۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه

اسب های چوبی!



تحلیلی از آرایش سیاسی محتمل در ایران در صورت عدم حذف هاشمی رفسنجانی از عرصه انتخابات ریاست جمهوری
از آنجا که شخصاً و از 8 ماه جلوتر ضمن پیش بینی ورود هاشمی رفسنجانی به انتخابات ریاست جمهوری بنوعی پیش بینی توام با توصیه خود را جهت رد صلاحیت ایشان به بهانه کبر سن به شورای نگهبان داده بودم لذا اینک کمترین تردیدی ندارم که رد صلاحیت ایشان به بهانه بالا بودن سن، ظاهر سازی آبرومندانه ای بود تا از این طریق هاشمی رفسنجانی را با بهداشتی ترین شکل ممکن از عرصه نامزدی انتخابات حذف کنند. (نگاه کنید به مقاله خیز بلند هاشمی)
حذفی که در صورت انجام نشدن و ماندن هاشمی در انتخابات تا آن اندازه استعداد داشت که کشور را طی چهار سال آینده بنا به فروض زیر مواجه با بحران امنیتی کند!
فرض نخست:
پیروزی هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 تقریباً تضمین شده بود. این پیروزی نه تنها تضمین شده بود بلکه هاشمی را در کانون یک سونامی آراء از اقبالی حداکثری و معنادار برخوردار می کرد.
فرض دوم:
بخش غالب آرای مکتسبه هاشمی در انتخابات مزبور به اقشار و طبقات و افراد زاویه دار با کلیت جمهوری اسلامی تعلق می گرفت که قبل از حُب علی انباشته از بُغض معاویه بودند و به اعتبار خطبه های نماز جمعه 29 خرداد سال 88 رهبری که صراحتاً رویکرد های احمدی نژاد را از هاشمی به خود نزدیک تر توصیف و معرفی کردند اینک در انتخاباتی که هاشمی نامزد شاخص آن بود این اقشار از این فرصت برخوردار می شدند تا برای دهان کجی به رهبری هم که شده به کسی رای دهند که آیت الله خامنه ای مخالفت خود با رویکردهای سیاسی و اقتصادیش را اعلام کرده بود.
فرض سوم:
هاشمی پیروز در انتخابات به اعتبار آرای ماکزیممی مکتسبه اش از این فرصت  برخوردار می شد تا همان طور که مایل بود خود را در قواره یک منجی و بمنظور بسامان رساندن کشتی به زعم ایشان طوفان زده کشور، به حکومت و مردم تحمیل نماید و از اعتبار این منجی نمائی بصورت غیر مستقیم رهبری و کلیت نظام را تحت فشار قرار دهد که: اقبال ماکزیممی مردم به من بمعنای ادبار ایشان از رویکردهای رهبری است که پیش تر و صریحاً مخالفت خود با رویکردهای من را در نماز جمعه اعلام کرده بود.
فرض چهارم:
هاشمی همان طور که دکتر صادق زیبا کلام به درستی اظهار داشتند در سیاست خارجی بدنبال کسب سرمایه گذاری خارجی است و دغدغه صدور انقلاب و آرمان های فراملی انقلاب و اسلام را ندارد. لذا از این منظر برخوردار از جاذبه نزد غربی هائی است که طی 35 سال گذشته بیشترین دل چرکینی را از مواضع انقلابی و سازش ناپذیر و مبارزه جویانه رهبر سابق و فعلی ایران داشته اند. (نگاه کنید به مناظره دکتر زیبا کلام)
فرض پنجم:
وجود همین جاذبه در هاشمی برای غربی ها کافی است تا هاشمی از این طریق بتواند غربی ها را مجاب کند تا جهت تقویت هر چه بیشتر موضع و وزن خود بمنظور تحت فشار قرار دادن و متقاعد کردن رهبر و کلیت حکومت در پیروی و تن دادن به راهکارهای مطمح نظرش از ایشان (غرب) یک جایزه بگیرد!
فرض ششم:
محققاً بهترین جایزه برای تحقق فرض پنجم آن بود تا هاشمی با بدست گرفتن ابتکار عمل در پرونده اتمی ضمن مُجاب کردن غربی ها در ضرورت دادن یک جایزه به خود با چنین امتیازی، پرونده اتمی ایران را ظفرمندانه به نام و امضای خود مختومه کند. اختتام پر افتخاری که از ناحیه خاصه خرجی غربی ها (بویژه ایالات متحده) می توانست هاشمی را از قامت «منجی» بر کرسی «قهرمان اتمی» ایران بنشاند! (نگاه کنید به پانوشت)
فرض هفتم:
هاشمی در قامت «قهرمان اتمی» آنک تا آن اندازه برخوردار از نفوذ و اعتبار و پایگاه اجتماعی شده بود تا بتواند از سوئی با اعطای مجوز سرمایه گذاری غربی ها در ساختار اقتصادی ایران و پائین کشیدن فتیله انقلابیگری ایران در خارج از کشور و فاصله گرفتن از بحران سوریه و کم رنگ کردن حمایت ایران از حزب الله لبنان و مسئله فلسطین اولاً دین و خاصه خرجی غربی ها را جبران کرده و از سوی دیگر به اسم اعتدال و پراگماتیسم، رهبری ایران را در تنگنا و تحمیل رویکردهای سیاسی ـ اقتصادی خود قرار دهد تا بدینوسیله ادعای سال 2005 پسرش (مهدی) در مصاحبه با USA Today را مبنی بر آنکه «اگر پدرم رئیس جمهور بشه ولایت فقیه را تشریفاتی می کند» را اثبات کند و هم چنین از قبال سرمایه گذاری غربی ها در ساختارهای اقتصادی و زیر بنائی ایران و بالتبع تزریق رفاه و رفع تنگناهای اقتصادی از این طریق پایگاه اجتماعی خود را در برابر رهبری و بدنه ایدئولوژیک و انقلابی ایران تقویت نماید.
فرض هشتم:
فرجام محتوم و طبیعی چنین «جورچینی» قهراً به یک رویاروئی سخت و غیر قابل انعطاف بین نیروهای انقلاب و سیاهی لشکر هاشمی منجر می شد. نوعی «گورباچوفیزه» کردن انقلاب از طریق هاشمی با این تفاوت که برخلاف شوروی دهه 90 در جبهه مقابل هاشمی نیروهای ایدئولوژیک و مسلح و جان نثاری قرار دارند که می توانند چنان رویاروئی را به چالشی خون چکان بکشانند.

***
علی ایحال ظواهر امر موید آن بود که در صورت ماندن هاشمی در عرصه انتخابات همه فروض بالا مهیای بازی بزرگ بود. خصوصاً چنانچه ادعای اخیر موجود در فایل صوتی افشا شده از اظهارات «حجت الاسلام محمود نبویان» صحت داشته باشد که در خلال سفر غیر مترقبه «خاویر سولانا» سخنگوی وقت اتحادیه اروپا به ایران در خرداد سال 88 (یک هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری) ایشان با چراغ سبز اوباما آمادگی آژانس انرژی اتمی جهت پذیرش همه درخواست های ایران را بصورت Non–paper به مسئولان ایرانی ابلاغ کرد اما یک هفته بعد وقتی توسط مهدی هاشمی پیغام پدر به غربی ها رسید که «مذاکره نکنید و صبر کنید و با پیروز انتخابات که مائیم وارد مذاکره شوید» غربی ها پشت پا به توافقات اعلام شده خود زدند!

گذشته از آنکه فرای اظهارات حجت الاسلام نبویان مکالمه در دسترس «مهدی هاشمی» با یک کارتونیست مقیم کانادا نیز بوضوح مستند لابی پسر هاشمی جهت افزایش تحریم های اقتصادی علیه ایران بمنظور بسترسازی بازگشت «منجی» را پرتو آمائی! می کند.




لذا با فرض صحت ادعائی حجت الاسلام نبویان و با استناد به اظهارات مهدی هاشمی در مکالمه با کارتونیست مزبور، استبعادی ندارد که این بار نیز با سیگنال «طرف ایرانی»! غربی ها کماکان چشم انتظار پیروزی نامزد مطلوب خود در انتخابات ریاست جمهوری ایران مانده بودند با این تفاوت که یگانه فرض مغفول در این میان آن بود که نه هاشمی رفسنجانی و نه طرف های غربی تصور آن را نیز نداشتند که طرف ثالث قید دندان لق را زده و اساساً صلاحیت هاشمی رفسنجانی را برای شرکت در انتخابات رد کنند! (نگاه کنید به مقاله مدیریت بحران) به همین دلیل بود که طرفین متحیرانه تا آخرین لحظه از طریق دامن زدن به افکار عمومی و قرار دادن هاشمی در هاله مظلومیت امیدوار به صدور حکم حکومتی آیت الله خامنه ای جهت بازگرداندن هاشمی به عرصه انتخابات بودند (نگاه کنید به دو مقاله بازی بزرگان و هاشمی هاشمی است)
بی جهت هم نیست که این امیدواری تنها تا بعد از سخنرانی آیت الله خامنه ای طی ملاقات با نمایندگان مجلس ایران در روز چهارشنبه هشتم خرداد 92 دوام آورد و بعد از سخنان آیت الله خامنه ای و ریختن آب پاکی بر دست امیدواران به حکم حکومتی با ابراز تشکر ایشان بابت «قانون پذیری نامزدهای رد صلاحیت شده» آخرین امید غربی ها به حضور هاشمی در انتخابات از بین رفت.
بعد از این سخنرانی بود که غربی ها با «زبان بی زبانی» به هاشمی رفسنجانی پیغام دادند «بر روی اسب مرده سرمایه گذاری نمی کنند» و در کمتر از ده ساعت بعد از اظهارات رهبر ایران «وندى شرمن» معاون وزیر امور خارجه آمریکا در گفتگوى اختصاصى با تلویزیون بى‌بى‌سی فارسى و در اقدامی فاقد سابقه از لغو تحریم‌ فروش تلفن همراه و کامپیوتر به ایران خبر داد و گفت که آمریکا همچنین در پی رفع موانع فروش مواد غذایی و دارو به ایران است!
اقدامی که در عرف سیاسی می تواند حامل این پیام حاکی از حسن نیت آمریکائی ها باشد که «صدای انقلاب شما را شنیدیم»! اما این کمال ساده اندیشی است چنانچه دولتمردان ایران از این واقعیت غفلت کنند که چنین بدعتی از جانب طرف آمریکائی قبل از آن که مظهر لطف ایشان باشد می تواند بمعنای اهدای «اسب های چوبی» کاخ سفید به ایرانیان باشد تا بدینوسیله و از طریق نفوذ ابزار تکنیکال جاسوسی خود به ایران، از دست دادن سرپل های اطلاعاتی خود در ایران بعد از «مهره سوخته شدن هاشمی رفسنجانی و عقبه سیاسی ایشان» را جبران مافات نمایند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطالب مرتبط:
مناظره دکتر زیباکلام
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/53837
مصاحبه مهدی هاشمی با روزنامه یو اس ای تودی
http://usatoday30.usatoday.com/news/world/2005-02-06-rafsanjani-interview_x.htm
اظهارات حجت الاسلام نبویان
https://www.khodnevis.org/article/51725

پیغام محرمانه جان کری به هاشمی رفسنجانی؟
پایگاه اطلاع‌رسانی "wnd" آمریکا در خبری از حمایت رسمی کاخ سفید و پادشاه عربستان‌سعودی از کاندیداتوری ‌رفسنجانی در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران خبر داد.
این پایگاه خبری آمریکایی نوشت: در روز جمعه سوم ماه مه‌2013 پیامی محرمانه به وسیله آقای «م ـ ش» رابط سفارت عربستان در تهران مستقیما و کتبی به آقای هاشمی رفسنجانی در تهران رسیده است، پیامی که از سوی وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا آقای جان کری و با توافق ضمنی پرزیدنت اوباما به هاشمی رفسنجانی ارسال شده است.
در ادامه این خبر آمده است: این پیام محرمانه به دلایل خاص و با در نظر گرفتن شرایط فعلی حاکم بر انتخابات در ایران از طریق سفیر آمریکا در ریاض پایتخت عربستان‌سعودی، آقای جیمز اسمیت، به صورت کاملا محرمانه و مکتوب به آقای سعودالفیصل وزیر خارجه عربستان‌سعودی در اول ماه مه‌2013 تسلیم شده است.
پایگاه اطلاع‌رسانی "wnd" درباره مفاد این نامه آورده است: این پیام که با امضای رسمی وزیر خارجه آمریکا بوده مراتب پشتیبانی حکومت پادشاه و دولت عربستان سعودی و همچنین رئیس‌جمهور آمریکا پرزیدنت اوباما و دستگاه دیپلماسی ایالات متحده آمریکا را در صورت انتخاب شدن ‌رفسنجانی به مقام ریاست‌جمهوری و باز شدن راه مسالمت‌آمیز و گفت‌وگوهای معقول دیپلماتیک را برای زدودن غبار اختلافات سیاسی تهران -واشنگتن با میانجیگری جدی ملک عبدالله و سعودالفیصل به آیت‌الله رفسنجانی ابلاغ کرده‌اند.
در ادامه این خبر آمده است: در پیام محرمانه ارسال شده به آیت‌الله رفسنجانی عنوان شده واشنگتن و ریاض با درک کامل اوضاع سیاسی و اقتصادی و معیشتی مردم در ایران و باور بر انحرافات تاکتیکی 2 دولت احمدی‌نژاد در عرصه داخلی و خارجی که باعث یخزدگی و دور شدن ایران و ایرانیان از جامعه جهانی شده است، واشنگتن و ریاض بر اصل و فهم دیپلماسی فعال و برابر دوطرفه کاملا باور دارند و این باورمندی می‌تواند با حضور مهره‌ای همچون هاشمی‌رفسنجانی در راس هرم قوه مجریه ایران با سرعت زیاد یخ‌ها را ذوب و باعث گرمی روابط بین‌المللی چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه اقتصادی و چه در تردیدهای نظامی و دستاوردهای هسته‌ای ایران شود.
این خبرگزاری همچنین آورده است: این پیام رسما و کتبا از سوی وزارت خارجه سعودی به هاشمی نوشته شده است و تصویر پیام اصلی کاخ سفید که پیامی از سوی آقای جان کری وزیر خارجه آمریکا بوده به نامه سعودالفیصل الصاق و به هاشمی‌رفسنجانی از طریق سفارت عربستان تسلیم شده است. خبر ارسال پیام جان کری به هاشمی در حالی منتشر شده است که پیش از این نیز برخی مقامات آمریکایی به صورت تلویحی از کاندیداتوری رئیس دولت سازندگی حمایت کرده بودند.
حتی منابع غربی سعی کرده‌اند از هاشمی تصویری کاملا هماهنگ با سیاست‌های غرب ترسیم کرده و پیروزی او را بهترین سناریوی مورد نظر غرب در انتخابات ایران تصویر کنند.



تاریخ انتشارـ ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲
باشگاه خبرنگاران

لازم به ذکر است خبر بالا بلافاصله از جانب دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی تکذیب شد:
به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران، دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، خبر پایگاه اطلاع‌رسانی آمریکایی «WND» مبنی بر پیغام محرمانه جان کری به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که در برخی سایت‌های داخلی نیز بازنشر یافته را تکذیب کرد.
توضیحات دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح ذیل است:
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری متأسفانه برخی رسانه‌های مغرض داخلی با اعتقاد به اینکه هدف هر وسیله‌ای را توجیه می کند و بدون توجه به منافع و مصالح ملی کشور و صرفا با هدف تخریب و بدنام کردن رقیب انتخاباتی خود علاوه بر خبرسازی و شایعه‌پراکنی داخلی از منابع معاند و ضدانقلاب خارجی نیز کمک گرفته و بلندگوی مطامع و اهداف سوء رسانه‌های مغرض و معاند خارجی می شوند.
هر چند از رسانه‌های خارجی انتظاری جز دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران نمی رود ولی تأسف‌انگیز اینکه چرا برخی رسانه‌های داخلی بلافاصله از اخبار منتشره در منابع خارجی که به مذاق سیاسی و جناحی آنان سازگار است استفاده کرده و بلندگوی آنان می شوند.
سؤال اساسی از این رسانه‌ها اینست که آیا حاضرند همه اخبار این رسانه‌‌ها علیه همه مسئولان و نظام جمهوری اسلامی ایران را پوشش داده و باز تکرار کنند؟!
دفتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با ابراز تأسف از اقدام ضدانسانی و اخلاقی اینگونه رسانه‌های داخلی که بلندگوی رسانه‌های معاند ضدانقلاب می شوند و تکذیب شدید این مطلب، حق قانونی خود را برای پیگیرد حقوقی این موضوع و برخورد قانونی با رسانه‌های خاطی محفوظ می دارد.

هیچ نظری موجود نیست: