۱۳۹۲ تیر ۱۹, چهارشنبه

الزامات دمکراسی!



پیش تر در بازبینی ماهیت آرای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران به قامت بضاعت خود، به دلائل پیروزی «حسن روحانی» و جنس آرای ماخوذه وی در سه مقاله «گربه چکمه پوش» و «پیروزی عوام بر خواص» و «پیروز انتخابات» پرداختم.
اکنون و در این مجال شایسته است تا به قامت اجمال به دلائل هزیمت اصولگرایان در انتخابات 24 خرداد نیز پرداخته شود.
در خلاصه ترین شکل ممکن باید اذعان داشت که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، اصولگرایان قبل از هر چیز به خود باختند تا رقیب!
اصولگرایان نمی توانند تن به بازی دمکراسی بدهند اما لوازم این بازی را رعایت نکنند.
منظور از اصولگرایان عمدتاً ناظر بر «سعید جلیلی» است که نامزد اصلی اصولگرایان محسوب می شد. والی هر چند رضائی و قالیباف و ولایتی نیز خاستگاه اصولگرایانه دارند اما به احتساب گویش متخذه شان در این انتخابات نمی توان ایشان را نمایندگان مورد تائید اصولگرایان محسوب کرد هر چند در تحلیل نهائی و از دید «عامه رای دهندگان» ایشان منسوبان به اصولگرائی و حافظان وضع موجود تلقی شدند.
علی ایحال اصولگرایان با نامزد انحصاری خود (جلیلی) موظف بودند بعد از برسمیت شناختن بازی با قاعده دمکراسی تن به آن بخش از گوشزد پر بداهت حضرت مشرف الدین نیز می دادند که:
یا مکن با فیل بانان دوستی
یا بنا کن خانه ای در خورد فیل
ترش یا شیرین دمکراسی در بطن خود حامل حجم انبوهی از عوام فریـبی است!
تضمین پیروزی در دمکراسی لزوماً اصلحیت نیست. ذات دمکراسی در بزنگاه انتخابات نوعاً از قوانین تئاتر پیروی می کند.
بر این اساس عرصه «انتخابات بر مدار دمکراسی» بمثابه سن نمایشی (Stage) است که مقبول ترین چهره آنی است که پیش از آنکه فاتح «عقول عامه» از ناحیه اصول و علوم خود باشد! موفق به فتح «قلوب عامه» به اعتبار رعایت قواعد و قوانین حاکم بر صحنه نمایش شود.
مارکتینگ اندیشه (Marketing Ideas) در کنار پکیجینگ اندیشه (Packaging Ideas) پیش شرط موفقیت در مبارزات انتخاباتی بر مدار دمکراسی است. در این مدل از مبارزه هر نامزدی که بهتر و متبحرانه تر از قواعد «بسته بندی» و «بازاریابی» اندیشه و طرح ها و برنامه هایش بر اساس فهم و ذائقه و سلائق عامه بهره ببرد به همان میزان نیز ضریب توفیق اش در کسب اقبال آرای شهروندان افزون تر است.
این دقیقاً همان چیزی است که نماینده انحصاری اصولگرایان (جلیلی) را علی رغم برخورداری از صلابت در منطق و انسجام اندیشه و قوت استدلال لیکن بدلیل عدم رعایت یا عدم آشنائی از قانونمندی ها و لوازم جدال دمکراتیک مجبور کرد تا بصورتی اجتناب ناپذیر و قابل فهم نتیجه مبارزه را به رقیب واگذار کند.
بر این مبنا جلیلی در 24 خرداد قبل از آنکه مغلوب سخندانی و نکته سنجی و ورزیدگی و بلاغت رقیب شود بدواً به خود و ناآشنائی خود با اقتضائات انتخابات دمکراتیک و فقد کلامت با زبان و اقتضائات عوام باخت.
عوام نیز برخلاف تصور رائج نزد ایرانیان ناظر بر توده های بی سواد و فرو دست جامعه نیست. در عرصه انتخابات دمکراتیک که عالی ترین سطح از رقابت بین نخبگان و خواص در دنیای سیاست است عوام به همه آنانی اطلاق می شود که در حوزه تخصصی سیاست فاقد تخصص و تبحر و دانش و بینش و آگاهی از ظرائف و لواحق و مختصات و رویکردها و الزامات و ظرفیت ها و پیچیدگی های جهان سیاست اند.
بر این اساس عوام در عرصه سیاست از منتهی الیه یک کارگر ساده ساختمان در شهرستان کلیبر و یک پزشک متخصص قلب در بیمارستان شهید رجائی تهران تا یک شالی کار ساده در شالیزارهای گیلان و یک استاد فیزیک کوانتوم دانشگاه پلی تکنیک تا یک مهندس نفت در پالایشگاه آبادان تا یک دبیر جغرافی دبیرستانی در شیراز و صندوقدار یک بانک در تبریز و یک راننده تاکسی در اصفهان را پوشش می دهد و شامل می شود و در این کارناوال رنگارنگ از مشاغل و مکاسب و مشاعر، آنی در سن نمایش انتخابات دمکراتیک موفق یا موفق تر است که بیشتر و بهتر با قواعد و لوازم جلوه گری دمکراتیک نزد توده های عوام آشنا و ملتزم باشد.
نمونه انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و 88 و 92 نشان داد که هر اندازه «سعید جلیلی» در انتخابات 92 فاقد کمترین استعداد در آوردگاه دمکراسی بود سلف ایشان  «محمود احمدی نژاد» استاد و نابغه و عجوبه ای در شناخت دقائق وظرائف رقابت های دمکراتیک بود.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

AS YOU MENTIONED IN ONE OF YOUR BLOGS FEW WEEKS AGO AND RIGHTLY SO THAT JALILI, GHALIBAF AND REZAEI ARE THE OUTSTANDING SYMBOLS OF RESISTANCE TO THAT IMPOSED AND IMPERIALISTIC WAR OF IRAN AND IRAQ ,THEIR HEROIC STANDING AND STEADFASTNESS NOT ONLY MUST BE CHERISHED BUT REMEMBERED FOR NEXT GENERATIONS TO COME , THEY ARE REAL HEROES IN THAT CONTEXT ;THAT SAID ,I RESPECTFULLY DISAGREE WITH YOU THAT DR JALILI HAD TO PLAY THE DIRTY GAME OF SO CALLED DEMOCRATIC NECESSITIES ,HE AND THE LIKES MUST BE AND STAY THE SYMBOL AND IDEALOGICAL GUARDIAN OF IDEALS OF IMAM KHOMAINI ,THESE ELECTIONS COME AND GO BUT IN THE FINAL ANALYSIS DURING TURMOIL AND NATIONAL DISTRESS JALILIES OF THE LAND ARE THERE TO BRING IT TO BALANCE POSITION ;ON THE SURFACE WE MIGHT THINK OF THIS AS DEFEAT ,BUT ON THE LONG RUN JALILI AND JALILIES OF THE FUTURE ARE THE ONES WHO WITH THE HAWK EYES WATCH AND GUARD THE SYSTEM FROM THE PREDATORS OF HYPOCRISY OF THE RIGHT AND THE LEFT, OF THE FAKE REFORMIST{CHICHITALAB}AND OPPORTUNIST FAKE PRINCIPALIST ;JALILIES AND THEIR IDEALS ARE THE ONES WHO SAFEGUARDS DIGNITY,INTEGRITY AND INDEPENDENCE OF ISLAMIC IRAN ;IF ANYTHING KEEPS OPPORTUNISTS OF THE LEFT{FAKE REFORMISTS} FROM THEIR EVIL AND SELL OUT THOUGHTS IS JALILIES OF THE LAND . HE DID WHAT HIS PRINCIPAL AND CHARACTER DICTATED TO HIM AND GOD BLESS HIM AND I LOVE HIM