غلامحسین كرباسچی دبیركل حزب كارگزاران سازندگی طی مقاله ای در روزنامه اعتماد بابت ادبیات غیر بهداشتی و ناسزاها و کلمات زشتی که توسط رسانه ها و سخنرانان علیه دولت و بویژه رئیس جمهور بکار گرفته می شود گلایه کرده و گفته:
به نظر میرسد كسانی كه ادبیات توهینآمیزی را علیه دولت یازدهم به كار میبرند، هدفی جز تضعیف و تخریب پایگاه رای دولت ندارند. در آستانه دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، جریان رقیب میكوشد تا جایگاه رییسجمهور و تیمش را در نظر مردم پایین بیاورد. ظاهرا هدف مخالفان و منتقدان دولت از تخریب و توهین كاملا روشن است و انتظار میرود با نزدیك شدن به انتخابات این نوع رفتارهای مخالفین شدت بیشتری هم بگیرد و ادبیات آنها به لحنهای زننده و غیرمعمولی نیز برسد؛ لحنهایی كه تا به حال كمتر در مورد مسوولان اجرایی و مدیران نظام به كار گرفته میشد.کرباسچی در ادامه پرسیده:
آیا به راستی و بعداز این همه تجربه، خشونتآفرینان كلامی هنوز تاثیر این روشها را در جامعه و افكار عمومی در نیافتهاند؟ تجربه سالها بدرفتاری و درشتگویی خود را علیه شخصیتهای مورد احترام و محبوب مردم نفهمیدهاند؟ نمیدانند چنین رفتارهایی اثرات موردنظرشان را برآورده نمیكند؟ و در انتها و با زبان طعنه و بیان اشاره جناب کرباسچی فرموده اند:
با نگاهی به تاریخ جمهوری اسلامی هم میتوان تشخیص داد كه این نوع رفتارها عموما از چه جناحی سرزده است. معالوصف گویا آنها بنا ندارند از این پدیده درسی بیاموزند.
هر چند دغدغه آقای کرباسچی قابل وثوق است اما ظاهرا ایشان فراموش کرده اند در این وادی هر دو ضلع ماجرا رو سیاه تشریف دارند.
مزید اطلاع جناب کرباسچی معروض می دارد هنوز حافظه اجتماعی ایرانیان حجم گسترده و عمیق و شدید فحاشی ها و هتاکی ها علیه رئیس جمهور قبل را فراموش نکرده اند.
مزید اطلاع جناب کرباسچی معروض می دارد اینجانب شخصا و خیلی پیش تر از ایشان (پائیز ۸۵) همین توصیه اخلاقی را به دوستان مسبوق به سابقه داشتم و مانند امروز جناب کرباسچی وقتی آن «دلقک اصلاحات» دایره عفت کلام در هجو احمدی نژاد را تا مرز سخافت تقلیل داد! علی رغم عدم تعلق عاطفی و جناحی و سیاسی ام به رئیس جمهور وقت به دلقک مزبور گوشزد کردم:
«ما مدعیان اصلاح طلبی یکی از گلایه هائی که در دوران آقای خاتمی داشتیم این بود که شخص آقای خاتمی توسط جناح رقیب تخریب می شد و اهانت می شنید. ادعائی که غلط هم نبود و طی 8 سال ریاست جمهوری آقای خاتمی توهین و ناسزاهای بسیاری از جانب مطبوعات محافظه کار بر علیه ایشان صورت گرفت ... اینجانب هر چند با آقای احمدی نژاد اختلاف اصولی دارم ... اما انصاف و اعتدال به بنده این نکته را یاد آور می کند که حجم اهانت هائی که توسط روزنامه نگاران مذکور به آقای احمدی نژاد شده و می شود، بشدت بیشتر و سخیف تر از اهانت هائی است که به آقای خاتمی می شد و می شود»
البته مزید اطلاع جناب کرباسچی معروض می دارد پاسخ دلقک مزبور نیز عبرت آموز بود و وصی را بابت آن تواصی حوالت به اسافل الاعضای ریس جمهور وقت دادند! (۱)
از آن گذشته آیا جناب کرباسچی فراموش کرده اند در ۸۸ چه گروهی و با چه ادبیاتی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سنگ تمام گذاشت؟
جناب کرباسچی شعارهای زیر را به یاد می آورند:
«زیر پل حافظ ـ محمود خداحافظ» «مرگ بر احمدی» «بوی شپش می آد!» «تورم و ننه جون مهدی فهمید ... این بوزینه نفهمید» «دکتر برو دکتر» «آزادی اندیشه با بسیجی نمی شه» «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی شه» «مرگ بر این دولت مردم فریب» «هر که بی سواده با احمدی نژاده» «محمودی بای بای» «آی چیگیلی چیگیلی چیگیلی محمودی بای بای!» «هر کسی رای بیاره....محمودی رای نیاره» (۲)
جناب کرباسچی فراموش کرده اند چه کسانی در فردای پیروزی روحانی در ۹۲ آن جانباز جنگ را بدین گونه نواختند:
«بدون هیچ دلیلی ـ خاک تو سر جلیلی» (۳)
خیر جناب کرباسچی ـ سجاده آب نکشید! طرفین به کفایت تردامن اند!
غرض آن نیست تا آن طرفی ها را منزه بدانیم. خیر انها هم بقاعده این کاره اند! اما تفاوت در آن است که آنها از ابتدا و از جانب شمایان متهم به لاتی و بی سروپائی و بی سوادی و ساندیس خواری و چماق داری و چماق کشی و الواتی و پاچه ورمالیدگی بوده و هستند و برخلاف شمایان که خود را پاستوریزه و هموژنیزه و ادیب الممالک و متمدن و متشخص و مودب و مطنطن و مبرهن و موقر و مقرب و تحصیلکرده و آداب دان فهم و درک و معرفی فرموده ومی فرمائید آنها ادعائی در این باب نداشته اند و با توصیفات آنچنانی «شمایان از ایشان» نمی توان و نمی بایست از ایشان توقع یا ادعای ادیب الممالکی را داشت کما اینکه خودشان نیز چنان ادعائی را ندارند و بالتبع تکلیف ادب داری و آداب دانی بر ذمه آن تافتگان جدا بافته ای است که حجم ادعاهای ادیب الممالکی شان کمرشکن و طاقت سوز است و «اوباما را مودب می یابند» هر چند گندچاله دهانه و لات مسلکانه مدام از روی میز بودن همه گرینه ها خبر می داد (۴) و علی رغم این آن متوهمین به ادیب الممالکی مخالفان خود را بی سواد و تازه به دوران رسیده و ترسو و بزدل و عقب مانده و غوطه ور در فساد و جهنمی توصیف و قلمداد فرموده و می فرمایند!
خیر جناب کرباسچی ـ بر مزاری فاقد جسد می گریید!
ــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ شرح ماجرا را در نامه «خال و دانه» ملاحظه فرمائید
۲ـ نگاه کنید به مقاله آداب عفو
۳ـ نگاه کنید به مقاله هشدار
۴ـ نگاه کنید به مقاله آقای اوباما مودب باشید و مقاله ادب مرد به ز «مسند» اوست
مزید اطلاع جناب کرباسچی معروض می دارد اینجانب شخصا و خیلی پیش تر از ایشان (پائیز ۸۵) همین توصیه اخلاقی را به دوستان مسبوق به سابقه داشتم و مانند امروز جناب کرباسچی وقتی آن «دلقک اصلاحات» دایره عفت کلام در هجو احمدی نژاد را تا مرز سخافت تقلیل داد! علی رغم عدم تعلق عاطفی و جناحی و سیاسی ام به رئیس جمهور وقت به دلقک مزبور گوشزد کردم:
«ما مدعیان اصلاح طلبی یکی از گلایه هائی که در دوران آقای خاتمی داشتیم این بود که شخص آقای خاتمی توسط جناح رقیب تخریب می شد و اهانت می شنید. ادعائی که غلط هم نبود و طی 8 سال ریاست جمهوری آقای خاتمی توهین و ناسزاهای بسیاری از جانب مطبوعات محافظه کار بر علیه ایشان صورت گرفت ... اینجانب هر چند با آقای احمدی نژاد اختلاف اصولی دارم ... اما انصاف و اعتدال به بنده این نکته را یاد آور می کند که حجم اهانت هائی که توسط روزنامه نگاران مذکور به آقای احمدی نژاد شده و می شود، بشدت بیشتر و سخیف تر از اهانت هائی است که به آقای خاتمی می شد و می شود»
البته مزید اطلاع جناب کرباسچی معروض می دارد پاسخ دلقک مزبور نیز عبرت آموز بود و وصی را بابت آن تواصی حوالت به اسافل الاعضای ریس جمهور وقت دادند! (۱)
از آن گذشته آیا جناب کرباسچی فراموش کرده اند در ۸۸ چه گروهی و با چه ادبیاتی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سنگ تمام گذاشت؟
جناب کرباسچی شعارهای زیر را به یاد می آورند:
«زیر پل حافظ ـ محمود خداحافظ» «مرگ بر احمدی» «بوی شپش می آد!» «تورم و ننه جون مهدی فهمید ... این بوزینه نفهمید» «دکتر برو دکتر» «آزادی اندیشه با بسیجی نمی شه» «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی شه» «مرگ بر این دولت مردم فریب» «هر که بی سواده با احمدی نژاده» «محمودی بای بای» «آی چیگیلی چیگیلی چیگیلی محمودی بای بای!» «هر کسی رای بیاره....محمودی رای نیاره» (۲)
جناب کرباسچی فراموش کرده اند چه کسانی در فردای پیروزی روحانی در ۹۲ آن جانباز جنگ را بدین گونه نواختند:
«بدون هیچ دلیلی ـ خاک تو سر جلیلی» (۳)
خیر جناب کرباسچی ـ سجاده آب نکشید! طرفین به کفایت تردامن اند!
غرض آن نیست تا آن طرفی ها را منزه بدانیم. خیر انها هم بقاعده این کاره اند! اما تفاوت در آن است که آنها از ابتدا و از جانب شمایان متهم به لاتی و بی سروپائی و بی سوادی و ساندیس خواری و چماق داری و چماق کشی و الواتی و پاچه ورمالیدگی بوده و هستند و برخلاف شمایان که خود را پاستوریزه و هموژنیزه و ادیب الممالک و متمدن و متشخص و مودب و مطنطن و مبرهن و موقر و مقرب و تحصیلکرده و آداب دان فهم و درک و معرفی فرموده ومی فرمائید آنها ادعائی در این باب نداشته اند و با توصیفات آنچنانی «شمایان از ایشان» نمی توان و نمی بایست از ایشان توقع یا ادعای ادیب الممالکی را داشت کما اینکه خودشان نیز چنان ادعائی را ندارند و بالتبع تکلیف ادب داری و آداب دانی بر ذمه آن تافتگان جدا بافته ای است که حجم ادعاهای ادیب الممالکی شان کمرشکن و طاقت سوز است و «اوباما را مودب می یابند» هر چند گندچاله دهانه و لات مسلکانه مدام از روی میز بودن همه گرینه ها خبر می داد (۴) و علی رغم این آن متوهمین به ادیب الممالکی مخالفان خود را بی سواد و تازه به دوران رسیده و ترسو و بزدل و عقب مانده و غوطه ور در فساد و جهنمی توصیف و قلمداد فرموده و می فرمایند!
خیر جناب کرباسچی ـ بر مزاری فاقد جسد می گریید!
ــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ شرح ماجرا را در نامه «خال و دانه» ملاحظه فرمائید
۲ـ نگاه کنید به مقاله آداب عفو
۳ـ نگاه کنید به مقاله هشدار
۴ـ نگاه کنید به مقاله آقای اوباما مودب باشید و مقاله ادب مرد به ز «مسند» اوست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر