۱۳۹۵ آبان ۲۹, شنبه

حنظل و شلیل!


همزمانی مصوبه منع فروش هواپیمای مسافربری به ایران توسط نمایندگان کنگره آمریکا با راه پیمائی میلیونی مراسم اربعین حسینی در ایران و عراق می تواند مایه عبرت برای کارگزارانی باشد که در تمشیت مُلکداری بین مُطلا و طلا یا قائل به تمایزی نیستند و یا قادر به تمایزی نیستند!


هر چند با توجه به فرسودگی سیستم ناوبری هوائی، دولتمردان را می بایست نسبت به نوسازی ناوگان هوائی کشور موظف محسوب کرد و هر چند مصوبه کنگره نیز شاخصی است از تفرعن و شیرین عقلی نمایندگان مجلس آمریکا. اما با توجه به قاعده «اهم فی الاهم» نیز نمی توان این جفا را از تدبیر کنندگان دولت «تدبیر و امید» نادیده انگاشت که در برزخ تَخَـّیُر بین دو گانه «مُطلا و طلا» جانب گوهر ناب را رها کرده و بی حزمانه از دغدغه های «خرمهره های صحنه» جانبداری می کند!

قدر مسلم آن است که مسافرت هوائی خارجی بقاعده امری لوکس با مسافرانی لوکس محسوب می شود که رغم مشکلات معیشتی و اقتصادی گسترده و مبتلابه کشور تامین مطالبات این بخش از جامعه نمی تواند و نباید اولویت حکومت باشد. خصوصاً آنکه این اقشار عموماً آنقدر تمکن مالی دارند تا زمان آپدیت شدن ناوگان هوائی کشور پروازهای خارجی خود را از طریق شرکت های هواپیمائی خارجی تعقیب کنند.

دولتمردان تدبیر و امید اگر نیم نگاهی به وصایای بنیان گذار جمهوری اسلامی می داشتند در آن صورت عنایت به این بداهت می یافتند که:

«آنها که تصور می‌کنند سرمایه داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند آب در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند ... ما باید تمام‌ تلاش مان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم»

دولتمردان تدبیر و امید را تنها کافی بود در ایام اربعین حسینی نیم نگاهی به مرز سومار و چزابه می داشتند تا آنگاه به عمق توصیه بنیان گذار جمهوری اسلامی تفطن می یافتند!

توده های مومن و کم تمول و بلکه بی تمولی که برای یگانه «سفر خارجه شان» نه دغدغه ایرلاین «های کلاس» دارند و نه دلمشغول صندلی «فیرست کلاس» اند و با پای پیاده نذر سفر دارند و دست بر قضا در این سفر بیشتر مصیبت کشیدن را دالی بر فضیلت بیشتر سفرشان دانسته و بدان اقتفا اُرسی خود را نیز واگذاشته و «برهنه پا» عزم سفر می کنند!



همان ها که به شهادت «خمینی شان» اثبات کرده اند تا آخر خط با ما هستند!
کاش دولت «تدبیر و امید» را قدرت تشخیص «حنظل و شلیل» نیز می بود!

۴ نظر:

ناشناس گفت...

من و خانواده ام دو سال پیاپی در راهپیمایی اربعین شرکت کردیم ولی هیچ علاقه ای مطلقا به خمینی و خامنه ای نداریم لطفا از آب گل آلود ماهی نگیر

Unknown گفت...

جنابعالي يا حرف مفت و دروغ ميزني كه دو سال تشريف بردي راهپيمايي، يا اينكه كور تشريف داشتي و نديدي غالب آنها كه آمده اند خميني و خامنه اي را رهروان اصيل حال حاضر حسين عليه السلام ميدانند.
پس يا دروغ گفتي يا اينكه جزو اقليت راهپيمايان بودي و رفتن و نرفتنت شايد يك دو ريالي هم ارزشي نداشته!
فراموش نكن اولين گريه كنها و نوحه سراهاي حسين عليه السلام خانواده كوفياني بودند كه مردانشان حسين را كشتند! خطبه زينب سلام الله عليها در كوفه را يك نگاهي بكن لطفا!

ناشناس گفت...

جنابعالی هم یا علم غیب داری با مزخرف می فرمایی که در مورد رفتن با نرفتن ایشان و همچنین در مورد گرایش فکری و سیاسی راهپیمایان با این قاطعیت اظهار نظر می کنی . ابلهانی چون تو که خود را معیار تشخیص حق و باطل می دانید موجب تنفر مردم از تشیع هستید

Unknown گفت...

جناب عقل كل، لطفا عنايت داشته باش كه فقط يكي از مريدان خلص خميني (شيخ زكزاكي) در نيبجريه قريب ده ميليون نفر را به عشق خميني و انقلاب ايران شيعه كرده است. اين در حالي است كه علماي آنتي خميني-خامنه اي ساكن انگليس و ايضا كاليفرنيا (كه از نوشته تان پيداست احتمالا به ايشان به همين دليل ارادت داشته باشيد) با فحاشي به بزرگان اهل تسنن نفرتي را در دل ايشان پمپاژ ميكنند كه مستمسك وحوش داعشي براي جنايات شنيع شان شده است.
اين در حالي است كه خميني و خامنه اي دائما دم از وحدت زده و ميزنند كه لازمه و نتيجه اش هر دو جز محبت نبوده و نخواهد بود.
حالا وجداناً چه كسي شيعه هراسي ميكند؟