۱۳۹۵ دی ۲, پنجشنبه

زراعت قهرمان!


جنجال بر سر افشای اظهارات محرمانه دکتر ظریف نزد برخی از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس بعد از ۲۴ ساعت خالی از ابهام شد و مشخص گردید دکتر در آن جلسه ابراز داشته اند که اشتباه کرده اند تعهدات طرف آمریکائی در ازای تمدید تحریم های ISA را باور کرده و اعتراف کرده اند باید در برجام راه های مقابله با این مسئله را پیش بینی می کردند! (۱)

قبل از ورود یا مناقشه بابت همین بی مبالاتی نکته اساسی تر آن است که اساساً چنین اظهاراتی چقدر حائز اهمیت بود که لازم باشد دکتر ظریف بشرط «محرمانه ماندن جلسه مزبور» چنان اعترافی را ابراز نمایند!؟

تنها توجیه قابل فهم پیرامون اصرار بر محرمانه نگاه داشتن این جلسه «شرمندگی دکتر نزد افکار عمومی بابت این بی مبالاتی است»! در آن صورت جائز است دکتر ظریف به این واقعیت ولو تلخ تن دهند که مقدرات کشور تعارف بردار نیست که بی مبالاتی نسبت به آن را بتوان هزینه آبروداری افراد کرد!

اصولا و از ابتدا مشکل دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای آن بود که فاقد درک درستی از محرمانگی بودند و ریزترین مسائل مربوط به پرونده اتمی ایران را بصورت محرمانه با اصلی ترین دشمنان کشور پشت درهای بسته به رایزنی می گذاشتند و در این میان مردم ایران و نهاد های مشروع داخلی مانند مجلس را نامحرم تشخیص داده و از ارائه اطلاعات به ایشان استنکاف می ورزیدند.

همین اختفا و پرده پوشی های بی دلیل اگر لحاظ نشده بود و جناب ظریف در همان طول مذاکرات چنانچه جزئیات توافقات را با داخلی ها نیز به رایزنی می گذاشتند قطعاً دیگران نیز می توانستند بموقع راهکار لازم را به ایشان بدهند تا امروز مواجه با چنین بی مبالاتی نباشند!

علی ایحال اکنون قبل از دکتر ظریف آنهائی باید نسبت به این بی مبالاتی پاسخگو باشند که در طول مذاکرات مبتلا به جوگرفتگی شدند و هر گونه انتقادی از ظریف و شیوه مذاکرات ایشان را برنتابیده و از ایشان ابرمردی نشسته بر قلل رفیع دیپلماسی ساختند! این در حالی است که شخصاً و بعد از توافق اولیه در لوزان به سهم خود اشتباهات دکتر ظریف را گوشزد کرده و خطاب به مسئولین کشور نوشتم:

بر ذمه مسئولین ارشد ظریف فرض است تا ایشان را سریعاً از زمین مذاکرات بیرون کشیده و فرد دیگری را جایگزین وی کنند. ظریف همه زحمت خود را تاکنون کشیده ولی این همه زحمت ظریف است و بیش از این نمی توان و نباید از ایشان توقع کرد. ظریف در مخمصه خود باشی و تقید به پرنسیب ها و اتیکت های خود و توقعات و فشار داخلی و زیاده خواهی طرف خارجی و فقد فهم منطبق با واقعیت جهت ادامه مذاکرات نوعاً «گیوآپ» کرده است. (۲)

شوربختانه دکتر ظریف بشکلی افراطی و ناخواسته مبتلا به عنصر قهرمان زدگی تاریخی و رائج ایرانیان شد.

زراعت قهرمان در زمین حاصلخیز ایران بشدت مقرون به صرفه است و ایرانیان مستعدترین ملت در تولید قهرمان بر اساس چیدمان آگراندیسمان اند. قهرمان سازی در ایران یک بیزینس است و چون میزان تقاضایش بالا است بالتبع تولیدش نیز صرف کرده و خط تولیدش نیز توجیه اقتصادی دارد و در این میان قربانی اصلی عنصر قهرمان است که بصورتی انفجاری برخوردار از دانش و توانش و سگالشی با ابعادی عظیم خواهد شد که نه آن قهرمان مصنوع ادعایش را و نه توانش را داشته و دارد و بالتبع به همان سرعت که تولید و عظیم می شود به همان سرعت هم حذف و تحقیر می شود.

بر همین روال نیز بود که وقتی محمود احمدی نژاد برای اثبات فضیلت های نامزد مورد وثوق اش (رحیم مشائی) در انتخابات ۹۲ مدام برای ایشان رپرتاژ آگهی صادر می کردند خدمت جناب مشائی معروض داشتم:

جناب احمدی نژاد حق دارد تا بنا به هر دلیل موجه یا ناموجه ای شخصاً شیفته و واله و سرگشته شما باشند اما به هر حال «بزرگی» نیز ابزارمند است و تعریف و ویژگی و مشخصات دارد! و نمی توان بی بینه آن را به دیگری «ابلاغ» کرد و متقابلاً از مردم نیز تکریم برای آن بزرگی مجعول طلبید ... آیا آن مسند رفیع و مقام منیع از فضل و دانش و عرفان و کمال و اخلاقی که آقای احمدی نژاد طی این سالها شما را متخلق به آن معرفی کرده و مکرراً پـُزش را به شهروندان داده و می دهد! بالاخره نباید یک بازتاب بیرونی یا مستند عینی داشته باشد؟ وقتی جنابعالی نه یک جلد کتاب نوشته شده دارید و نه سابقه ای از اندیشه های مشعشع یا بیان مطنطن از جنابعالی در دسترس است و نه مدیریتی برجسته و اقدام مهمی از شما دیده شده و سابقه مبارزاتی روشنی هم از جنابعالی موجود نیست و تنها رفرنس های موجود چند سخنرانی بی معنا از «فضائل نوروز» و «بسته شدن دست شیطان در این ایام»! و «اسلام ایرانی»! است بر این اساس اجازه می دهید تا بابت جنابعالی به جناب احمدی نژاد گوشزد کنیم نازنینی تو ولی در حد خویش!؟ (۳)

اکنون نیز همین تقدیر گریبانگیر دکتر ظریفی است که اسیر کاریزمائی شد که جوزدگان و شیدائیان از ایشان ساختند و عملا دکتر را در گرداب آن به مهلکه کشاندند!

دکتر ظریف برخلاف شیدائیان نه یک استراتژیست است که استراتژیست مانند افرادی نظیر کیسینجراند که برخوردار از تعریف اند و دکتر در این زمینه کمترین استعداد یا کارنامه یا استراتژی طراحی و تدوین شده ای برای ارائه ندارند. هم چنان که ایشان سیاستمداری زبده نیز نیستند و زبدگان سیاسی مشاهیری نظیر چرچیل یا گرومیکو و قوام السلطنه اند که صاحب سبک و برخوردار از شخصیتی سیاسی و پیچیده و غیرقابل پیش بینی بوده اند و دکتر تنها نشان دادند و اثبات کردند برخوردار از روابط عمومی خوب بوده و مناسب قرار گرفتن در چنین کسوت و مسئولیتی می باشند و سقف پروازشان برخلاف انتظار در تراز وزیر خارجه متوقع در جمهوری اسلامی احراز و اثبات نشد.

بالغ بر ۲۵ سال پیش و بر مبنای بی کفایتی های وزیر خارجه وقت (ولایتی) در تمشیت امور دیپلماسی خطاب به ایشان نوشتم:

والله قسم اصرار بر تصدی مسئولیتی که در توان و عهده و تخصص فرد نیست عین خیانت است و متاسفانه امروز همین گوشزد را می توان متوجه دکتر ظریف کرد که بدون توجه به مهابت مسئولیت بزرگ موجود در مذاکرات اتمی به مذاکرات ۱+۵ ورود کردند و نامدبرانه هم سابقه سیاسی خود را سوزاندند و هم زمان مُقدرات یک ملت را فدیه بی مبالاتی های خود کردند!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ـ روزنامه اعتماد
۲ـ نگاه کنید به مقاله «تلواسه ظریف» و «مصاحبه خبرگزاری دانشجو»
۳ـ نگاه کنید به مقاله «مغروق تایتانیک خیابان پاستور کیست؟»

هیچ نظری موجود نیست: