۱۳۹۲ آذر ۲۶, سه‌شنبه

حلوا حلوا گفتن!




جناب سجادی ـ من در مقطع لیسانس و فوق از دکتر سریع القلم درس های بسیاری آموخته ام. او تئوری اندیشه غربی را خوب فهمیده و با نیازهای درونی ما بومی کرده است. خودم در فرهنگ سیاسی مردم ایران کار کردم کتاب های او در خصوص فرهنگ سیاسی و نخبگان حاکم و مسایل توسعه و رابطه ایران جدید و شرایط نظام بین الملل ؛ بسیار واقع بینانه است. کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی او بسیاری مورد توجه قرار گرفته است . چون براساس نیاز جامعه ماست. تعجبم از شماست با آن ادبیات با مهندس موسوی و دکتر سریع القلم سخن می گویید؟؟!!
پاسخ:
دوست گرامی این که شما در مقطع لیسانس و فوق لیسانس از ایشان درس های بسیاری آموخته اید این دلیل بر برخورداری ایشان از یک ایده نوین یا اثرگذاری وی با اتکای بر یک تئوری یا دکترین بکر سیاسی در جامعه دانشگاهی ایران نیست. به عنوان مثال فردی مانند دکتر سروش چه با آرا و نظرات ایشان موافق باشیم یا مخالف در مجموع ایشان نام خود را در تاریخ سیاسی ایران مهر کرد و نظریه «قبض و بسط تئوریک شریعت» بنام ایشان در ایران مبدل به یک «برند» شد. در اینجا درستی یا نادرستی آن نظریه محل نزاع نیست و هر اندازه که آن نظریه انتقاد هم داشته باشد اما یک چیز را نمی توان انکار کرد که سروش با خلق آن نظریه یک جریان اندیشگی را بنام خود در ایران دامن و سند زد.
اکنون آیا شما می توانید برای سریع القلم لااقل در ابعاد کوچکتر استنادی ناظر بر خلق یک نظریه نوین و بدیع و جریان ساز در حوزه علوم مکتسبه اش ارائه دهید. ایشان به شهادت کتب و مقالاتشان تنها یک مترجم و سخنگوی خوب در بیان نقطه نظرات مبانی توسعه سیاسی غربی هایند!
در ضمن بنده در مطلب قبلی در خصوص ایشان معروض داشتم:
اظهارات دکتر سریع القلم «مسموع» است اما ظاهراً علی رغم صراحت ایشان مبنی بر آنکه:
«انسان‌های عمیق كه با مطالعه دست‌کم پنج هزار‌ كتاب به مرحله استنباط می‌رسند، دارای مدارهای خاكستری در ذهن و تجزیه و تحلیل هستند! ... ما هزاران نفر را داريم كه دكترا دارند، اما يك پاراگراف انگليسي نمي توانند بنويسند»
علی رغم چنین صراحتی متاسفانه دکتر سریع القلم با وجود تسلط به زبان انگلیسی ظاهراً ناتوان از نوشتن یا بیان یک پاراگراف به زبان مادری شان هستند!
همه حرف ایشان بنوعی همانی است که پیش تر اینجانب نیز با بیان و لسان و خط النثری بهداشتی بر آن ابرام ورزیده و می ورزم مبنی بر آنکه:
«جمیع علاقه مندان به حوزه سیاست نباید و نمی توانند از این ضرورت غفلت کنند که شرط ورود و تضمین سلامت نفس یک عنصر سیاسی در حوزه سیاست یا برخورداری از اشرافیت مالی است و یا تخلق به اشرافیت اخلاقی است»
متاسفانه مشکل تاریخی چنین روشنفکرانی ناآشنائی با فرهنگ و زبان و هویت خودی است.
هر چند تصریح اینجانب بر اشرافیت مالی یا اخلاقی جهت حضور در سیاست نیز ارزنی نباید و نمی تواند افاده معنای نشستن بر کرسی تبختر و فروختن فخر به مردم خود باشد!
چنان اشرافیتی صرفاً می تواند صرف روئین تنی و تضمین نلغزیدن فرد در مواجهه با درب باغ سبز همتایان اجنبی بکار آید.


۲ نظر:

میلاد گفت...

سلام
مقاله "ستون فقرات نظری دولت یازدهم" نوشته دکتر پرویز امینی (از شاگردان سریع القلم) درآمدی بر نقد افکار ایشون هست .

سال 88 که جامعه شناسان و مترجمان خوبی مثل سریع القلم در لاک سکوت بودند این پرویز امینی بود که نه تنها یک پاراگراف بل یک کتاب کاملا علمی برای آن وقایع نوشت ...
موفق باشید

ناشناس گفت...

به آقای دکتر سریع القلم بفرمایید جناب آقای "دکتر" روحانی در مصاحبه با سی ان ان با هزار زحمت یک جمله انگلیسی هم به درستی نتوانستند بگویند چه برسد که بخواهند یک پاراگراف انگلیسی بنویسند. با احتساب این نظریه جناب "دکتر" روحانی بهتر است به جای ریاست جمهوری به کلاس زبان تشریف ببرند.