تهدید استفاده از حق وتو توسط اوباما بمنظور ممانعت کنگره از تصویب تحریم جدید علیه ایران هنرمندی و سیاست ورزی اوباما را نشان داد که از این طریق توانسته تهدید کنگره را مبدل به بازی تبدیل مخالفت به امتیاز کند و بنوعی از «آب کره گرفته» و اینک توپ را در زمین ایران انداخت تا حال با غرور و منت بطرف ایرانی آنرا بفروشد که:
من برای شما مجبور شده ام با مخالفان در داخل بجنگم و اکنون نوبت امتیاز دادن شماست!
آقایان در داخل یاد بگیرند که تا هر گونه صدای نقد و نظر مخالف و اعتراضی بلند می شود از طریق پناه گرفتن در استراتژی «ننه من غریبم»!!! و «همسایه ها یاری کنید تا من شوهر داری کنم»!!! گله می کنند که اکنون نباید اعتراضی کرد و باید همه با یک صدا پشت سر مذاکره کنندگان اتمی یکدست از ایشان حمایت کنند!
خیر ـ آقای ظریف شما هم می توانستید و هنوز هم می توانید بر موج و برآیند نظرات مختلف و بلکه معترض در داخل نشسته و آنها را مُبدل به اهرم فشار بر طرف مقابل جهت کسب امتیاز نمائید.
درست است که مذاکره بیانیه خواندن نیست در عین حال فن تبدیل «تهدید» به «فرصت» از طریق ذکاوت و فرصت سنجی است.
۲ نظر:
برایم مدت هاست این سوال مطرح بوده که آیا واقعا مسیولین بالای مملکتی از جمله آقای ظریف این نکات ابتدایی و ساده چانه زنی را نمی دانند؟! اگر می دانند که به قول شما چرا به جای استفاده از جریان منتقد داخلی قدرت چانه زنی خارجی خود را بالا نمی برند و تناما تلاش دارند با انواع شیوه ها از جمله اعلام محرمانه بودن مذاکرات (البته محرمانه برای مردم ایران نه خارجی ها!) و جلب حمایت رهبری مخالفان داخلی را خفه کنند. یعنی واقعا این ها بازی پلیس بد پلیس خوب را هم نمی دانند؟یک وقت هایی به خودم می گویم محال است امثال ظریف این اصول ابتداییرا ندانند، لابد یک مسیله پیچیده تری هست که من نمی فهمم.
من جدا و واقعا در این زمینه متحیرم آقای سجادی. شما که بعضا با این ها از نزدیک آشنا هستید و صحبت می کنید جواب من را بدهید.
Hazrate Naashenaas,
Excellent point. You read my mind as I am in awe and shock as why such tactics are not used as a riposte
ارسال یک نظر