۱۳۹۵ آبان ۲۶, چهارشنبه

آزادی دروغ!



آقای مصطفی تاجزاده طی سخنانی در نشست با اعضای انجمن وفاق و توسعه دانشجویان دانشگاه شیراز اظهار داشته:
روزی که ما در ایران دغدغه احضارها، توقیف‌های فله‌ای، ردصلاحیت‌های گسترده و امثالهم نداشته باشیم، آن روز آرایش نیروهای سیاسی ما به هم خواهد خورد و مثل بسیاری از کشورهای دموکراتیک لیبرال‌ها در مجموع به یک سمت می‌روند و سوسیالیست‌ها هم در طیف مقابل صف‌رایی خواهند کرد. علت اینکه در کشورهای اروپایی عمده بحث‌ها و رقابت‌ها سر مسائل اقتصادی است، این است که مسائل دیگر برایشان حل شده و نگرانی در این زمینه‌ها ندارند. مثلاً شما در مناظره‌های میان خانم کلینتون و آقای ترامپ هرگز نمی‌بینید که درباره کتاب، مطبوعات، هنر، موسیقی و سینما مجادله کنند چون این موضوعات برای هر دو طرف حل شده است. هر کس انتخاب شود کاری به مطبوعات و کتاب و فیلم و تئاتر و کنسرت ندارد. اما اختلاف در کشور ما هنوز سیاسی است و جریان‌های سیاسی بر مبنای دفاع از انسداد یا آزادی آرایش گرفته‌اند. از آزادی احزاب، مطبوعات و انتخابات تا آزادی کنسرت، انتشار کتاب، پخش فیلم و سبک زندگی. اگر بتوانیم حقوق و آزادی‌ها را تثبیت کنیم، آن وقت است که می‌توانیم به سمت برند شدن در زمینه اقتصادی و حل و فصل مناقشات در این حوزه حرکت کنیم. این پروسه زمان بر است اما نتیجه می دهد.

اظهارات تاجزاده در پاسخ به دانشجویان مزبور شایسته آن گوشزدی است که:
اگر پاسخ گفتن را نابلدید پاسخ نگفتن را که بلدید!

جناب آقای تاجزاده!
اولاً اگر در ایالات متحده اولویت در منازعات و مجادلات انتخاباتی «اقتصاد» است چرائی آن ناظر بر این واقعیت است که آمریکا فونداسیون و استراکچر تمدنی خود را بر شالوده اقتصاد و سرمایه داری و پول سالاری تعریف کرده و طبعا و در اولویت دغدغه شهروندان و بالتبع نامزدهای انتخابات آن است تا بهترین راهکار های اقتصادی مطمح نظر طرفین را در رای گرفتن و رای دادن ملاک قرار دهند.
گذشته از آنکه مبتنی بر کدام قرائن، آزادی رسانه و آزادی مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات در آمریکا را مسائلی حل شده و محترم شمرده محسوب می فرمائید!؟
مگر کسی می تواند منکر آن شود که در همین انتخابات گذشته اصلی ترین اعتراض دونالد ترامپ در کمپین های انتخاباتی اش و جمیع سخنرانی ها و مناظرات اش تاکید بر نبود آزادی رسانه و اجماع سنگین رسانه ها علیه وی و بنفع رقیب وی بود؟ امری که اگر جناب تاجزاده در ایام انتخابات در آمریکا تشریف داشتند واقعیت اش را به وضوح می توانستد مشاهده کنند که چگونه امپراطوری رسانه در آمریکا با سنگین ترین و وحشتناک ترین بایکوت ممکن، جو «ترامپ ابلیسی» و «هیلاری قدیسی» را با رسواترین شکل ممکن دامن زده بودند و در این میان چیزی که ارزنی اهمیت نداشت دغدغه جریان آزاد اطلاعات بود.
جناب تاجزاده ظاهرا اطلاع ندارند علی رغم ادعای آزادی رسانه و مطبوعات در آمریکا این سرکار خانم هیلاری کلینتون بود که در ازای مورد پرسش واقع شدن بابت ایمیل های افشا شده اش از طریق «ویکی لیکس» مردرندانه ضمن گذشتن از پاسخگوئی بابت محتوای ایمیل ها معترض نقش آفرینی روسیه در هک کردن ایمیل ها شده و اقدام روسیه را دخالت در امور داخلی و انتخابات آمریکا توصیف و قلمداد می کردند!
جناب تاجزاده خوب است نیابتاً به خانم کلینتون بفرمایند: محل نزاع کیستی افشا کننده ایمیل ها نیست و اگر در ایالات متحده اصل جریان آزاد اطلاعات محترم و مقدس محسوب می شود در آن صورت دیگر چه فرقی می کند این اطلاعات را روسیه بدهد یا غیر روسیه و شایسته است «هیلاری مزبور» محتوا را قربانی فرم نکرده و بابت مطالب آن ایمیل های غیر محرمانه در آمریکای مدعی طرفدار «جریان آزاد اطلاعات» پاسخگوئی کنند و به اعتبار ادعای «گردش آزاد اطلاعات» از اطلاع رسانی روسیه استقبال کنند نه اعراض!
آقای تاجزاده در حالی خام اندیشانه برای آزادی مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات در آمریکا افسانه سرائی می فرمایند که نزد پایوران همین آمریکای آزاد مفروض انگاشته شده سالها است «جولین آسانژ» به اتهام انتشار جنایات و رسوائی های ارتش ایالات متحده در افغانستان و عراق تحت تعقیب قرار گرفته و بمنظور رُبایش وی از پناهش در سفارت اکوادور در لندن متوسل به ایراد اتهام کذب به مشارالیه شده اند تا بموقع عبرت های لازم بابت فضولی بیش از اندازه در «جریان آزاد اطلاعات» را به مشارالیه تفهیم فرمایند!
آقای تاجزاده ظاهرا مطلع نیستند در همین آمریکای مفتخر به پایبندی به جریان آزاد اطلاعات و مطبوعات آزاد مدت ها است آقای «ادوارد اسنودن» به اتهام اطلاع رسانی بابت عملیات عظیم جاسوسی و شنود مکالمات تلفنی سازمان های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا از شهروندان عادی آمریکا تا رهبران جهان مجبور به پناهندگی در مسکو شده اند!؟

خیر جناب آقای تاجزاده!
به چنین ژانگولر بازی هائی آزادی مطبوعات نمی گویند. عنوان این تئاتر «آزادی دروغگوئی بنفع هیات حاکمه» است که در آن صورت نیز در انحصار آمریکا نیست و جمیع حکومت های جهان از چنان «آزادی» آغوش گشائی می کنند!
مشکل آقای تاجزاده و بخش بزرگی از هم فکران آقای تاجزاده خام اندیشی و باورداشت تخیلی ایشان از ظواهر و دواعی و مواعید «مهابت مزوری» است بنام ایالات متحده آمریکا!

۷ نظر:

ناشناس گفت...

اولا" که دیدگاهها و برنامه های اقتصادی نامزدهای مقام ریاست جمهوری در هر کشوری از جمله ایران برای مردم در درجه اول اهمیت قرار دارد و مختص به آمریکا نیست. ثانیا" آزادی جریان اطلاعات هم برای خود محدویتی دارد . هیلاری که یکی از اسرار نظامی آمریکا را لو داد :
http://www.mizanonline.ir/fa/print/235379
بنده که فکر نمیکنم اگر ادوارد اسنودن به آمریکا باز گردد همان استقبال گرمی را از وی بکنند که از شهرام امیری شد :
http://news.gooya.com/didaniha/archives/2016/08/215889.php

ناشناس گفت...

با درود به داريوش عزيز
واقعا اگر منصف باشيم اين ضعيف ترين مقاله اى بود كه از شما خوانده ام و چيزى كه بسيار باعث تاسف بود اين كه با توجه به اقامت شما در آمريكا معمولا بسيار خوب مسائل مربوط به آن ديار را تفسير ميكنيد ولى مقاله اخير به طرز عجيبى واقعيات اصلى در مورد ازادى بيان و رسانه در امريكا رو ناديده گرفته و با مثال هايى كه هيچ ربطى به اصل موضوع ندارند سعى در وارونه نشان دادن حقايق داريد.
فرموديد با كدام قرينه ازادى مطبوعات و رسانه در امريكا محترم است؟ خوب يك مثال اينكه شخصى مثل خود شما هر چه دل تنگتان ميخواهد راجع به امريكا مبنويسيد و نگراى از اينكه كسى بابت إبراز عقيده متعرض شما شود نداريد. تا جايى كه از مقالات قبلى فهميدم گويا يك شبكه تلويزيونى به اسم هما هم داشتيد كه در آنجا هم حتما ازادانه هر چه خواستيد گفتيد و كسى مزاحم شما نشد! قرينه اينكه تا جايى كه بنده اطلاع دارم هيچ روزنامه نگارى ترس زندان رفتن بابت كار خود ندارد و هيچ هيّئت فرمايشى مطبوعاتى هم نيست كه روزنامه ها رو به جرم خنده دار توهين به فلان شخص و فلان نهاد پلمپ كند!
بله حق با شماست و أكثريت مطبوعات و رسانه ها در امريكا متمايل به ليبراليسم هستند و در اين انتخابات هم اكثرا طرفدار خانم كلينتون بودند. خوب اين چه ربطى به ازادى مطبوعات داره؟ شما همين فردا يك روزنامه باز كنيد و بر عليه نظريات بقيه هر چه دل تنگتان ميخواهد انتشار بديد كسى جلوتون رو نگرفته.
در مورد اسنودن و اسانژ هم باز هم مثال هاى شما به كلى بى ربط به اصل موضوع بود. خود بنده از دوستداران هر دوى اين أفراد به خصوص اقاى اسنودن هستم. ولى جرم ايشان افشاى اسرار طبقه بندى حكومتى بود كه همه جاى دنيا جرم هست و ايشان هم با دانستن اين موضوع از كشور خارج شدند. بى ربط بودن اين مثال مخصوصا ان جا مشخص ميشود كه خود ايشان اطلاعات مربوطه رو به روزنامه ها دادند و همه رسانه هم منتشر كردند و هيچ روزنامه نگارى هم به زندان نرفت و هيچ روزنامه اى هم بسته نشد! يعنى در واقع با اين مثالى كه زديد اتفاقا ازادى مطبوعات رو إثبات كرديد داريوش عزيز! دقيقا همين اتفاق راجع به ايميل هاى خانم كلينتون هم صادق هست. مسلم است كه هك شدن ايميل ايشان توسط دولت خارجى جاى نگرانى داشت ولى باز هم در اصل موضوع كه افشاى موارد مطرح شده و بحث در مطبوعات باشه خللى إيجاد نشد .. حالا شما يك در صد فكر كنيد چنين مثال هايى در ايران اتفاق ميفتاد! يعنى شخصى از برنامه هاى سرى حكومت اسنادى رو به مطبوعات ميداد. اون شخص مثل اسنودن بايد پيه زندان رفتن يا بدتر رو به خود ميماليد ولى كدام روزنامه شهامت انتشارش رو داشت؟ اگر داشت هم كه فردايش تعطيلى و زندان رفتن سردبير ...
نه داريوش عزيز هيچ كدام از مثال هاى شما ربطى به اصل موضوع كه مطبوعات در انتشار انچه ميخواهند ازادند نداشت همان طور كه شخص جناب عالى سالهاست در ان ديار از اين ازادى بيان براى بر ملا كردن ضعف ها و حتى جنايات دولت امريكا قلم فرسايى كرده و ميكنيد و هيچ نگرانى هم نداريد.
امريكا عيب و ايراد و مشكل زياد داره استاد مثل همه جا ولى به قول خواجه شيرازى : عيب مى جمله چو گفتى هنرش نيز بگوى
پاينده باشيد

داریوش سجّادی گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
ناشناس گفت...

عزیز دل، شما متوجهی که جناب سجادی میگویند ایالات متحده، شالوده اش را بر پایه ی سرمایه سالاری گذاشته است.
شما می توانی در آمریکا به صغیر و کبیر بد و بیراه بگویی مادامی که نزدیک خط قرمز منافع سرمایه داری نشوی. اگر شدی و جان سالم به در بردی ادعای شما درست است. مارتین لوترکینگ، وقتی تهدید کرد که کوکاکولا را تحریم میکند در کمتر از یک هفته ترور شد.
جمهوری اسلامی نیز پایه های حکومتش را بر نوعی دیگر قرار داده و طبیعتا از آنها حراست میکند.

داریوش سجّادی گفت...

خیر متاسفانه با واقعیت زیر پوستی آمریکا ناآشنائید. اگر آمریکا انتقادات داریوش سجادی را تحمل می کند این بابت ظرفیت و رواداری و تقید مهتران ایالات متحده به اصل آزادی بیان نیست و سجادی مزبور و سجادی های مزبور چون یک عدد اند و بالتبع بُرد و بُعد مخاطب شان محدود است از طرف سیستم تحمل می شود اما وقتی همین سجادی به رسانه ای مانند تلویزیون هما می پیوندد آنجاست که همان امریکای محبوب و مدارا منش تحمل از دست داده و با توجه به آنکه اکنون سجادی و سجادی های مزبور در تلویزیون هما برخوردار از عمق مخاطب و بُرد فرامرزی میلیونی شده اند دیگر آزادی رسانه را فراموش می کنند و یک خط در میان توسط اف بی آی سین جین می شوند و نهایتا نیز با لطائف الحیل تلویزیون شان را تعطیل می کنند اما شیوه تعطیل کردن شان مانند ایران زمخت نیست تا یک قاضی مرتضوی را وسط بفرستند و فله ای تعطیل کنند و از آنجا که در این کشور حرف اول و آخر را پول می زند کافی است افسر اف بی آی یک یا دو بار به بانک های طرف حساب با مدیریت تلویزیون هما رجوع و از حساب های پولی آن از مدیریت بانک پرس و جو کند و همین کار را تمام می کند و صاحب بانک بلافاصله نگران سرمایه گذاری خود شده و با فرض مظنون بودن ایشان از جانب حکومت یگر ریسک همکاری با فرد مربوطه را نمی پذیرد و طبعا مانند گذشته در دادن وام و بستن قراردادهای تجاری مانند گذشته استنکاف ورزیده و با شیک ترین شکل ممکن تلویزیون هما را ورشکست و تعطیل می کنند. کاری که به وضوح با ما کردند . در مورد اسنودن و آسانژ نیست اشتباه برداشت کرده اید همان قانونی که مانع از انتشار اخبار محرمانه در آمریکا می شود یک تبصره دارد و آن اینکه این قانون شامل انتشار اخبار وقایعی که مخل منافع ملی و آزادی مصرح در قانون اساسی آمریکا باشد نمی شود و حکومت حق ندارد افشاکننده را تحت پی گرد قرار دهد. در مورد فضای آزاد رسانه ای در آمریکا نیز دچار خوش بینی هستید. از سال ۲۰۰۵ تمام رسانه ای آمریکا توسط ۵ کمپانی بزرگ خریداری شد و از آن تاریخ به بعد کلیت این رسانه ها تحت امپراطوری این ۵ کمپانی و در زمین صاحبان قدرت و ثروت ایفای نقش کرده و می کنند و در کنار ایشان رسانه هائی بی فروغ را نیز مجال فعالیت بدون اثر داده اند

ناشناس گفت...

نخست بسيار ممنونم از پاسخ شما
من نه در امريكا زندگى كرده ام نه علاقه اى به زندگى در آنجا دارم بنابر اين شايد حق با شما باشد و بنده خيلى خوشبينانه به موضوع زندگى ميكنم. شايد هم به خاطر سالها زندگى در ايران و برخوردهاى به قول شما زمخت حكومت تحمل صداهاى مخالف در ينگه دنيا و اينكه يك فرد ميتواند هر چه دلش ميخواهد نثار سران مملكت كند و ترسى از محاكمه نداشته باشد باعث رشك بردن أمثال من شده كه حتى در فضاى مجازى و در يك چت دوستانه هم نگران تك تك كلمات استفاده شده باشيم مبادا روزى ....
در مورد تلويزيون هما بنده واقعا نميدانم چه بر شما گذشته. اتفاقا اينكه زمانى در تلويزيون بحث و تحليل داشتيد بسيار بنده رو مشتاق كرد كه ارشيو هاى ان را پيدا كنم و ببينم كه متاسفانه در يوتيوب و جستجو در گوگول چيز خاصى نصيبم نشد. اگر لينكى به ارشيو ها داريد ممنون ميشم نشانى بديد. در مورد توضيحات شما فقط يك بحث ميش مياد. مسلما چون مخاطبان شما در خارج از كشور بودند و بنده حدس ميزنم تلويزيون متكى به كمك بانك بوده به قول شما بانك رو ترسوندن و شما نتونستيد ادامه بديد ولى اگر متكى به پول مثلا يك ادم ثروتمند و بى نياز از كمك بانك بوديد أيا هيچ راه قانونى براى تعطيل شبكه وجود داشت؟

داریوش سجّادی گفت...

ممنون از توجه تان. کلیه برنامه ها و میزگردهای سیاسی پخش شده بنده با سیاستمداران ایرانی در تلویزیون هما نزد اینجانب محفوظ است و متاسفانه فرصت نکرده ام تا آنها را در اینترنت دسترس کنم. ان شاء الله اگر مجالی بود انجام وظیفه خواهم کرد