دنیای این روزهای من!

ناسیونالیسم یا ملی گرائی از جمله مفاهیمی است که شخصاً و اساساً آن را نمی فهم ام (!) و چون آن را نمی فهم ام باورش هم ندارم! و معتقدم هر گونه «تمایز طلبی» رفتاری است شیطانی از جنس خود برتر و خود ارجح بینی و تکبری که منجر به تمرد شیطان از امر خداوند جهت تکریم انسان شد با آن توجیه که من از آتشم و انسان از خاک!
ناسیونالیسم در هر سطح و شکلی مذموم است. محصول تقائل به مرزی ملی که این ور مرزی ها را مرجح بر آن ور مرزی کند از دلش شعار بی اخلاقانه «نه غزه ـ نه لبنان» در خواهد آمد!
اساساً هر گونه تمایز طلبی مذموم است. حتی «تقوی سالاری» که مرجع تشخیص آن خداوند است و بالتبع وقتی از جانب انسان معیار تشخص شود محکوم به شکل گرائی و ریا خواهد شد.
تنها مرزبندی دنیوی و مورد وثوق برای من تقسیم دنیا به مسلمانان و نامسلمانان است!
شما یا مسلمانید یا نیستید. اسلام توسط رسول الله عرضه شد برای انسان ها. اعتبار آن نیز بازگشت به این واقعیت دارد که کماکان پکیج اعتقادی اسلام منحصربفرد ترین پکیجی است که کامل ترین و مستدل ترین و منسجم ترین منظومه اعتقادی را برای فهم جهان هستی و انسان و جایگاه انسان در آن نظام هستی و نسبت اش را با هم نوعش و خالق آن نظام هستی تبیین عقلی کرده.
جمیع شعبات و فرق و ملل اعم از مسیحی یا یهودی،بهائی یا زرتشتی، ایرانی یا ترک و عرب و آمریکائی و اروپائی، باسواد یا بی سواد، فقیر یا غنی، بالذات ابترند و فاقد اصالت و اعتبار و توانمندی جهت توجیه و توضیح و فهم و تعریف انسان و جهان هستی و نسبت موجود میان این دو.
بر این مبنا و برخلاف سروده «روزبه بمانی» که قائل به آن است:
دنیای این روزهای من هم قد تن پوشم شده

اونقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده

تصریحاً :
دنیای این روزهای من هم قد «هم دین» ام شده
آنقدر نزدیکم به تو که تبعیض فراموشم شده