بهترین شکاربانان بهترین شکارچیان سابقند!
بواقع یک شکارچی خوب کسی است که بفراست از طلائی ترین لحظه برای شلیک بموقع و شکار طعمه اطلاع دارد هم چنان که بخوبی می داند چه زمانی نباید ماشه را چکاند و تیر به خطا زد.
در نگاه و تحلیل مستند مزبور(بیست و چندم خرداد) بخوبی به ادعائی که در مقاله «مُـرده خواری با ژاژخایان» مطرح شد می توان ارجاع کرد.
یارگیری یک موسسه خبری از میانه مشتی جوان احساساتی و زاویه دار با کلیت نظام مستقر در ایران محصولش همین واریته های بظاهر مستندی می شود که پخش آن:
ـ اولاً بشدت لطمه زننده به موسسه ای می شود که بیرون از تبعیت اش از دستگاه دیپلماسی انگلستان بزرگ ترین اعتبارش مستندهای ارزشمندش در میانه محافل تحقیقاتی و دانشگاهی است.
ـ ثانیاً پخش چنان واریته جهت دار و یک جانبه ای عملاً موجبات تنزیل و تخفیف آن موسسه مدعی رسانه بودن را تا حضیض تریبون یک جریان خاص سیاسی شدن، فراهم می کند.
اما نکته مهم تر در مورد این «مستند نما» همان نابلدی و ناتوانی تهیه کنندگان جوان آن بود که نتوانستند بفهمند برای شکار طعمه بدترین لحظه شلیک را انتخاب کردند تا جائی که نه تنها گلوله شان به هدف اصابت نکرد بلکه صدای شلیک نیز اساساً در هیاهوی انتخابات در ایران گم شد.
برای فهم این بی مبالاتی باید ماجرا را از فردای رد صلاحیت آقایان هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشائی مورد بازبینی قرار داد.
بیرون از چرائی رد صلاحیت این دو اما نفس این عمل منجر به آن شد که فضای انتخابات در ایران از یک آرامش مناسب و مفید برخوردار باشد.
حضور هاشمی رفسنجانی در کنار اسفندیار رحیم مشائی در انتخابات به اعتبار لواحق و حاشیه هائی که پیرامون ظرفیت های سیاسی این دو شکل گرفته بالقوه تا آن درجه استعداد داشت تا فضای انتخابات در ایران را بحرانی کند و طبیعتاً فضای بحرانی آرمانی ترین وضعیت برای گل آلود کردن بمنظور صید ماهی مراد توسط سایه نشینان و حرامیان بود.
همین فضای بالنسبه آرام و منطقی در انتخابات دور یازدهم (بعد از حذف شدن هاشمی و مشائی) موید بی سلیقگی و غیر حرفه ای بودن شکارچیان در کمین نشسته در بی بی سی فارسی بود.
بواقع ایشان بعد از حذف دو نامزد مزبور و ایقان به آنکه دیگر نمی توان چشم انتظار وضعیتی خارق العاده و بحرانی در انتخابات پیش رو در ایران بود. نابلدانه و در بدترین زمان ممکن واریته «بیست و چندم خرداد» را از لوله دوربین BBC شلیک کردند تا شاید از این طریق و با بازتولید خاطرات شهرآشوبی های سال 88 بتوانند موج انتخاباتی در ایران را با القای بحث تقلب در انتخابات سال 88 تحت الشعاع قرار دهند.
«مستندی» (!) که هیچ چیز جدیدی (تاکید می شود: هیچ چیز جدیدی) برای ارائه نداشت و تنها تمامی ادعاهای ضعیف البنیان قبلی را با زبان تصویر و بعد از چهار سال بازگوئی و بازنشر می کرد که از شدت تکرار و قلت استدلال مهوع شده است!
مجریان پروژه مزبور آن قدر هم در شکار خود نابلد بودند که صرف نظر از فقد محتوا، بدترین زمان را نیز برای پخش «واریته» خود برگزیدند و درست در روزی که در فضای انتخاباتی ایران همه چشم ها با هیجان و اشتیاق متوجه مناظره سیاسی نامزدها در تهران بود اقدام به پخش آن «تراژدی مسمی به مستند» کردند.
زمان ناشناسی خام سرانه ای که منجر به آن شد تا سرمایه گذاران بر روی آن «واریته» بدون کمترین برداشت و بازتاب و فایده سرمایه خود را بر باد رفته ببینند و کمترین سود و بهره و نصیب و تاثیر از این واریته نیز نصیب شان نشود و اساساً تمامیت آن واریته در هیجانات ناشی از رقابت های انتخاباتی در ایران گم شود.
چیزی که کُلنی «ناراحتان» در خارج از کشور از دیدن آن محروم مانده اند آن است که بیرون از توهمات و شیدائی ها و نفرت های ایشان، زندگی در ایران با همه افت و خیزهایش جریان دارد و بعد از 34 سال مردم بدون توجه به «خیال اندیشی های ناراحتان» واقعیت و ماهیت و جنس دمکراسی منبعث از انقلاب اسلامی شان را پذیرفته و در آن «دایره» در حال بازی کردن اند! نه دایره های تجویزی و تصنعی و بخیه ای و غیر بومی مطمح نظر ناراحتان ومتوهمان و خودباختگان و بی هویتـآن!
بقول «مرضیه مرحومه» (!) چاره ای نیست تا برای التیام زخم عشق شکست خورده این «خود کردگان لاتدبیر» و «ورشکستگان به تقصیر» و «فراموش شدگان در تبعید» این ترانه را بازخوانی کرد:
عاشقان را بگذارید بنالند همی.
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید.
من نگویم که به حرف دل من گوش کنید.
بهتر آن است که این «قصه» (!) فراموش کنید.
۷ نظر:
بدبخت موش مرده
اومدی توی سایت کفار از جمهوری اسلامی خونخوار دفاع می کنی! ساندیس خور برو از سایت رهبر زر بفرست. برو با ساندیس وضو بگیر. اگر یک جو جرات داشتی نظر را آزاد می گذاشتی
بالاخره خدمت تو و امثال تو می رسیم آشغال
برادر شجاع و ناشناس!!!
اتفاقاً در میانه سایت کفار نشستن و از جمهوری اسلامی دفاع کردن هنر است و لذت بخش. دلیری در پناه و میانه یاران و متحدان که شجاعتی ندارد . لذت بخش میان مجانین نشستن و آنگاه ایشان را دست انداختن است!!!
با سلام: جناب سجادی , برای یک بار هم که شده می شود نظر خود را پیرامون این دستگاه بنویسید و ویژگیهای مثبت ان را بیان نمایید شاید ما هم بفهمیم ؟نگاهی به امارهای دولتی ونه تبلیغات ادمهای برانداز ادم را از زندگی سیر می کند. خدا رحمت کند پدر شما را.
Wow. BBC supporters are so brave they like to remain anonymous and yet offer insults. I doubt they have any thing else to offer others! I say, you are much smaller than mice to make threats! I hasten to add, I have no intention of insulting mice; they are useful creatures and don't work for BBC for a pittance!
Hazrate Sadjjadi,
Please ignore these anonymous thugs. don't let the buggers get you own!
Ayyaam Bekaam
zendeh bashe razmadeh
ارسال یک نظر