عملکرد اصلاح طلبان وارد است ولی انتقاد منصفانه. می دانم حتما وب سایت آقای عباس عبدی را دنبال می کنید نکات آموزشی زیادی در سایت ایشان وجود دارد انتقاداتی منصفانه با دیدی واقع گرایانه.
ما لکم کیف تحکمون؟