محمد عطریانفر عضو شاخص و موسس حزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه با «آرمان» به سنت رائج این نشریه طی تبلیغ آقای هاشمی رفسنجانی و بمنظور رفع اتهام از معظم له بابت اشتهار به ترویج اشرافیت و مکنت سالاری ابراز داشته اند:
آقایهاشمی رفسنجانی به یك بیماری و یك ناهنجاری اخلاقی اساسی اعتقاد داشت و خودش اولین پرهیز كننده از آن بود. آن ناهنجاری این بود كه آقایهاشمی رفسنجانی به شدت از «ریا» پرهیز داشت. اگر ایشان در تعطیلی روز عاشورا به سد لتیان یا كیش می رود، در خاطراتش می نویسد و هیچ ابایی ندارد! اگر امروز چلوكباب خورده، می نویسد! امروز سوار چنان ماشینی می شود، می نویسد! چون می گوید چرا خودمان را در پرده ای از ابهام قرار بدهیم كه مردم تقدیس كنند!؟ بگذاریم مردم ما را ببینند. (*)
عصاره تکلم بدون تکلف آقای عطریانفر اذعان به این صراحت است که ضمن «رعیت» مفروض انگاشتن ملت بر سر ایشان «منت هاشمی» را گذاشته و بقاعده ملت را بدین امر بشارت داده که: رعایا جای گلایه ای نیست و ثناگو باشید که «آیت الله» اهل سالوس نیست!
جناب عطریانفر رغم فراست شناخته شده شان ظاهراً این بار یا متوجه نیستند و یا تجاهل العارف فرموده اند که اگر انتقادی متوجه «آیت الله» است چنان انتقاد یا اعتراضی ناظر بر صمعة یا صداقت هاشمی نیست.
جناب عطریانفر!
آن ملت رعیت انگاشته به فراغت و چگونگی گذران اوقات فراغت و چرائی کتمان چیستی های فراغت «حضرت آیت الله» چشمداشت یا نظرداشتی نداشتند که اینک بابت افتخار هویدا بودن آن «خوش خوشآنی ها» حضرتعالی خود را ملتزم به طامات بافتن و رعیت را مکلف به طاعات پرداختن، مبادرت فرمائید!
محل نزاع و موضوع مناقشه آن است که «حضرت آیت الله» اگر در یک شرایط رفاه عمومی از امکانات بیت المال استفاده خصوصی می بردند قابل اغماض بود. نه آنکه در شرایط تورم ۴۵ درصدی منتجه از سوء سیاست های متخذه «آیت الله» آن هم در نظام اندیشگی معدلت پناه شیعه، آنک ملت شیعه موظف به بالیدن و نازیدن به «معظم له» باشند چرا که «آیت الله شان» بدون ریا و اختفا در معیت اهل و عیال و در رکاب چرخبال بابت استعمال جت اسکی و تناول پیراشکی ظهر عاشورای شان را در ویلای لواسان نزول اجلال فرموده بودند!
مگر آیت الله از امکانات شخصی خود بهره مالکانه و شادمانه بُرده اند که اینک ملت را فرمان «راحت باش» بابت «خاشع باش» آیت الله می دهید!؟
آن شیخ که بشکست ز خامی خُم می
زو عیش و نشاطِ «می کشان» شد همه طی
گر بهر خدا شکست پس وای به من
ور بهر ریا شکست پس وای به وی
گر بهر خدا شکست پس وای به من
ور بهر ریا شکست پس وای به وی
جناب عطریانفر
بالغ بر ۲۵ سال پیش و در دوران ریاست جمهوری همین «آیت الله هاشمی» و خطاب به وزیر خارجه وقت همین «آیت الله هاشمی» و با پیش فرضی مشابه با همین پیش فرض محسوبه به «آیت الله هاشمی» به قامت بضاعت و اندازه مسئولیت خود خدمت مشارالیه معروض داشتم:
جناب آقای دکتر ولایتی ـ می دانیم نشستن در رکاب مرسدس بنزهای زرهی و مدل بالا نشستن و برخوردار از محافظ و راننده بودن و شرکت در ضیافت های متعدد دیپلماتیک در هتل های پنج ستاره شیرین و لذت بخش است. چشمداشتی هم متوجه این امکانات جنابعالی نیست. اما این امکانات بصورت مشروط در اختیار شمایان قرار گرفته و شرط آن ارائه خدمات مضاعف در حوزه مسئولیت های محوله تان است. اما اینک پرسش اساسی آنست که کجاست آن خدمات متوقع!؟
اکنون نیز همین استفسار متوجه «آیت الله» است.
جناب عطریانفر
شیعه تمایز خود با دیگران را از عمق تقیدش به عدالت وجدان کرده است.
عدل در شیعه برخلاف باورداشت «آیت الله» اعتدال بمعنای احتراز از تفریط و افراط نیست.
عنصر عدالت در باورداشت شیعه بمعنای قرار داشت مناسبات نظام هستی در یک اکولوژیکال بالانس (Ecological Balance) فلسفی است. نظمی عادلانه که دست تصرف ظالمانه بردن در چنان منظومه ای توسط هر دراز دستی مستوجب و محکوم به خوردن «پشت دستی» است!
جناب عطریانفر
ملت با فرض نظرکردگی و قبول منت هاشمی از پذیرش مسئولیت به ایشان رای نداده بودند تا معظم له نیز متفرعنانه امکانات بیت المال را بدون نظر داشت مضایق ملت استفاده شخصی ببرند و آنگاه ملتزمین رکابشان سرخوشانه ملت را نوید و بشارت دهند: خوش باشید که «آیت الله» اهل سالوس و ریا نیستند!
مگر تصور کرده اید وقتی رسوائی کلینتون با لوینسکی روی دایره ریخت دعوای ملت آمریکا با مهتر آمریکا آن بود که چرا «بیل مزبور» رغم ازدواج با «دست بیل مزبور» پیمان شکنی کرده و با علیا مخدره ای دیگر اشتغال و ارتکاب به لاسیدن داشته اند!؟
هر چند همین پیمان شکنی نیز از حیث اخلاقی قابل نکوهش بود اما تا این حد مسئله ای بود متعلق به حوزه خصوصی و دعوای شخصی بین رئیس جمهور آمریکا و همسر قانونی رئیس جمهور آمریکا.
از حیث اجتماعی محل نزاع در ماجرای «مونیکا گیت» ناظر بر این بداهت بود که شهروندان آمریکا رئیس جمهور انتخاب و اعزام به کاخ سفید نکرده بودند تا بی اخلاقانه مالیات دریافتی شهروندان را در ساعات موظف و برخوردار از مسئولیت اش در کاخ سفید در انزوای عیاشی و عشق بازی با معشوقه مکرمه شان مصروف فرمایند!
گذشته از آنکه اگر امروز «جناب عطریانفر» به صرافت بزرگداشت بی ریائی و پاسداشت صداقت «هاشمیانی» افتاده اند مگر فراموش کرده اند در همین ۸۸ چگونه دو گانه منحوسه «مهدی معظم له» با آن «مُهمل باف مذبذب له» واریته ای از اسب ها و عصا ها و پیپ های مُرصع و میلیون دلاری رهبری (!) را ویدیو کلیپ فرمودند و شمایان علی رغم وقوف تان به دروغ شان مردرندانه به «نوچ نوچ» و «توچ توچ» مبادرت و اکتفا فرمودید!
ریا اینها است آقای عطریانفر! نه آنکه با خاک پاشیدن در چشم واقعیت و از منتهی الیه خاکساری خود را به مبلغ حضرت آیت الله مبدل کرده و سبکسرانه معظم له را آنگونه توشیح فرمائید که:
ببینید تا چه اندازه حضرت آیت الله بی ریائند!
قربانشان روم چلوکباب هم که نوش جان می کنند جهت ثبت در تاریخ مکتوب می فرمایند!
خدا می داند اگر خبرتان می رسید رهبری در فلان سفر استانی اش ضمن صرف شام یک فقره ران مرغ را نیز به شرف تناول مبادرت فرموده اند! زمین و زمان را به هم می ریختید که پس کجا رفت زهد علی (ع) و چه شد آن نان و خرما و عرق جبین!؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ـ http://bit.ly/2dIjlH3
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ـ http://bit.ly/2dIjlH3
۱ نظر:
بر این قیاس باشد، معاویة بن ابی سفیان و اجدادش صادق تر از ایشان بوده اند.
ارسال یک نظر