۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

صرافتی با تاخیر!


نامه اخیر «حسین کروبی» پسر حجت الاسلام «مهدی کروبی» در واکنش به اظهارات «محمد رضا باهنر» که طی آن آقای باهنر تعریضاتی نسبت به مهدی کروبی ابراز داشته بود، صرف نظر از تندی های آن نامه از یک جهت برای اینجانب حائز اهمیت است.
نکته حائز اهمیت آن بود که ده ماه بعد از انتشار مقاله «دزد سوم» در «وبلاگ سخن» اینک فرزند جناب کروبی به صراحت بر بخش مهمی از آن مقاله صحه گذاشتند!
حسین کروبی در بخش مزبور تصریح داشته که:
««« در انتخابات سال ۸۴ پدرم بیش از ۵ میلیون رای آوردند و آقای احمدی نژاد با اختلاف نزدیک به ۶۰۰ هزار رای موفق به رفتن به مرحله دوم شد که البته دو نیم میلیون از آرای آقای احمدی نژاد متعلق به سه استان بود!! البته بر همگان در آن زمان واضح بود که وزارت کشور دولت اصلاحات می خواست رقیب ضعیفی را مقابل آقای هاشمی به دور دوم برساند، و چشمش را به این تقلب بزرگ بست که بتواند در نهایت آقای هاشمی را رئیس جمهور کند.»»»
اظهارات حسین کروبی هر چند با تاخیری ده ماهه اما در مجموع مؤید این بخش از مقاله «دزد سوم» بود که طی آن مرقوم داشته بودم:
((( ... شاید این طنز تاریخ باشد که احمدی نژاد بصورتی کاملاً ناخواسته توسط کسی موفق به تصاحب کرسی ریاست جمهوری ایران در سال 84 شد که در مقام رقیب در مقابل وی ایستاده بود! و آن کسی نبود جز «اکبر هاشمی رفسنجانی»!
اوج این طنز را نیز می توان در آن دید که همین احمدی نژادی که توسط عقبه هاشمی و بشکلی ناخواسته در تیر ماه سال 84 صاحب کرسی ریاست جمهوری ایران شد 6 سال بعد و توسط همین هاشمی رفسنجانی اما این بار زیرکانه و حساب شده به قوت و سرعت از اوج به حضیض افتاد و اسباب شرمندگی متحدین اصولگرایش را فراهم کرد. ماجرای تقلبی که منجر به روی کار آمدن احمدی نژاد در تیر ماه سال 84 شد بازگشت به خوابی بی موقع داشت که مبتلابه «مهدی کروبی» در شب شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری در دور نخست شد. خوابی که هر چند کوتاه بود اما به تعبیر کروبی منجر به افت ناگهانی آرای وی شد تا جائی که وی را از نفر نخست رقابت موجود بین خود و هاشمی رفسنجانی با جایگاه سومی کشاند و طـُرفه آنکه در کمال ناباوری از میان دیگر نامزدها این «محمود احمدی نژاد» بود که علی رغم «گمنام ترینی» توانسته بود دیگر نامزدها را پشت سر گذاشته و خود را در کنار هاشمی رفسنجانی به دور دوم انتخابات بکشاند! نکته محوری در حرکت سینوسی آرای کروبی و احمدی نژاد بازگشت به این تحلیل ساده اندیشانه در آن بخش از بدنه اجرائی ستاد انتخابات کشور داشت که ضمن انتساب شان به حزب کارگزاران سازندگی در مقام «خوش نیتی» برای کشور! و با توجه به رشد ناباورانه و غیر قابل انتظار آرای مهدی کروبی ترجیح دادند ضمن بالا و پائین بردن چند ده هزار نفری آرا، احمدی نژاد را جایگزین کروبی جهت مصاف با هاشمی در دور دوم انتخابات کنند.
به زعم و تحلیل مسئولین این ستاد که در انحصار کسانی چون «هدایت آقائی» معاون وقت وزارت كشور در ستاد انتخابات ریاست جمهوری دور نهم یا «جهانبخش خانجانی» که هر دو از اعضاء ارشد حزب کارگزاران سازندگی بودند، چنانچه کروبی به دور دوم می رفت یحتمل با توجه به وعده اعطای کمک هزینه50 هزار تومانی که در ایام انتخابات به مردم داده بود به راحتی می توانست در دور دوم بر آراء هاشمی فائق آید. به زعم ایشان و دیگر هم فکران ایشان و دلبستگان به هاشمی رفسنجانی در ستاد انتخابات وزارت کشور، بهداشتی ترین و در عین حال تضمین شده ترین وضعیت برای پیروزی بدون دغدغه هاشمی، رفتن ایشان به دور دوم انتخابات در کنار نامزدی گمنام و بی سابقه مانند محمود احمدی نژاد بود. تحلیلی که در حالت عادی تا حدود زیادی می توانست مقرون به صحت باشد اما آن چیزی که شیدائیان رئیس جمهور شدن هاشمی کمتر بدآن توجه کردند و همین عدم توجه منجر به سورپرایز ایشان در سوم تیر84 شد عدم التفات ایشان به فضای اجتماعی کشور و تلقی عامه از نقش و جایگاه هاشمی رفسنجانی بود.
مُصران بر رئیس جمهور کردن هاشمی در سال 84 بدلیل دور ماندن از فضای واقعی جامعه بويژه غفلت از ذهنیت اقشار آسیب پذیرکه عمدتاً و ناشی از سیاست های متخذه هاشمی در دوران سازندگی و تداوم آن در دوران اصلاحات جامعه فرو دست را بشدت رنجور کرده بود عملاً محروم از آن بودند تا شدت انزجار افکار عمومی اقشار فرودست از هاشمی رفسنجانی را فهم و درک کنند. علی ایحال با تقلب دور نخست انتخابات ریاست جمهوری سال 84 بود که محمود احمدی نژاد ناباورانه و ناخواسته وارد دور دوم انتخاباتی شد که موفقیت اش تحت هر شرایطی تضمین شده بود.
تقلبی که چهار سال بعد مصطفی تاج زاده را تا آن درجه به صرافت انداخت تا بوضوح بگوید:
در انتخاباتی كه من رئیس ستاد انتخابات كشور بودم آشكار تقلب كردند وای به حال این انتخابات كه همه چیز در اختیار خودشان بود وحتی یك نامحرم را به هیئت های اجرائی و نظارت راه ندادند!
هر چند تاجزاده در اظهارات خود طعنه به شورای نگهبان می زند اما قطعاً ایشان نیز نمی تواند از اساس منکر شیطنت دوستانش در ستاد انتخابات وزارت کشور شود!
اظهارات «حسین فدائی» نیز در همین راستا قابل فهم و حائز اهمیت است.
«حسین فدایی» دبیرکل جمعیت ایثارگران سالها بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور نهم، طی مصاحبه با «نشریه مثلث» خبر از جلسه ای داد که آن تشکل با هاشمی رفسنجانی و در آستانه انتخابات نهم ریاست جمهوری برگزار کرده بود و بنا به اظهارات وی در آن جلسه ایشان خطاب به هاشمی گفته است:
این انتخابات در خوشبینانه‌ترین حالت به مرحله دوم می‌رسد و این برای فردی مثل شما خوب نیست. اعتبار سیاسی- اجتماعی‌تان از بین می‌رود، ضمن آنكه ایشان با مقام معظم رهبری مشورت كرده بود و رهبر معظم انقلاب هم آنطور كه نقل می‌شد در توصیه‌ای به ایشان گفته بودند كه مصلحت شما نیست كه وارد انتخابات ریاست‌جمهوری شوید، ولی باوجود این مشورت ایشان به صحنه آمد. آنجا گفتم آقای هاشمی انتخابات ریاست‌جمهوری نهم به مرحله دوم می‌رسد و شما حداكثر با ۲۰‌درصد رای به مرحله دوم راه می‌یابید. ایشان گفت بله قبول دارم كه اگر به مرحله دوم برسد برای من آسیب است. ولی من در سنجش‌ها ۵۷ درصد رای دارم (!) اما آقای هاشمی براساس سنجش كارگزاران این حرف را زد كه مایه و ضابطه علمی ‌نداشت و همانجا به ایشان گفتیم این سنجش دقیق و علمی ‌نیست و در واقع پوست خربزه‌ای است كه كارگزاران زیر پای شما گذاشتند اما ایشان طور دیگری تشخیص دادند و به صحنه آمدند...)))

علی رغم صرافت با تاخیر جناب حسین کروبی به تقلب نسبت به آرای ماخوذه پدرشان در انتخابات سال 84 اما باز مشاهده شد که سایت «بازتاب» که اگر با اکراه بتوان بر دلدلدگی اش نسبت به هاشمی رفسنجانی اغماض کرد اما ارزنی در تنفرش از دولت حاکم نمی توان تردید داشت ناشکیبانه برای استتار آن اجحاف، احساس رسالت توام با عدم صداقت کرده و در مقام انذار به حسین کروبی آورده:
««« اقدام عجیب فرزند کروبی ، طرح ادعای تقلب کردن در انتخابات 1384، توسط دولت اصلاحات برای رییس جمهور کردن هاشمی رفسنجانی است که برای نخستین بار مطرح می شود. این موضوع که ممکن است در انتخابات تقلب شود، آن هم در حد فاصله رای چندصدهزاری که میان احمدی نژاد و کروبی وجود داشت ، مساله ای است که نمی توان احتمال آن را رد کرد و رهبر انقلاب نیز در نمازجمعه 29 خرداد سال 1388 ، احتمال جابجایی در حد چندصدهزار رای در انتخابات ریاست جمهوری را منتفی ندانستند.اما این که دولت اصلاحات متهم به تقلب آگاهانه و سازماندهی شده، آن هم به نفع هاشمی رفسنجانی و علیه کروبی شود، موضوعی است که مطرح کردن آن ظلم و غیرمنطقی محسوب می شود. در درجه اول ظلم به دولت اصلاحات و شخص خاتمی است که از یک سو اهل تقلب نبوده و از سوی دیگر به واسطه حضور شخص وی و وزیر کشورش در مجمع روحانیون و حضور حزب مشارکت در بسیاری از مسئولیتهای دولتی، اگر هم قرار بر تقلب باشد، باید به صورت منطقی به نفع کاندیدای عضو مجمع روحانیون(کروبی) یا کاندیدای حزب مشارکت یعنی معین صورت گرفته باشد، نه هاشمی رفسنجانی که خود مهمترین هدف حمله حزب مشارکت در انتخابات مجلس ششم بود.»»»
بی صداقتی سایت بازتاب در آن است که:
اولاً و در مقام اثبات سلامت انتخابات دور نخست ریاست جمهوری سال 84 متوسل به سلیم النفسی دولت اصلاحات شده در حالی که جناب کروبی با نثری سلیس و صریح صرفاً مدعی چشم پوشی دولت اصلاحات بر آن تقلب و اجحاف شده اند!
ثانیاً آنکه «بازتاب» ناصادقانه چشم خود را بر این حقیقت بسته که در آن تاریخ اختلافی جدی بین مجمع روحانیون مبارز و شخص جناب کروبی در مقام رئیس مجمع ایجاد شده و بود که عمده چنان اختلافی نیز بازگشت به عدم حمایت مجمع از نامزدی کروبی در انتخابات مزبور داشت و بخشی از ایشان به حمایت از هاشمی رفسنجانی رفته بودند و بخشی نیز در اردوی دکتر معین خیمه زده بودند.
همین نارفیقی ها نیز بود که نهایتاً منجر به آن شد تا جناب کروبی اساساً از ریاست و ماندن در مجمع روحانیون مبارز انصراف داده و ضمن خروج معترضانه از مجمع مستقلاً حزب اعتماد ملی را بنیان گذاری کردند.
متاسفانه و ظاهراً سایت بازتاب علی رغم خوش سابقگی در امر اطلاع رسانی و تحلیل، مدت هاست که از ناحیه حُب و بغض های مبتلابه بعد از انتخابات سال 88 و ناآرامی های بعد از آن گرفتار تبارگرائی و قبیله سالاری در فهم و پردازش تحولات سیاسی کشور شده است.

مقالات مرتبط:

هیچ نظری موجود نیست: