۱۳۹۵ دی ۱۸, شنبه

دَبِل عین!


انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ نخستین انتخابات در سطح ریاست جمهوری در ایران است که در آن کلونی «عملگرایان ایرانی تحت پیوند با جهانگرایان آمریکائی» خالی از پشتوانه شده اند.

جهانگرایان آمریکائی ناظر بر کلوب قدرت ـ ثروت مافیائی الیگارشی نفتی و بانکی و تسلیحاتی آمریکائی است که جملگی ذیل هژمونی و سلطه جهانی آمریکا مشق سیاست می کنند.

پیروزی دونالد ترامپ که بیرون از مناسبات قدرت موجود در حد فاصل جهانگرایان «دمکرات و جمهوریخواه» اتفاق افتاد استثنائی است که برای نخستین بار در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بوقوع پیوست. همین بدعت است که تداول قدرت در آمریکا را دچار فترت کرده و از جوار همین فترت است که عملگرایان ایرانی در داخل ایران این بار و در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایران احساس یتیمی می کنند خصوصا آنکه عملگرایان مزبور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بی مبالاتانه و ناشیگرانه و با این برآورد که «هیلاری» پیروز انتخابات است همه تخم مرغ های خود را در سبد این نماینده شاخص جهانگرایان پول سالار گذاشتند.

علی ایحال فترت پیش آمده در پروسه تداول قدرت در کاخ سفید می تواند خبر خوشی برای دمکراسی نوپای جمهوری اسلامی باشد تا این بار بازیگران سیاسی و بالتبع صاحبان رای در ایران بتوانند شاهد انتخاباتی شاداب تر و سالم تر در نبود مدیریت ها و حمایت ها و خاصه خرجی های نامحسوس و از راه دور کلوب قدرت آمریکائیان جهانگرا بنفع سمپات های خود در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایران باشند.

بدین اعتبار پیروزی بر حسن روحانی در ۹۶ یکی از راحت ترین اتفافاتی است که رقیب روحانی با لحاظ دوزی از فراست می تواند محقق کند.

خصوصاً آنکه رقیب اصلی روحانی در ۹۶ «خود روحانی» است که با دوسیه ای نحیف از «برجام بد فرجام» و «اقتصاد لاینحل مانده» محکوم به خود باختگی خواهد بود.
(توضیحات بیشتر در راز دمکراسی)

علی رغم این پیروزی بر روحانی در ۹۶ را نباید و نمی توان از میانه نامزدهای مطرح چشم انتظاری کرد.

هیچکدام از اشخاصی که تا این لحظه نام شان به عنوان نامزد ریاست جمهوری ۹۶ مطرح شده از ظرفیت لازم برای تجمیع آرای شهروندان برخوردار نیستند و اگر با همین اشخاص انتخابات ۹۶ برگزار گردد قطعا روحانی ولو با آرائی حداقلی پیروز مجدد انتخابات خواهد بود.

اما چنین پیروزی بجای آنکه موید کفایت روحانی باشد محصول بی کفایتی رقبای ایشان در جبهه مقابل خواهد بود.

مگر آنکه در ۹۶ فردی به شیوه ترامپ به انتخابات ورود کند و بیرون از جبهه بندی های سیاسی نامسموع و بی مسما و منقضی شده «اصلاح طلبی » و «اصولگرائی» جبهه سومی را با پیشینه سالم و از موضع «عزت ایرانی» و «عدالت اقتصادی» (ع ـ ع) بگشاید و با ادبیاتی نوین و کلامتی وزین فضای انتخابات را مفتون این شعار کند:
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به ‌گمان فتاده در راه یقین
ناگاه بر آورد منادی ز کمین
کی بی‌خبران راه نه آن است و نه این


۲ نظر:

ناشناس گفت...

آقای سجادی فوت آیت الله هاشمی را به شما تبریک می گویم . فکر نکنم هیچکس بیشتر از شما خوشحال شده باشد. امیدوارم کبنه شتری شما تخلیه شود ولی نمی دونم از حالا به بعد می خواهی چی بگی . واقعا بدبخت ملتی که امثال تو روشنفکرانش باشند

ناشناس گفت...

واقعا جای تاسف داره که امثل سجادی باشن روشنفکر. من از دوره خاتمی تا حالا خواننده نوشته های سجادی بودم و کینه و نفرت روزافزون رو تو نوشته های ایشون می بینم. منم بهتون تبریک می گم.
در مورد این متن هم که نوشتین خدا نکنه پیش بینی شما درست دربیاد و دوباره یه احمدی نژاده دیگه کشور رو در دست بگیره