۱۳۹۵ آذر ۲, سه‌شنبه

شب پره ها!


از میانه اصحاب رسانه و خانواده مطبوعات در ایران، سلوک سیاسی و عملکرد رسانه ای «ماشاالله شمس الواعظین» را هر چند شخصا قابل مناقشه دانسته و پیشتر نیز انتقادهای خود نسبت به عملکرد رسانه ای ایشان را طی نامه سرگشاده ای در سال ۹۲ منتشر کردم (۱) علی رغم این استدلالی را که ایشان در خلال محاکمه اش در دادگاه مطبوعات (سال ۷۸) خطاب به قاضی محکمه ایراد کرد بغایت برخوردار از صحت می دانم.

شمس الواعظین در آن دادگاه با نگاهی پیش بینانه گفت:
مصلحت نظام ایجاب می کند تا ما روزنامه نگاران دوم خردادی را تحمل کنید چرا که هر اندازه نقطه نظرات ما را برنتابید اما در نهایت ما در خط مشی روزنامه نگاری خود منافع ملی ایران را لحاظ کرده و در چهارچوب امنیت ملی کشور قلم می زنیم و مطمئن باشید در فردای تعطیلی نشریات ما مرجعیت خبررسانی از داخل به خارج از کشور منتقل می شود و در آن صورت ابتکار عمل در اختیار رسانه هائی قرار می گیرد که کمترین تعهدی به منافع ملی ایران ندارند! (۲)

متاسفانه پیش بینی شمس الواعظین تا حدود زیادی محقق شد و میدان داری و معرکه گردانی فریبکارانه و مخرب رسانه های برون مرزی از BBC تا VOA و «من و تو» گرفته تا مدل به مدل تلویزیون های اتینا و سایت ها و رسانه های مجازی، حجتی است از صحت ادعای شمس الواعظین. هر چند نمی توان این واقعیت تلخ را نیز نادیده گرفت که بخش بزرگی از سربازان همین رسانه های «اتینا» خاستگاه شان همان نشریات دوم خردادی و «شمس الواعظینی» است که به کرشمه ای به آغوش یار غلتیدند!

اکنون و با تاسی به همان احتجاج مسموع و قابل وثوق «شمس الواعظین» می توان غوغا سالاری ها و معرکه گردانی هائی را که مُبدل به سنت مالوف در سلوک مشهود افرادی نظیر «علی مطهری» و «صادق زیباکلام» شده، تالی طبیعی مدیریت ناشایست و ناشکیبائی و بی تدبیری مدیران عالی رُتبه نظام محسوب کرد که با ایزوله کردن نالازم و ناصواب رهبران و شخصیت های مرجع در جبهه مقابل بصورتی خود کرده و قهری موجبات صدق گزاره زیر شده اند:

مهر درخشنده چو پنهان شود
شب پَره بازیگر میدان شود

قدر مسلم رغم خبط های بزرگ و غیر قابل اغماض «محمد خاتمی» در شهرآشوبی های ۸۸ قوه عاقله نظام دوراندیشانه و مصلحت اندیشانه می توانست با دوزی از تسامح مرجعیت و محوریت خاتمی را نزد الفت مندان به ایشان برسمیت بشناسد و از این طریق گفتمان منسوب به اصلاحات را در برخورداری از یک سخنگوی قابل وثوق مساعدت کند!
بیرون از جمیع انتقادات وارد بر عملکرد محمد خاتمی اما نمی توان این واقعیت را نیز نادیده انگاشت که خاتمی به رغم کم استعدادی و ناآشنائی با ظرائف دنیای سیاست لیکن برخوردار از متانتی فرهنگی است.
متانتی که ظهور و بروزش را بوضوح می توان در ادبیات فاخر و اشرافیت اخلاقی نزد ایشان متبلور و متعین دید.
ولو آنکه جنم آن اشرافیت اخلاقی را برنتابیم (۳) و آن ادبیات فاخر را نیز مصنوع فرض کنیم لیکن این دو تا آن اندازه استعداد در خود نهفته دارد تا خاتمی را قادر سازد در کانون الفت مندان و دلبستگان و شیدائیانش از مغناطیس و گرانش «متابعت و ارادت» برخوردار باشد.
بدین منوال اگر خاتمی تحمل می شد و نامدبرانه در لایه های ممنوع التصویری و ممنوع الخبری عایق بندی اش نمی کردند اکنون ابتکار عمل و اوسار سخن در اختیار کسانی قرار نمی گرفت تا از مبتذل ترین لایه های اصلاحات یا مانند «زیباکلام» معرکه گردان و برگزار کننده دلقک بازی های «تخت حوضی» در میتینگ های دانشجوئی شود و مقدرات و مصالح مملکت را مضحکه «شامورتی بازی» های خود نزد نوچه ها و پامنبری حاضر در جلسات اش کند و یا مانند «علی مطهری» که از منتهی الیه نابلدی اقتضائات دنیای سیاست و بی بصیرتی و ناآشنائی اش با مختصات سیاست ورزی و سیاست دانی و فهم سیاسی فقیرانه اش با هر بار سخن به هزل گفتن و هر بار حضورش در واریته های سیاسی اش گوشه ای از مملکت را به آشوب کشیده و هزینه ای را به پای نظام فاکتور می کنند!

لااقل خاتمی هر چه که بود در فن مزه مزه کردن کلام قبل از کلامت و احتراز از ناسنجیده گوئی و اتخاذ ادبیات بهداشتی، برخوردار از سُمُو و رفعت بود.

ظرفیتی که نامدبران از این طریق و بصورت تبعی با ایزوله نگاه داشتن اش موجبات مسرت شب پره هائی را فراهم آورده اند تا در توهم «من ماه ام» نزد جوزدگان «جلوه فروشی» کنند!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ـ نگاه کنید به مقاله خال و دانه
۲ـ نگاه کنید به مقاله فرجام تنگ نظری
۳ـ نگاه کنید به اسلام سانتی مانتال خاتمی

۳ نظر:

ناشناس گفت...

آقای بلد
هنوز زود است
مدیران مدبر! شما هنوز در حد اشارت نیستند و تا پیش از وقوع علاج واقعه کنند
سالهاست که ایشان از درک مناره عاجز بوده اند چه رسد به اشاره
باختن خاتمی پیش و بیش از باختن اصلاح طلبان باختن آن مدبران! است

ناشناس گفت...

با اینکه از زیگزاک رفتنهای خاتمی در حین و بعد از فتنه ۸۸ دل رنجم و هیچگاه در کمپ اصلاح طلبی ایشان و این جناح { اصلاح طلب } نه تنها سکونت نداشته و گذر از کنارشان را هم مضر میدانم ولی در این مورد با این بحث و منطق شما موافقم .

ناشناس گفت...

بنده ترجیح میدهم نظرات آمریکا را از VOA و مواضع انگلیس را از BBC بشنوم تا اینکه همان سخنان را از یک خبرگزاری به ظاهر ‌ایرانی. ترجیح میدهم مبانی و ارزشهای لیبرالیزم را از را از مراجع اصلیش بشنوم تا اینکه آنرا بنام اسلام از از طریق یک به ظاهر روحانی به خوردم بدهند.
وقتی‌ مرجعیت خبررسانی در خارج از کشور باشد حد اقل میدانیم که از کجا آب می‌خورد. درست است که آنها تعهدی به منافع ایران ندارند اما اینها در حالت خوشبینانه ‌اش شعور تشخیص منافع ایران را ندارند.